زمانی بود که دولت ایران برای امضای برجام و همچنین برای برگشت آمریکا به آن منفعلانه اصرار داشت، اما با روی کار آمدن تفکر عزتمندانه و مقتدرانه دولت سیزدهم با رأی مردم، حالا ورق برگشته است. اکنون نه تنها آمریکا و غربیها بلکه سگ دستپرورده آنها یعنی رژیم صهیونیستی نیز از سر اجبار جهت از دست نرفتن همین محدودیتهای رو به انقضا نیز آشکارا برای احیا برجام اصرار و عجله دارند. چرا؟ در یک کلام چون نگران سیاست «گره نزدن اقتصاد کشور به برجام» و « مذاکرات نتیجهمحور» هستند! در این خصوص چند نکته مهم:
۱- اولاً آمریکا و متحدان اروپایی و صهیونیستیاش حربه دیگری علیه جمهوری اسلامی ندارند و ادعای «طرح بی»(Plan B) آنها در فضای توهمآلود سیاسی-رسانهای غربی یک تهدید توخالی تبلیغاتی برای تحتالشعاع قرار دادن شکست تهدیدها و سیاستهایشان ارزیابی میشود. هرچند دیگر سخن گفتن از چنین طرحی بسیار خندهدار و موجب تمسخر است چراکه دیگر طرحی وجود ندارد که آنها اجرا و اعمال نکرده و با شکست روبهرو نشده باشند؟! شبکه تلویزیونی سعودی الحدث هم اذعان میکند «آمریکا و اروپاییها در تعامل با ایران چارهای جز این ندارند که فقط به اقدامات دیپلماتیک اکتفا کنند».
۲- این جمهوری اسلامی است که «طرحهای بی» اصولی و مطمئن و متعددی، البته نه بهعنوان جایگزین، بلکه بهعنوان طرحهای موازی و همزمان با مذاکرات، جهت گره نزدن اقتصاد کشور به برجام و جلوگیری از باجخواهی غربیها را در دستور کار خود قرار داده است. حل بحران کووید ۱۹ و بینیازی به آمریکا و کشورهای غربی در واردات واکسن، سر و سامان دادن به اقتصاد کشور، خنثیسازی هوشمندانه تحریمها با گسترش روابط با همسایگان، عضویت و حضور در شانگهای، امضاء قرارداد جامع همکاری 25 ساله با چین و صادرات سوخت به ونزوئلا و لبنان و احتمالاً در آینده به کشورهای دیگر و قراردادهای بزرگ سوآپ سوخت از جمله این طرحها است. آنچه تحقق این طرحها را در میدان عمل امکانپذیر و تضمین میکند همان تحریمهای یکجانبه آمریکا علیه کشورهای مختلف از جمله همسایه و غیر همسایه است که با ایران اراده و عزم مشترک و جدی برای خنثیسازی تحریمها دارند. البته اندیشکدههای آمریکایی سازمان سیا و وزارت خارجه و پنتاگون از جمله اندیشکده شورای آتلانتیک و گروه بحران و... تلاش دارند با ایجاد و انتشار شبهاتی در فضای رسانهای- سیاسی داخلی و خارجی، بهنوعی «طرحهای بی ایران» را ناکارآمد و همان داستان اف.ای.تی.اف را القاء کنند. در این جنگ روانی ادعا میکنند با وجود تحریمها، ایران نمیتواند از مزایای حضور در شانگهای بهره ببرد! در این خصوص باید گفت
اولاً؛ بر اساس قطعنامه ۲۲۳۱ سازمان ملل، تحریمهای ایران لغو شده است، هرچند آمریکا بهعنوان یک مزاحم بخواهد مانعتراشی کند.
ثانیاً؛ خود روسیه و چین هم بهعنوان عضو شانگهای مثل ایران تحت تحریمهای یکجانبه آمریکا هستند. ثالثاً؛ نکته مهم این است که پذیرش جمهوری اسلامی در شانگهای نشان میدهد کشورهای عضو تصمیم گرفتند با نادیده گرفتن تحریمهای آمریکا، تجارت خود با ایران را گسترش دهند تا جایی که پوتین رئیسجمهور روسیه تأکید میکند: «ما معتقدیم پس از برجام و لغو تحریمهای سازمان ملل علیه ایران، هیچ مانعی باقی نمانده است». رابعاً؛ کشورهای همسایه و عضو منطقه شانگهای و همچنین دیگر کشورهای تحت تحریم یکجانبه آمریکا تصمیم گرفتهاند هم با تهاتر کالا با کالا و نفت با کالا و هم با استفاده از ارزهای کشورهای عضو و دور زدن دلار و سیستم مالی غرب، تجارت خود را با ایران توسعه دهند.
۳- سیاستهای آمریکا و غرب علیه ملت ایران کاملاً شکست خورده است. موازنه قدرت و معادله بازی برد–باخت برای آنها که با امضاء برجام و خروج یکطرفه از آن بر ایران تحمیل کرده بودند، در نتیجه تغییرات داخلی و منطقهای و بینالمللی به نفع جمهوری اسلامی در همه ابعادش تغییر کرده است. غربیها اکنون دیگر نمیتوانند با حربه تشدید تحریمها و وقتکشی، جمهوری اسلامی را مجبور به عقبنشینی از مواضع خود کنند و ایران هر روز بیشتر از روز قبل در کنار تقویت قدرت دفاعی و نفوذ منطقهای خود، هم بر توان اقتصادی و هم بر قدرت هستهایاش خواهد افزود و احیا برجام با وجود تحریمها دیگر امکانپذیر نیست. لذا آمریکاییها راهی جز عمل به تعهدات برجامیشان، البته با دادن تضمین ندارند و این یعنی گرفتاری آمریکا در یک بازی دوسر باخت!
۴- سؤال اساسی این است که آیا بایدن صداقت و توانایی برداشتن تحریمها را دارد و با توجه به اینکه هم در دوران دموکراتها و هم جمهوریخواهان، آمریکایی که با آن همه انفعال و امتیاز دادن دولت حسن روحانی حاضر به لغو تحریمها نشد، آیا حاضر است در دولت ابراهیم رئیسی که متعهد به حفظ عزت و حقوق ملت ایران شده، تحریمها را لغو کند و تضمین دهد؟! پاسخ به این سؤال اساسی نشان میدهد که تیم هستهای جدید ایران دلایل منطقی و موجهی برای اتخاذ «سیاست مذاکرات نتیجهمحور» و همچنین «طرحهای بیموازی» برای خنثیسازی تحریمها دارد.
۵- یکی از دلایلی که در صداقت و توانایی بایدن باید شک کرد تلاش کنگره آمریکا برای بازی نقش پلیس بد است. چه دموکراتها و چه جمهوریخواهان در کنگره تلاش دارند لغو تحریمهای ضدایرانی را همچون گذشته غیرممکن کنند. هماکنون نمایندگان کنگره یک لایحه ضدایرانی ارائه کردند که با تصویب آن در برنامه دفاع ملی ۲۰۲۲ مانع رفع هرگونه تحریم علیه ایران میشوند و حتی متعرض روابط اقتصادی چین و ایران نیز شدهاند. این لایحه در هفته جاری مطرح و به گفته مقامات و رسانههای آمریکایی به احتمال زیاد تصویب خواهد شد. هدف از این طرح فشار بر ایران برای بازگشت بدون رفع تحریمها و بهروزرسانی برجام بر اساس شروط موشکی و منطقهای ترامپ و پمپئو است.
۶- دومین دلیل برای ابهام در سرنوشت برجام این است که بایدن و دولتش حاضر نیستند هیچگونه تضمینی بدهند که دولت خود و یا دولتهای بعدی از برجام خارج نشوند و تحریمها را برنگردانند. تا جایی که وزیر خارجه روسیه نیز همین عامل را مانع اصلی به نتیجه نرسیدن مذاکرات وین در دوره قبل و در آینده عنوان کرده است. مهمتر اینکه آنگونه که رسانههای آمریکایی در هر دو حزب عنوان کردند، بایدن با توجه به کهولت سن و بیماری و ناتوانیاش در اداره کشور و گافهایی که میدهد، بعید است در دور دوم انتخابات ریاستجمهوری بتواند حاضر و یا پیروز شود و با پیروزی جمهوریخواهان و احتمالاً با حضور مجدد ترامپ، ایران دوباره با همان داستان خروج از برجام مواجه میشود.
۷- سومین دلیل، باقی ماندن تهدید علیه مزایای برجام برای ایران است که هم دست دولت بایدن و روسایجمهور آینده آمریکا و هم دست کنگره برای بازگرداندن تحریمها با عناوین و بهانههای حقوق بشری و حمایت از تروریسم باز است.
۸- دلیل مهمتر که موجب نگرانی ملت ایران و مقامات کشور است اینکه مدیرکل آژانس بینالمللی اتمی علاوهبر فریبکاری در ارائه گزارش اخیرش، خارج از وظایف و اختیاراتش اهداف آمریکا را از زبان خود بیان و ادعا کرده «پازل هستهای ایران را باید دوباره تشکیل داد»!
۹- ابهام مهم دیگر در صداقت بایدن ایجاد دو سؤال جدی است: اول اینکه، اگر وی مدعی دیپلماسی بهجای جنگ است و میخواهد با برگشت به برجام، تحریمها را لغو کند، چرا آنها را بهعنوان ابزار جنگ اقتصادی تشدید میکند؟! دوم، اگر آمریکا نگران فعالیتهای هستهای ایران است، چرا فریبکارانه و در خیانتی آشکار و در رقابتی کثیف با فرانسه، قرارداد خرید زیردریایی هستهای استرالیا از فرانسه را لغو و خود با استرالیا قرارداد فروش این زیردریاییهای هستهای را امضا کرد؟! و اگر قرار است استرالیا ۱۰۰ تا ۲۰۰ برابردمیزانِ مورد نیاز برای ساخت یک بمب هستهای، اورانیوم غنی شده با خلوص بالا و بدون نظارت آژانس بینالمللی انرژی اتمی جهت استفاده در 8 زیردریایی هستهای داشته باشد، چرا ایران به میزان و خلوص کمتر با نظارت آژانس و در چارچوب ان.پی.تی برای ساخت رادیوداروها نداشته باشد؟!
۱۰- متهم کردن ایران به اتلاف وقت آدرس غلط دادن است زیرا ایران میخواهد هوشمندانه مسیر خود را برنامهریزی و مینهای کاشته شده در این مسیر را خنثی کند تا پس از مدتی بدون دریافت هیچ مابهازایی و با محدودیتها و تحریمهای بیشتر به نقطه اول بازنگردد! لذا اولاً؛ هدف از اصرار بر احیای برجام جلوگیری از شکلگیری بلوک همکاریهای منطقهای در شرق و وابسته نگهداشتن و یا حداقل القاء وابستگی کشورها به غرب است. ثانیاً؛ آشفتگی و شتابزدگی حاکم بر کاخ سفید و رژیم صهیونیستی و مواضع ضدونقیض در اصرار بر احیای برجام نیز ناشی از همین سیاستهای جدید و فهم درست ایران از پرونده هستهای است که رهبری نیز تأکید دارند: «فرض کنید تحریمها حالا حالا برداشته نمیشود!». البته فعلاً فقط مطالبات حداقلی ایران، آنها را در چنین مخمصهای انداخته و مطالبات حداکثری ملت ایران و همچنین ملتهای منطقه از جمله جبران زیان بیش از یکصد میلیارد دلاری ناشی از اعمال تحریمها بعد از برجام، محاکمه سران آمریکا و رژیم صهیونیستی به علت جنایتهایشان در شهادت سردار سلیمانی و ابومهدی المهندس و دانشمندان هستهای بهویژه شهید فخریزاده و اخراج کامل آمریکاییها از منطقه، در کنار گزینههای قدرتمند برای پاسخگویی به هرگونه تهدیدی همچنان روی میز است.
دکتر محمدحسین محترم