داغ ما و رقص آنها

​ویروس منحوس کرونا همچنان در جهان مشغول تاخت و تاز است و معلوم نیست کی سایه شوم آن از سر دنیا برطرف خواهد شد. جهش‌های پی‌در‌پی و بروز سویه‌های جدید، بازگشت به وضعیت طبیعی را در ‌هاله‌ای از ابهام فرو برده و تضمین و زمان مشخصی در این خصوص قابل ارائه نیست. در کشور ما نیز تبعات و تلفات ناشی از کرونا فراز و نشیب‌های بسیاری داشته است. گاهی موج شیوع و قربانیان فروکش کرده و در کنار ایجاد امیدواری، باعث برخی سهل‌اندیشی‌ها و کاهش رعایت ضوابط بهداشتی شده است اما چند ماهی است که شیوع کرونا در ایران روندی افزایشی یافته و روزها ده‌ها هزار تن را مبتلا کرده و جان صدها هموطن عزیزمان را گرفته است. ابتلای هر فرد به کرونا به معنای گرفتاری همان فرد نیست. اغلب، خانواده‌ها به‌صورت گروهی مبتلا می‌شوند و فوت هر نفر به معنای داغدار شدن یک جمع است.

داغ ما و رقص آنها

در چنین شرایطی یکی از سؤالات افکار عمومی چرایی اوج گرفتن ابتلا و تلفات است. عده‌ای پاسخ این سؤال را صرفاً به موضوع واکسیناسیون مرتبط کرده و می‌گویند تاخیر در این موضوع عامل این وضعیت است. آمارها و گزارش‌های جهانی موید تأثیر میزان پوشش واکسیناسیون بر کاهش ابتلا و تلفات است اما این همه قضیه نیست. کارشناسان و متخصصان جهانی ماجرا، بارها تأکید کرده‌اند که حتی واکسیناسیون گسترده نیز به معنای رهایی از خطر کرونا نیست و پروتکل‌های بهداشتی همچنان باید رعایت شود. وقتی برای رعایت پروتکل‌ها برای واکسن‌زدگان هم توصیه می‌شود، ناگفته پیداست که واکسینه‌نشده‌ها باید نسبت به این قضیه اهتمامی بسیار بیشتر داشته باشند.

یکی از راه‌های مراقبت و پیشگیری، مقررات و محدودیت‌های جمعی است. این محدودیت‌ها طیف و شدت مختلفی می‌تواند داشته باشد. بهترین و موثرترین نوع محدودیت قرنطینه سراسری با شدت حداکثری است که از آن به‌عنوان Lockdown یاد می‌شود. قرنطینه سراسری و حداکثری به‌گونه‌ای است که شهروندان حتی حق خروج از منزل را نیز ندارند، مگر در شرایطی بسیار خاص و استثنایی، در غیر این صورت با برخوردهای قهری و اغلب جریمه‌های سنگین رو‌به‌رو می‌شوند. این نوع قرنطینه - فارغ از هزینه‌های اجتماعی- هزینه اقتصادی بسیار سنگینی دارد. هر قدر طول این نوع قرنطینه بیشتر باشد، کارایی آن نیز بیشتر خواهد بود اما به موازات آن هزینه‌هایش نیز سنگین‌تر می‌شود. همان‌طور که ذکر شد استفاده از این گزینه در دنیا بسیار نادر بوده و حتی اغلب کشورهای صنعتی و ثروتمند نیز آن را انتخاب نکرده‌اند. شرایط اقتصادی کشور ما نیز مانند اغلب کشورهای جهان اجازه استفاده از این گزینه را نداده است.

البته در ایران تاکنون چند مورد تعطیلی و برخی محدودیت‌ها را داشته‌ایم اما متأسفانه به‌دلیل برخی اهمال‌کاری‌ها در دولت قبل، این تعطیلات نه تنها کمکی به مهار کرونا نکرد بلکه با هجوم بخش قابل توجهی از مردم به سمت جاده‌ها و سفر - به‌خصوص از سوی عاشقان شمال! - خود به عاملی برای گسترش بیماری و شیوع بیشتر ابتلا و در نتیجه افزایش تلفات منجر شد. تنها تعطیلات هفته گذشته بود که ممنوعیت‌ها تا حد زیادی واقعی و عملی شد و آمارها از کاهش محسوس‌ تردد در جاده‌ها خبر می‌دهد. البته باز هم عده‌ای از سینه‌چاکان سفر به شمال نتوانستند آرام بنشینند و انواع و اقسام خلاقیت‌ها را به خرج دادند تا شعور و شخصیت اجتماعی خود را بیش از پیش نشان دهند. برای نمونه خودروهای میلیاردی خود را با خودروبر راهی شمال کردند تا خود نیز به نحوی به آنها پیوسته از فیض سفر محروم نمانند!

از موضوع قرنطینه و محدودیت‌ها که بگذریم، پای بحث داغ و پُر های‌وهوی واکسن به میان می‌آید. بحثی که سر دراز دارد؛ از مباحث علمی‌ و تخصصی گرفته تا ابعاد سیاسی، اجتماعی و رسانه‌ای. شاید مهم‌ترین و اصلی‌ترین خطی که عده‌ای در این زمینه دنبال می‌کنند و به‌دنبال القای آن هستند این ادعا باشد که ایران به‌دلیل امید و تکیه بر تولید واکسن در داخل، در سفارش و خرید واکسن خارجی تعلل کرده و وضعیت حاضر را رقم زده است. رسانه‌های معاند و دشمنان ایران نیز که از هیچ فرصتی برای خباثت و رذالت نمی‌گذرند با تحریف و دروغ‌پردازی به‌طور مشخص رهبر انقلاب را مورد حمله و هجمه قرار داده و مدعی هستند ایشان با واردات واکسن مخالفت کرده و مانع از ورود واکسن شدند. درباره این خط عملیات روانی و ادعا چند نکته قابل تأمل است؛

1- رهبر معظم انقلاب اسلامی 19 دی‌ماه سال گذشته فرمودند؛ «به اینها [آمریکا و انگلیس] اعتماد نیست؛ من واقعاًً اعتماد هم ندارم، نمی‌دانم، گاهی اوقات هست که اینها می‌خواهند واکسن را روی ملت‌های دیگر امتحان کنند، ببینند اثر می‌کند یا نمی‌کند. بنابر‌این، از آمریکا و از انگلیس [واکسن تهیّه نشود]. البتّه به فرانسه هم من خوش‌بین نیستم، علّتش هم این است که سابقه‌ آن خون‌های آلوده را اینها دارند. [البتّه] از جاهای دیگر اگر بخواهند واکسن تهیّه کنند - که جای مطمئنّی باشد- هیچ ‌اشکالی ندارد.» همان‌طور که مشخص است، مخالفت ایشان با واردات واکسن از آمریکا و انگلیس بوده و نه واردات به شکل کلی و عام. اما در عملیات روانی دشمن به شکلی آشکار این ممنوعیت جزئی به کل موضوع واردات واکسن تعمیم داده شده تا به مخاطب القا شود ایشان مانع واردات واکسن شده‌اند.

2- نگرانی و موضع رهبر انقلاب ناشی از تجربه‌های تلخ تاریخی است. کدام انسان عاقلی به دشمن خود اعتماد می‌کند؟ آمریکایی که به قول خودشان شدیدترین و سنگین‌ترین جنگ اقتصادی تاریخ بشریت را بر مردم ایران تحمیل کرده و وقتی برای تامین داروهای بیماران سرطانی به اورانیوم 20 درصد نیاز داشتیم، از تامین آن ممانعت کرد، قابل اعتماد است؟! سه سال پیش وزیر خارجه وقت آمریکا در مصاحبه‌ای به‌طور علنی و بی‌شرمانه گفت «ایران باید به آمریکا گوش دهد اگر آنها می‌خواهند که مردم غذا برای خوردن داشته باشند». آمریکایی‌ها اگر می‌توانستند و بتوانند این تهدید و جنایت جهانی را مرتکب می‌شوند کما اینکه تا حالا نیز تا جایی ‌که توانسته‌اند چنین کرده‌اند و علی‌رغم صراحت قوانین بین‌المللی در ممنوعیت تحریم‌های غذایی و دارویی، عملاًً این تحریم‌ها را نیز تا جای ممکن بر ایران تحمیل کرده‌اند و آنچه نکرده‌اند در واقع نتوانسته‌اند. وضعیت امروز یمن و محاصره 6 ساله مردم مظلوم این کشور و قحطی و گرسنگی گسترده آن، محصول همین سیاست شیطانی و بی‌رحمانه است.

3- حتی اگر این ممنوعیت نیز وجود نداشت، سیل واکسن آمریکایی و انگلیسی به ایران سرازیر نمی‌شد. آمریکایی‌ها در مقطعی حتی به دو همسایه شمالی و جنوبی خود یعنی کانادا و مکزیک هم واکسن ندادند و امروز هم به‌دنبال تزریق دُزهای تقویتی هستند. رجوع به روند و آمارهای جهانی صادرات واکسن به روشنی معلوم می‌کند این تصور که اگر ممنوعیتی در این زمینه نبود، ایران می‌توانست تعداد قابل توجهی واکسن از آمریکا یا انگلیس وارد کند، خیالی واهی بیش نیست. سرقت تجهیزات پزشکی و بهداشتی از سوی کشورهای قدرتمند دنیا در اوایل شیوع کرونا کمک می‌کند تصویر واقعی‌تری از دنیای بی‌رحم امروز داشته باشیم.

4- مطلوب و کافی نبودن میزان واردات واکسن به کشور عوامل مختلفی دارد. دسته‌ای از آنها داخلی و برخی دیگر خارجی هستند. ما حاضر به شرکت در مطالعات بالینی تولید واکسن برخی کشورها - مانند چین- نشدیم. امارات این کار را کرد و در اولویت دریافت واکسن از چین قرار گرفت. تصمیم ما منطقی و قابل دفاع بود؟ و این، از آن سؤال‌هایی است که باید موشکافانه و دقیق به آن پرداخت و از حیطه اطلاعات نگارنده بیرون است. مانع بعدی تحریم‌های مالی آمریکا بود. در حالی که ایران برای خرید واکسن آمادگی داشته و پیگیر بود اما تحریم‌های غیرقانونی واشنگتن مانعی جدی و اثرگذار در این مسیر بود و همچنان هست. حداقل اثر این مانع، تاخیر در واردات است. نکته دیگر به روابط ما با کشورهای اصلی صادرکننده واکسن مربوط می‌شود. روابطی که گاه تحت تأثیر برخی عوامل دچار فراز و نشیب شده و این موضوع اثر خود را بر خرید واکسن نیز نشان داده است. بدعهدی کواکس (نهاد هماهنگ‌کننده تلاش‌های جهانی برای دسترسی کشورها به واکسن کرونا) یکی دیگر از عوامل ماجراست. این نهاد به زمان‌بندی و میزان تامین واکسن سهمیه ایران عمل نکرده و برای این موضوع دلایل خود را مثل چالش‌های افزایش تولید، عنوان می‌کند. در کنار اینها برخی عوامل داخلی هم تأثیر خود را داشته‌اند. ناهماهنگی‌ها و جزیره‌ای عمل کردن در این قضیه از علل اصلی و عمده این نقیصه است. ریشه‌یابی و بررسی دقیق کم‌کاری‌ها و ‌ترک فعل‌های احتمالی از سوی نهادهای نظارتی می‌تواند به تضمین عدم تکرار چنین اشتباهات و قصورهایی در آینده کمک کند.

5- منحوس‌تر از ویروس کرونا آنهایی هستند که چنان از جمهوری اسلامی ایران و مردمانش کینه به دل دارند که حتی این اپیدمی‌ جهانی و داغ هزاران تن از شهروندان را دستمایه اهداف حقیر و کثیف سیاسی خود قرار می‌دهند. بر پیکر جانباختگان می‌رقصند و‌ اشک و آه داغ‌دیدگان را فرصت می‌انگارند. در پایان برای فهم ماهیت این عملیات روانی گسترده و بمباران تبلیغاتی، مرور اعتراف یکی از این معاندان که اسفند سال 98 در مصاحبه‌ای عنوان شده، خالی از لطف نیست. او می‌گوید؛ «ما کارمندان دولت‌های راست افراطی، از طریق کروناهراسی، ایران و ایرانیان را نابود خواهیم کرد. ما کارمند رسمی ‌‌بخش پروپاگاندای دولت ‌‌ترامپ، جانسون، نتانیاهو و سعودی هستیم. وظیفه ما وحشت‌‌افکنی است تا با فروپاشاندن سازمان اجتماعی، مردم را به خشونت جمعی بکشانیم... گمان باطل نکنید که ما مخالف سیاسی و... هستیم؛ نه، ما فقط کارمند پروپاگاندای دولت‌‌‌های راست افراطی هستیم. ما تشنه مرگ و خون مردم ایرانیم. کاری را که شدید‌ترین تحریم‌‌های تاریخ نتوانست با ایران انجام دهد، ما موظفیم انجام دهیم».

محمد صرفی