با روی کار آمدن دموکراتها در آمریکا ، دوباره نقشهها و برنامهریزیهای آمریکایی برای شکل دادن به اعتراضات خیابانی در کشورهایی که ایالاتمتحده به دنبال سرنگونی نظامهایشان است، آغاز شده است. این راهحل دیرینه لیبرالها در واشنگتن این بار از خیابانهای هاوانا آغاز شده و قرار است به کشورهای دیگر حوزه آمریکای لاتین مانند ونزوئلا نیز برسد.
دموکراتها البته در این مسیر نیاز به حرکت با چراغ خاموش نیز ندارند و به صراحت از عزم خود برای تغییر رژیم در کشورهای مختلف میگویند. به همین خاطر است که جو بایدن بلافاصله بعد از یک روز اعتراض و درگیری در کوبا، پیام حمایت از معترضان را به جهان مخابره و اعلام میکند آمریکا از شورشیان در این کشور حمایت میکند.
کوبا مانند هر کشور دیگری از بحران جهانی کرونا تأثیر گرفت. این کشور که بخش عمدهای از رشد اقتصادیاش به صنعت توریسم وابسته است، پس از بحران جهانی کرونا و کم شدن تعداد مسافران و در عین حال افزایش تحریمهای اقتصادی آمریکا، بشدت با کاهش رشد اقتصادی مواجه شد. بنا بر پیشبینی آمار وزارت اقتصاد کوبا، هاوانا برای سال جاری پیشبینی رشد اقتصادی 6 تا 7 درصد را داشت که این از پیشبینی رشد اقتصادی متوسط کشورهای آمریکای لاتین در سال 2021 که حدود 5/8 درصد بود، پایینتر است. تحریمهای اقتصادی آمریکا در زمان ترامپ که با روی کار آمدن دولت بایدن نیز تغییری در وضعیت آنها حاصل نشد، بیش از پیش به این کشور ضربه زده است.
کمبودها در سیستم بهداشت و درمان این کشور و همچنین کم بودن سرعت دولت در واکسیناسیون عمومی و باز کردن دوباره کسبوکارها، همگی دست به دست هم داد تا وضعیتی بحرانی برای اقتصاد این کشور به بار آید. اعتراضات اقتصادی در کوبا حالا به رسانههای آمریکایی نیز راه پیدا کرده و دولت بایدن را به این نتیجه رسانده است که شاید حالا بهترین زمان برای تأثیرگذاری بر این اعتراضات و تغییر نظام کوبا باشد.
اما چه تفکری باعث شده است بایدن در همین سال اول فعالیت خود در کاخ سفید دنبال به راه انداختن انقلاب و جنبشهای اعتراضی در کوبا باشد؟
نخستین پیشفرض دولت آمریکا در این باره، استفاده از فرصت و ظرفیت به وجود آمده از تحریمهای اقتصادی زمان ترامپ و همچنین کاهش سفرها به کوبا است. دولت بایدن به این نتیجه رسیده است که اوضاع اقتصادی و بحران اقتصادی پیشآمده به دلیل شیوع کرونا در کوبا بهترین فرصت برای به راه انداختن جنبش اعتراضی و بعد از آن ایجاد انقلاب در کوباست.
دومین پیشفرض آمریکا این بوده است که تمام امید و اعتماد به نظام سیاسی کوبا در دوران «فیدل کاسترو» وجود داشت و روی کار آمدن دولت ضعیف «دیاز کانل»، اعتماد مردم را از بین برده و مردم بویژه معترضان به وضعیت و شرایط اقتصادی ـ سیاسی به این نتیجه رسیدهاند که دیگر نیازی به حمایت از دولتی که کاریزما و مشروعیت تاریخی فیدل کاسترو را داشته، نیست. با این حال همانطور که تحلیلگر نشریه «اسپکتیکتور» معتقد است، باز هم حمایت کامل ارتش و نیروی نظامی و پلیس این کشور از سیستم سیاسی موجود اجازه بروز انقلاب یا درگیریهای بعدی را به معترضان نخواهد داد.
* اول کوبا، بعد ونزوئلا؟
سیاست خارجی دولت بایدن تفاوت چندانی با ترامپ ندارد. مشکل برخی تحلیلگران حوزه روابط بینالملل در سراسر دنیا این است که گمان میکنند به دلیل اینکه بایدن معاون اوباما بوده است، در دوره ریاستجمهوریاش سیاستهای او را ادامه خواهد داد. با این حال نگاهی به فعالیتهای بایدن در طول چند ماه دوران ریاستجمهوریاش، نشان میدهد او بیشتر تمایل دارد به دلیل ضعف در داخل و نیاز به برخی جمهوریخواهان در داخل کنگره برای پیشبرد اهداف سیاسیاش در خانه، در حوزه سیاست خارجی خود را به مواضع جمهوریخواهان نزدیک کند. از همین رو تحریمهای کوبا در زمان ترامپ را همچنان ادامه میدهد و در شرایطی که اوباما به سمت عادیسازی روابط با کوبا میرفت، بایدن به دنبال تغییر رژیم در این کشور است؛ سیاستی 60 ساله که اوباما به ناکارآمدی آن پی برد و بایدن دوباره به آن رجوع کرده است.
درباره ونزوئلا نیز که دومین کشور آمریکای لاتین است که آمریکا نقشه تغییر رژیم را در آن دنبال میکند، تفاوت چندانی بین سیاست بایدن و ترامپ دیده نمیشود؛ ترامپ به دنبال کودتا و برکناری دولت مادورو به وسیله زور بود و بایدن به دنبال این است که با تکیه بر عناصر داخل حکومت ونزوئلا و گفتوگو بین آنها، راه را برای برکناری یا رأی نیاوردن دولت فعلی هموار کند. از همین رو، خوآن گوایدو که تا به امروز از نظر آمریکا و برخی کشورهای اروپایی به عنوان رئیسجمهور موقت ونزوئلا شناسایی شده بود، پیشنهاد مذاکره با دولت مادورو برای برگزاری بهتر انتخابات را داده و در عین حال آمریکا نیز از این حرکت استقبال کرده است. گوایدو جهت رسیدن به مذاکره با دولت مادورو اعلام کرده است دیگر خود را رئیسجمهور موقت این کشور نمیداند و میخواهد با دولت برای برگزاری انتخاباتی منصفانه پای میز مذاکره بنشیند. او عنوان کرده است این کار او برای برداشته شدن تحریمهای بینالمللی علیه ونزوئلا و برای نجات این کشور است. 25 ژوئن آمریکا، کانادا و اتحادیه اروپایی از این راهحل حمایت کرده و در بیانیهای اعلام کردند در صورت موفقیت مذاکرات و برپایی انتخابات آزاد، در تحریمها علیه ونزوئلا تجدیدنظر خواهند کرد. با این حال آمریکا برای کنار زدن مادورو از قدرت و روی کار آوردن دولت مدنظر خود در ونزوئلا تنها نمیتواند به افرادی چون «خوآن گوایدو» یا «هنریک کاپریلز» یکی دیگر از رهبران اپوزیسیون این کشور متکی باشد. تحلیلگران حوزه کوبا در وزارت خارجه آمریکا به این نتیجه رسیدهاند که مهمترین عامل برای تحت تأثیر قرار دادن ونزوئلا کمک گرفتن از کوباییها است. برای اینکه مادورو بیشترین همکاری را با اپوزیسیون داشته باشد، باید هم فشارهای بینالمللی بر او افزایش یابد و هم حمایت کوبا -به عنوان مهمترین متحد ونزوئلا در منطقه- از این گفتوگوها وجود داشته باشد. دولت بایدن به دنبال مجاب کردن دولت کوبا برای حمایت از این مذاکرات است اما نمیخواهد هزینهای برای این کار بپردازد، زیرا میداند درخواست از کوبا برای این کار مساوی با خواست کوبا از آمریکا برای برداشته شدن تحریمهایش است.
اگر این فرضیات درست باشد، دولت بایدن بهجای افزایش تحریمها یا تلاش برای ساقط کردن دولت کوبا، باید همکاری با این کشور را جهت رسیدن به منویاتش در ونزوئلا مدنظر داشته باشد اما به نظر میرسد بایدن راهحل دیگری را انتخاب کرده است؛ ضعیف کردن دولت کوبا یا تلاش برای براندازی نظام سیاسی در آن برای اینکه نشان دهد ونزوئلا میتواند کشور بعدی باشد. به این ترتیب در صورتی که این انقلاب مؤثر افتد، میتواند فشارها بر ونزوئلا برای همکاری بیشتر با معارضان را نیز بیشتر کند. نکتهای که دولت بایدن درست مانند ترامپ درباره این کشور نادیده گرفته، تلاش 60 ساله و شکستخورده دولتهای مختلف آمریکا برای براندازی حکومت کوباست. اگر این تلاشها قرار بود موفقیتآمیز باشد، سالها پیش موفق میشد. حمایت سریع بایدن از معترضان در کوبا، نهتنها اشتباهی فاحش در سیاست خارجی این کشور در مقابل کوبا بود، بلکه چشمانداز مشارکت سیاسی در ونزوئلا را نیز تیرهوتار کرد.
ثمانه اکوان