مقامات غربی، اصرار زیادی دارند که تسلیحات ممنوعه هستهای ، میکروبی و شیمیایی ساختهشده توسط آنها، بههیچعنوان از بین نرود .بیدلیل نیست که اصل مهم « خلع سلاح هستهای » در مناسبات بینالمللی جای خود را به « محدودسازی تسلیحات هستهای »داده است! این وقیحترین خط قرمز دنیا محسوب میشود. خط قرمز خودساختهای که جان انسانها و قلمروی کشورها را هدف باجخواهی بازیگران سلطهگر در جهان امروز قرار میدهد. در سال ۲۰۱۹ میلادی،پیمان منع موشکهای هستهای میانبرد (INF) که سال ۱۹۸۷ میان آمریکا و روسیه امضاءشده بود، رسمأ پایان یافت. اگرچه این اقدام در دوران ریاست جمهوری ترامپ رخ داد، اما جوبایدن رئیسجمهور جدید ایالاتمتحده نیز اقدامی در راستای احیای این پیمان بازدارنده صورت نداده است. پیمان ۱۹۸۷آی ان اف همه موشکهای آمریکا و شوروی با برد ۵۰۰ تا ۵۵۰۰ کیلومتر را ممنوع میسازد. درنتیجه این پیمان، ۲۶۹۲ موشک آمریکا و شوروی، ازجمله ۴۳۰ موشک آمریکا و ۹۷۹ موشک شوروی که مستقر نشده و یا در ذخیره بودند، تا سال ۱۹۹۱ از میان برداشته شد.این پیمان از استقرار برنامهریزیشده ۲۰۸ موشک کروز زمینی (GLCM) مضاعف آمریکا در هلند، بریتانیا، بلژیک، آلمان و ایتالیا جلوگیری کرد. همچنین، طبق توافق آمریکا و آلمان غربی برای کنترل مشترک تسلیحات، موشکهای پرشینگ IA نیز برچیده شدند، هرچند که پیمان آی ان اف بهطور رسمی شامل آنها نمیشد.همانگونه که مشاهده میشود، حتی پیمان منع موشکهای هستهای میان برد بر اساس اصل «بازدارندگی» طراحیشده و معطوف به خلع سلاح هستهای کشورهای دارنده این سلاحهای مخرب نبوده و نیست.هرچند که اکنون، دیگر خبری از این پیمان حداقلی و ارکان بازدارنده نیز آن نیست.سؤال اصلی اینجاست که دغدغهای به نام« خلع سلاح هستهای» واقعا تا چه اندازهای در میان دارندگان سلاحهای ممنوعه موضوعیت دارد؟ واقعیت امر این است که آمریکا و برخی اعضای ناتو بهعنوان اصلیترین مصدر تکثیرکننده سلاحهای غیرمجاز هستهای،میکروبی و شیمیایی در تلاش هستند حتی روند بازنگری معاهده ان.پی.تی را مطابق سلایق و اهداف کلان خود در نظام بینالملل تعریف نمایند.
«خلع سلاح هستهای»خط قرمز قدرتهای غربی محسوب میشود.واقعیت امر این است که تعیین نسبت «کنترل»، «بازدارندگی»و«خلع سلاح هستهای»طی سالهای اخیر تابعی از رویکرد دولتهای غربی و معامله دارندگان این سلاحهای مخرب با یکدیگر بوده است. بیدلیل نیست که معادلات امنیتی جاری در نظام بینالملل تا این اندازه ( به صورتی که امروز مشاهده میکنیم) توسط آمریکا و همپیمانان آن به چالش کشیده شده است.
اکنون زمان مطالبه گری از آمریکاست! اصولی مانند خلع سلاح هستهای، بهجای آنکه تابعی از قواعد ثابت بینالمللی، حقوقی و امنیتی باشد،تابعی از راهبرد سیاسی و نظامی قدرتهای بزرگ محسوب میشود.از سوی دیگر،طبق معاهده ان. پی. تی قدرتهای دارنده تسلیحات هستهای باید جهت جلوگیری از گسترش این تسلیحات به سمت خلع سلاح خود پیش بروند اما آنها نهتنها در این راستا هیچ اقدام مؤثری انجام ندادهاند بلکه خود نیز متهم اصلی در اشاعه این تسلیحات هستند.متأسفانه آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز تحت تأثیر دخالت قدرتهای بزرگ هیچگونه اقدامی جهت مهار هستهای آنها انجام نمیدهد.آیا زمان پایان دادن به این روند فرانرسیده است.
حنیف غفاری