نقش آمریکا در سقوط افغانستان به دستِ طالبان

​"یِوون ریدلی" نویسنده و تحلیلگر مسائل خاورمیانه در پایگاه خبری "میدل‌ایست‌مانیتور" در گزارشی، به تحولات جاری در افغانستان و سقوط این کشور به دست طالبان ، ظرف تنها چند روز اشاره کرده و به طور خاص حضور آمریکا و دیگر نیروهای خارجی در خاک افغانستان در طی ۲۰ سال اخیر را دلیلِ اصلی اوج گیری مجدد طالبان و سقوط افغانستان به دست این گروه ارزیابی کرده است.

نقش آمریکا در سقوط افغانستان به دستِ طالبان

یِوون ریدلی در این رابطه می‌نویسد: «اغلبِ رسانه‌های غربی تیترهای اصلی خود در برهه زمانی کنونی را به اوج‌گیری مجدد طالبان در افغانستان اختصاص داده‌اند. طالبان در مدت اخیر با سرعتی قابل توجه، شهرها و مراکز ولایات افغانستان را به تسخیر خود در آوردند و دولت افغانستان و ارتش این کشور را شکست دادند. تنها ۲۴ ساعت پس از آنکه "اشرف غنی" رئیس جمهور افغانستان سخنرانی با این این مضمون که "در افغانستان خواهد ماند" انجام داد، وی از کشورش گریخت و پایتخت افغانستان عملاً به دست طالبان افتاد. ظاهرا اشرف غنی به تاجیکستان رفته و از آنجا عازمِ مقصدی نامعلوم شده است. در شرایط کنونی در افغانستان، نوعی دولت موقت مستقر شده است.

اشرف غنی نخواست که بماند و بجنگد. ارتش ملی افغانستان نیز با این مساله موافقت کرد شاید به این دلیل که وی(اشرف غنی) و دولتِ فاسدش ارزش آن را نداشتند که از آن‌ها دفاع شود. نظامیان افغان مقاومت کم و ناچیزی را زمانیکه ملا "عبدالغنی برادر" از رهبران بلند پایه طالبان وارد کابل پایتخت افغانستان شد، از خود نشان دادند.

طالبان چگونه با این سرعت افغانستان را تصرف کرد؟

در کمتر از یک هفته، گروه طالبان مراکز ولایتی مهمی درافغانستان را به تسخیر خود درآوردند که از جمله آن‌ها می‌توان به ولایت قندهار به عنوان پایتخت سنتی طالبان اشاره کرد.

در این راستا، رسانه‌های غربی نسبت به خشونت‌های احتمالی آتی در افغانستان نظیر" خشونت علیه زنان این کشور، انجام ازدواج‌های اجباری، بسته شدن مدارس در افغانستان، و دیگر رویه‌های خشونت‌بار، ابراز نگرانی می‌کنند. با این همه، آنچه دراین میان واقعا مشاهده نمی‌شود، وجودِ تحلیل‌های معنادار و حتی آمارها و واقعیت‌های ساده در این رابطه است که چگونه گروه طالبان توانستند در اندک زمانی و تنها ظرف چند روز، کل افغانستان را با کمترین مقاومت به تسخیر خود درآورند؟

بله اکنون در افغانستان شاهد فجایع انسانی و همچنین جنایات ناراحت کننده هستیم. با این حال واقعا طالبان چگونه توانست با سرعتی خیره کننده افغانستان را به کنترل خود درآورد؟ برای شروع و پاسخ به این پرسش لازم است که به خود یادآوری کنیم که علی‌رغم آنچه در رسانه‌ها می‌خوانیم، باید توجه کنیم که گروه طالبان یک گروه کوچک که همزمان با خروج نیروهای نظامی آمریکا و ناتو از افغانستان، بار دیگر اوج گرفته باشد، نیست. این گروه از زمان خروج خود از قدرت در سال ۲۰۰۱ و در نتیجه جنگ آمریکا علیه افغانستان، هیچگاه به طور کامل از صحنه قدرت کنار نرفته است و در سایه به کار خود ادامه داده است. گروه طالبان چندان از حیث عقیدتی تغییر نکرده‌اند با این حال اینطور به نظر می‌رسد که گذرِ زمان، آن‌ها را پخته‌تر و البته در معادلات سیاست جهانی، عملگراتر کرده است.

طالبان در تلاش برای بهبود چهره بین‌المللی خود

گروه طالبان از زمان سقوط خود از قدرت، جدای از تلاش‌ها جهت تعمیق حضور نظامی و سیاسی خود در عرصه معادلات افغانستان، سعی داشته‌اند تا در عرصه بین‌المللی نیز فعال باشند و بیش از گذشته، ساختار حکومتی را به خود بگیرند. دراین راستا گروه طالبان رایزنی‌های منطقه‌ای و بین‌المللی زیادی را جهت پیشبرد دستورکارهای خود انجام داده‌اند.

به یاد دارم(نویسنده گزارش: یِوون ریدلی) در سال ۲۰۰۱ و در جریان اسارت خود به دست طالبان در افغانستان از بازجویان خود پرسیدم که ارتباط طالبان با القاعده چگونه است؟ آن‌ها به صراحت پایسخ دادند که "آن‌ها به عنوان میهمان می‌آمدند و ما از آن‌ها پذیرایی می‌کردیم". با این حال این‌طور به نظر می‌رسد که اکنون گروه طالبان در روابط خود با القاعده دقت بیشتری به خرج خواهند داد، زیرا شرایط تا حد زیادی تغییر پیدا کرده است. با این حال، آنچه در شرایط کنونی بسیار مهم است و باید به آن توجه شود این است که دولت آمریکا با مداخلات اشتباه خود در افغانستان و روی کار آوردنِ دولتی فاسد در این کشور، تا حد زیادی به اوج گیری طالبان در افغانستان کمک کرد.

وقتی بایدن افغانستان را دست طالبان می‌سپارد

آمریکا بیش از سه تریلیون دلار در کارزار نظامیِ ناکام و شکست خورده خود در افغانستان هزینه کرده است. میلیاردها لار دیگر نیز به دولت افغانستان داده شده که اغلب آن‌ها در دولت اشرف غنی حیف و میل شده است. اکنون شمار زیادی از تسلیحات و تجهیزاتی که از سوی آمریکا و دیگر کشورهای جهان(نظیر بریتانیا و اتحادیه اروپا) به ارتش ملی افغانستان اعطا شده‌اند، به دست طالبان افتاده است. امری که می‌تواند به قدرت‌گیری هر چه بیشتر و همچنین تهدیدآمیز شدنِ بیش از پیش طالبان کمک قابل توجهی کند.

شاید یکی از شوکه کننده‌ترین واکنش‌ها به تحولات افغانستان و اوج‌گیری طالبان، از سوی جو بایدن رئیس جمهوری آمریکا ابراز شده باشد. وی گفت: "مردم افغانستان باید برای خود و همچنین ملتشان بجنگند". این بدان معناست که اساسا آمریکا پس از ۲۰ سال حضور در افغانستان، هیچ تعهدی را برای خود در قبال این کشور قائل نیست.

این موضع گیری بایدن باید درسی برای تمام آن دسته از افراد و کشورهایی باشد که برای مدیریت مسائل منطقه‌ای و جهانی، چشم به نقشِ آمریکا دارند. پیام آمریکا در این رابطه کاملا روشن است: "ما افغانستان را بمباران کردیم، به آن حمله کردیم، آن را اشغال کردیم و اکنون آن را رها می‌کنیم و هرج و مرج ایجاد شده در آن را که خود ایجادکردیم، به گروهی خطرناک نظیر طالبان می‌سپاریم".

این مساله و رویکرد در نوع خود ابزار تبلیغاتی بسیار مناسبی را برای طالبان علیه آمریکا فراهم کرد. آیا با درنظر گرفتن این موضوع، عجیب است وقتی می‌بینیم که کمترین مقاومتی هم در برابر طالبان در مسیر حرکت آن به سمت کابل مشاهده نشد؟

من سال‌ها قبل گفتم که آمریکا و متحدانش راه حلِ بحران افغانستان نیستند. آن‌ها خود جزئی از مشکلات هستند. من پس از پایان اسارتم در خاک افغنستان، بارها به این کشور بازگشتم و از دریچه بُرقعی که می‌پوشیدم می‌توانستم از نزدیک رویکردهای امپریالیستی و زورگویانه آمریکا را در افغانستان مشاهده کنم. حقیقتا این رویکردها منزجر کننده بودند.

«همزمان با اینکه به این مساله می‌نگریم که در افغانستان چه می‌گذرد، باید به یاد آوریم که این عقب نشینیِ بی‌برنامه و سریع نیروهای آمریکایی از افغانستان نبود که عملا به طالبان فرصت داد تا این کشور را در چشم به هم زدنی فتح کنند. بلکه دلیل اصلی اوج گیری طالبان در افغانستان، خودِ حضورِ نیروهای آمریکایی و خارجی در این کشور بود که در نهایت منجر به فاجعه در افغانستان شد».