رهبر معظم انقلاب در دیدار اعضای هیئت دولت به نکات مهم و قابلتأملی در خصوص رویکرد واشنگتن در قبال توافق هستهای با ایران اشاره فرمودند :« آمریکاییها در زبان و وعده میگویند تحریمها را برمیداریم اما تحریمها را برنداشتند و برنمیدارند.ضمن آنکه شرط هم میگذارند و میگویند که باید در همین توافق جملهای بگنجانید که بعداً درباره برخی موضوعات صحبت شود وگرنه توافقی نخواهیم داشت.آمریکا هیچ ابایی از نقض قول و تعهدات خود ندارد همانطور که یکبار توافق را نقض کردند و کاملاً هم بیهزینه بود.اکنون هم که به آمریکاییها گفته میشود، تضمین دهید که توافق را در آینده نقض نخواهید کرد، میگویند تضمین نمیدهیم.»
در خصوص نکات مطرحشده از سوی رهبر معظم انقلاب ، نکاتی وجود دارد که نمیتوان بهسادگی از کنار آنها گذشت:
نخست اینکه « تضمین گریزی آمریکا در برجام»، آنهم از سوی دولتی ظاهرا دموکرات که خود را بانی انعقاد توافق هستهای میداند، معنای کاملا آشکاری دارد! اینکه مقامات دو حزب دموکرات و جمهوریخواه هر دو بر روی «نگاه ابزاری به برجام» اتفاقنظر دارند و صرفا بر روی تاکتیکهای مواجهه با این سند حقوقی وارد مناقشه میشوند. نگرانی دولت دموکرات بایدن از اینکه دولت جمهوریخواه بعدی آمریکا بخواهد برای خروج از برجام با مانعی روبهرو شود، پرده از واقعیاتی برمیدارد که شاید تاکنون برای افکار عمومی دنیا ملموس نبوده است! در روایت رسانههای غربی، از دموکراتها بهعنوان مدافعان برجام و از جمهوریخواهان بهعنوان مخالفان آن یاد میشد ، حالآنکه خروج ترامپ از توافق هستهای بهواسطه مینگذاری و زمینهسازی قبلی صورت گرفته از سوی تیم مذاکرهکننده هستهای آمریکا در دوران ریاست جمهوری اوباما بود! در این معادله، دو حزب اصلی آمریکا در حال تکمیل یک پازل واحد استراتژیک هستند و آن، «مهار حداکثری ایران » است.
نکته دوم اینکه مقامات ارشد آمریکایی، اساسا از ابتدا نیز نگاه مستقلی نسبت به توافق هستهای نداشتند.
در حال حاضر نیز«احیای برجام»در صورتی مورد استقبال مقامات آمریکایی قرار میگیرد که«برجام دفرمه شده» به نقطه آغاز «مذاکرات گستردهتر با ایران» در راستای«اعمال محدودیتهای فرابرجامی» علیه کشورمان تبدیل شود.تاکنون بارها اعلام شده است که مذاکرات حقوقی و فنی مربوط به بازگشت آمریکا به برجام مدتهاست به پایان رسیده است و مقامات کاخ سفید و تروئیکای اروپایی ، راه و روش احیای توافق هستهای و بازگشت به تعهدات خود را بهخوبی میدانند.بااینحال، نگاه غیرحقوقی غرب نسبت به توافق هستهای، بهمراتب نسبت به نگاه حقوقی آن غلبه دارد. بدیهی است که در چنین شرایطی، انعقاد هرگونه توافقی که بخواهد متضمن تحقق این دو «مؤلفه ضد ایرانی » باشد، توافقی بازدارنده، ناقص و پرهزینه برای کشورمان محسوب میشود.برخلاف آنچه مقامات آمریکایی-اروپایی مدعی هستند فرصت برای آنها ( جهت بازگشت به برجام) شدیدا محدود است و جمهوری اسلامی ایران تا ابد پای میز مذاکره در انتظار تعیین تکلیف بازی تاکتیکی و غیرحقوقی غربیها نخواهد ماند.
حنیف غفاری