تورم ماهانه مردادماه ۴۵ درصد شد. هرچند عبدالناصر همتی، نماینده گفتمان حسن روحانی در انتخابات، دو ماه پیش از بانک مرکزی کنار گذاشتهشده بود، اما تورم ۴۵ درصدی دستپخت و ماحصل او و همکاران و همفکران اوست. دولت دوازدهم ، علاوه بر اشتباهات متعدد در اغلب حوزهها، آخرین برگ دفتر اقتصاد خود را هم فاجعهبار ثبت کرد. اما چرا پرداختن به این مسئله مهم است؟
یک. تجربه نشان داده که هرقدر جریان غربگرا در حوزه کارآمدی ضعیف، کمتحرک و غیرقابلدفاع است، درزمینه کار سیاسی و تبلیغاتی پررنگ و پرحجم عمل میکند. این جریان بهخوبی میتواند خواسته خود را، مطالبه عمومی مردم جا بزند و مردم را علیه طرحهای ضد فساد دولت جدید ترغیب کند. پیشازاین نیز، همین جریان غربگرا در برهههای مختلف ازجمله در طرح مالیات بر خانههای خالی، شهروندان عادی را نگران کرده بود که این طرح به دنبال ایجاد محدودیت برای کسانی است که یک یا دو خانه بیشتر از نیاز شخصی خود دارند، یا بررسی تراکنشهای اقتصادی را سرک کشیدن به حسابهای مردم معرفی کرده بود، حالآنکه چنین اقداماتی از اساس هیچ کاری با مردم عادی ندارد و تنها منافع همان چند درصد محدودی را به خطر میاندازد که سهم عمدهای از امکانات کشور داشتهاند، همانها که بلدند با رسانه، به خطر افتادن منافع خود را، تهدید منافع مردم جا بزنند و مردم را نگران کنند.
دو. کار برای قوای اجرایی و قضائی در برخورد با فساد، تازه شروعشده است. باید با مردم مدارا کرد و در برخورد با مسئولان متخلف، جدیت به خرج داد. رئیسجمهور در مناظرهها بهدرستی تأکید کرده بود که نیازمند گشت ارشاد مدیران هستیم، همان مدیرانی که چند شبه ره صدساله رفتهاند، همه ساکن مناطق شمال شهر تهراناند، چند خانه و ویلا در نقاط خوش آبوهوای کشور دارند، بساط زندگی موازی خود را در خارج از کشور پهن کردهاند، از انقلابی بودن فقط لفاظی بلدند و شیوه زندگی خانوادگی و اجتماعیشان، هیچ نسبتی با سادهزیستی و سبک زندگی اسلامی ندارد.
این جریان، در تمام تصمیمات و دوراهیهای دوران مدیریت خود، منافع مردم را وانهاده و در تعارض همیشگی که با منافع مردم داشتهاند، در مقابل مردم ایستادند. همین جریان است که ادعای مدیریت و برخورد علمی با قضایا را دارد اما عملکردش در کاهش قدرت خرید مردم، سقوط ارزش پول ملی، تورم و دهها حوزه دیگر پیداست. آخرین پرده از نمایش مشعشعشان هم تورم ۴۵ درصدی در آخرین ماه تصدی دولت دوازدهم است.
سه. حتی اگر آگاهیبخشی دلسوزان کشور در شناساندن جریان تحریف به عامه مردم چندان مؤثر نبوده باشد، ناکارآمدی شدید مدیران و خواص آن، جریان تحریف را به شکست کشانده است. با وضعیت به وجود آمده، این امیدواری هست که جریان تحریم هم که از تبعات تحریف است، به شکست بینجامد و امید و اعتدال، چهرهای واقعی به خود بگیرد. این بار باید با جدیت ایستادگی کرد و در برابر جریان تحریف کوتاه نیامد. مسئله هم اشخاص نیستند، بلکه موضوع اصلی، فکر و اندیشه وابسته و خودضعیفپنداری است که کشور را به ضعف میکشاند، منابع کشور را به بند میکشد، قدرت را از مردم و بهویژه جوانان میستاند و در حلقههای بسته و پوسیده محصور میکند و منافع صاحبان زر و زور و تزویر را بر منافع محرومان و مستضعفان ترجیح میدهد. در ایام پیشرو، باید آنچه در این سالها بر مردم و کشور رفت را واکاوی نمود تا مبادا جریان تحریف که متأسفانه ریشه هم دوانده، دوباره جوانه بزند.
سید محمد بحرینیان