اروپایی‌هایی که به یکدیگر هم اطمینان ندارند

 طی روزهای اخیر منازعات سختی در اردوگاه غرب رخ داده است بحران سوخت ی که امروز در انگلیس شاهد آن هستیم،ریشه در منازعات لندن و بروکسل در دوران پسابرگزیت دارد.طرفین یکدیگر را نسبت به کارشکنی در پیمان دسامبر ۲۰۲۰ بر سر نحوه خروج از اتحادیه اروپا متهم می‌سازند. فراتر از آن ،انعقاد پیمان اکوس میان لندن،کانبرا و واشنگتن خشم کاخ الیزه و ژرمن‌ها را برانگیخته و زمینه‌ساز منازعه‌ای جدید در بین اعضای پیمان آتلانتیک شمالی بوده است. صورت‌مسئله مشخص است!اروپائیان به یکدیگر نیز اطمینان ندارند و آمریکا را نیز بازیگری عهدشکن قلمداد می‌کنند.

به‌راستی بازیگرانی که پایبندی به حداقل‌های موجود در راستای حفظ پیمان‌های فی‌مابینی را برنمی‌تابند چگونه می‌توانند به معاهدات و تعهدات دیگری مانند احیای توافق هسته‌ای پایبند باشند؟ واشنگتن و تروئیکای اروپایی در حالی مشغول صدور بیانیه‌های مشترک در تقابل با حقوق حقه‌ هسته‌ای ملت ما هستند و لحظه‌ای زبان تهدید آن‌ها از کار نمی‌ایستد،به یکدیگر کمترین اعتمادی ندارند!آیا این مسئله عبرت‌آموز و قابل‌تأمل نیست؟

اروپایی‌هایی که به یکدیگر هم اطمینان ندارند

اکنون،اتحادیه اروپا در انتظار آغاز ریاست دوره‌ای فرانسه جهت تشکیل ارتش واحد اروپایی هستند!اگرچه طرح ایجاد ارتش واحد اروپایی از مدت‌ها قبل توسط برخی مقامات این قاره ارائه‌شده بود، اما تحقق شکست‌های مکرر ناتو در افغانستان و دیگر نقاط دنیا و فراتر از آن، مانور بی‌حدوحصر دو کشور آمریکا و انگلیس در این مجموعه سبب شده است تا این ایده بیش از هر زمان دیگری رنگ و بوی عملیاتی به خود بگیرد. تشکیل ارتش واحد اروپایی، به معنای کاهش تعلق‌خاطر امنیتی بسیاری از کشورهای اروپایی به آن‌سوی آتلانتیک خواهد بود. این موضوع برای واشنگتن یک فاجعه محسوب می‌شود. 

در بحبوحه تنش‌های داخلی در اردوگاه غرب، پیش‌بینی می‌شود از ژانویه آینده، زمانی که فرانسه قدرتمندترین ارتش اتحادیه اروپا، ریاست دوره‌ای اتحادیه را بر عهده می‌گیرد، بودجه موردنظر تشکیل ارتش مشترک دفاعی برای اجرا به کمیسیون ارسال شود.

​​​​​​​ نقش بازدارنده انگلیس در تشکیل ارتش واحد اروپایی

انگلیس از اصلی‌ترین کشورهای مخالف  تشکیل ارتش واحد اروپایی بود.اکنون‌که انگلیس از اتحادیه اروپا خارج‌شده است اقدام برای تشکیل نیروی دفاعی مشترک و

 واکنش سریع آسان‌تر از قبل شده است. بریتانیا یکی از قدرت‌های اصلی نظامی اروپا همواره مخالف استراتژی تشکیل نیروی دفاعی مشترک اروپایی بود. دلیل اصلی آن پیوند محکم این کشور با ایالات‌متحده در جریان جنگ دوم جهانی است.پس از وقوع جنگ جهانی دوم نیز انگلیس نقش مهره اصلی امنیتی –نظامی آمریکا در خاک اروپا را بازی می‌کرد.همگان به خاطر دارند که تونی بلر، نخست‌وزیر وقت انگلیس در سال ۲۰۰۱ میلادی، در کنار جرج واکر بوش حمله به افغانستان و عراق را کلید زد تا متحد آمریکایی خود را در نبردی دروغین علیه تروریسم تنها نگذارد! پس‌ازآن نیز انگلیس به کارگزار نظامی آمریکا در ناتو تبدیل‌شده بود. اگرچه ناتو و اتحادیه اروپا دو مجموعه جدا از هم محسوب می‌شوند، اما عضویت ۲۶ کشور اروپایی در ناتو سبب شده است تا سرنوشت این دو مجموعه ظاهرا مجزا، به یکدیگر گره بخورد. پس از خروج رسمی انگلیس از اتحادیه اروپا، اصلی‌ترین مانع تشکیل ارتش اروپایی از میان برداشته‌شده است. آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان نیز در طول سال‌های حضور خود در رأس معادلات سیاسی و اجرایی برلین، بارها مانع از ایجاد ارتش واحد اروپایی شد، هرچند که ایده آن را موردحمایت قرار  می‌داد! این پارادوکس و تناقض رفتاری در نوع خود بی‌نظیر بود. درهرحال با خروج مرکل از مسند قدرت، دیگر عامل مزاحم در تشکیل ارتش واحد اروپایی نیز در عمل از بین خواهد رفت . 

درنهایت اینکه غرب تجزیه‌شده،نه‌تنها خود پایدار نیست،بلکه نمی‌تواند ضامن ایجاد توافقی پایدار با دیگر اعضای جامعه جهانی باشد.حقیقتی که نباید حتی ذره‌ای در خصوص آن تردید داشت.

حنیف غفاری