نشست تخصصی و تحلیلی با عنوان «خیزش مجدد طالبان ؛ افق و تأثیرات سیاسی-امنیتی آن برای ما» با حضور کارشناسان ارشد مسائل منطقه در مؤسسه اندیشه سازان نور در تهران برگزار شد.
در آغاز این نشست دکتر مسعود اسداللهی کارشناس ارشد منطقه، با اشاره به چرایی خروج خاموش و بی سر و صدای آمریکا ییها از افغانستان گفت: اینکه حتی رسانههای آمریکایی نیز موضوع و ابعاد خروج آمریکا از افغانستان را پوشش ندادند، به این دلیل بود که خروج آمریکا از افغانستان مانند خروج مفتضحانه آنان از ویتنام است.
اسداللهی گفت: در ویتنام صحنه خفت باری برای آمریکا ثبت شد و حال در افغانستان نیز برای این که چنین صحنههایی تکرار نشود، آمریکا از پوشش رسانهای خروج از افغانستان خودداری کرده است.
وی ادامه داد: در واقع خروج آمریکا از افغانستان یک شکست کامل است و باید توجه کرد که چرا آمریکا پس از ۲۰ سال دچار این شکست شد؟
شرایط جغرافیایی افغانستان باعث میشود که قدرتهای کلاسیک نظامی نتوانند در این کشور سلطه پیدا کنند. موضوع دیگر فرهنگ سلطه ناپذیری مردم افغانستان باعث شده طی سه قرن گذشته قدرتهای خارجی نتوانند در این کشور سیطره پیدا کنند و در نهایت بافت روستایی و اجتماعی افغانستان باعث شکست بیگانگان در افغانستان میشود.وی افزود: با هدف بررسی این موضوع باید نگاهی تاریخی به موضوع حضور نیروهای خارجی در افغانستان داشته باشیم، چون در قرن نوزدهم نیز انگلیس از پس مردم افغانستان برنیامدند و شسکت خوردند و پس از انگلیس نیز اتحاد جماهیر شوروی در قرن بیستم در افغانستان شکست خورد و پس از ۱۰ سال خارج شد و حال در قرن بیست و یکم شاهد شکست آمریکا پس از بیست سال حضور در افغانستان هستیم.
اسداللهی شکست انگلیس در افغانستان را مقدمه فروپاشی امپراطوری بریتانیا دانست و افزود: باید توجه داشت شکست انگلیس در افغانستان مقدمه فروپاشی امپراطوری بریتانیا شد و به گفته بسیاری از تحلیلگران خروج شوروی از افغانستان فروپاشی شوروی را تسریع کرد و حال خروج و شکست آمریکا از افغانستان مقدمه افول ابرقدرت آمریکا و ناتو است.
اسداللهی درباره علت شکست قدرتهای جهانی در افغانستان تاکید کرد: شرایط جغرافیایی افغانستان باعث میشود که قدرتهای کلاسیک نظامی نتوانند در این کشور سلطه پیدا کنند. موضوع دیگر فرهنگ سلطه ناپذیری مردم افغانستان باعث شده طی سه قرن گذشته قدرتهای خارجی نتوانند در این کشور سیطره پیدا کنند و در نهایت بافت روستایی و اجتماعی افغانستان باعث شکست بیگانگان در افغانستان میشود.
حضور خود آمریکا نیز نتیجهای در افغانستان نداشت
تحلیلگر منطقه با اشاره به حضور نظامی آمریکا در منطقه و افغانستان گفت: در عین حال حضور خود آمریکا نیز نتیجهای در افغانستان نداشت. چون آمریکاییها هرجا وارد میشوند، صرفاً بدنبال سیطره نظامی هستند و هزینه بسیاری نیز در این کشورها میکنند، اما این هزینهها برای پیشرفت آن جامعه نیست و برای نظامیگری است. ترامپ هم گفته بود که در عراق ۷ تریلیون دلار هزینه کرد و اگر از این میزان کمی هم صرف رشد و توسعه در این کشورها میکردند، میتوانستند بسیاری از مسائل افغانستان را تغییر دهند که دیگر طالبان به قدرت برنگردند.
اما ما میبینیم که هیچ تحول و توسعه اجتماعی و اقتصادی در افغانستان صورت نگرفت و برعکس بسیاری از زیرساختهای عراق و افغانستان در لشکرکشیهای آمریکا نابود شد و آمریکا جامعهای ویران را برجای میگذراند، از جمله در عراق که در حال حاضر با وجود منابع انرژی هنوز برق ندارد. لذا آمریکا فقط بدنبال سیطره امنیتی هستند، بویژه درباره افغانستان و آمریکا تلاش داشت تا افغانستان را مرکز و قطب افراطیگری کند تا این کشور تبدیل به یک قطب بحران در منطقه برای ایران، چین و روسیه شود.
اسداللهی در ادامه افزود: در حال حاضر حتی هند هم نگران تحولات افغانستان است. با این حال تقویت افراط گرایی در افغانستان، به ضرر آمریکا و ناتو شد چون میتوان افراط گرایی را تولید کرد، اما آن را نمیتوان کنترل کرد. در عین حال هدف جمهوری اسلامی ایران جلوگیری از حضور بیگانگان در افغانستان بوده است و از پیش از انقلاب اسلامی بدلیل حضور بیگانگان مسابقه تسلیحاتی در خلیج فارس شروع شد و این موضوع باعث تنش زایی در منطقه شد.
آمریکا تلاش کرد تا هرکدام از کشورهای منطقه را به یک کانون نفوذ علیه ایران و بحران تبدیل کند
این کارشناس منطقه با بیان اینکه «طی سالهای گذشته نیز آمریکا تلاش داشته تا هرکدام از کشورهای منطقه را به یک کانون نفوذ علیه ایران و بحران تبدیل کنند» گفت: این اقدام زمانی امکان پذیر است که آمریکاییها از سیاستمداران فاسد حمایت کنند، چون سیاستمداران فاسد برای حفظ خود به بیگانگان وابسته میشوند. براساس تجربه نیزهرگاه افراد مستقل در کشورهای منطقه به قدرت رسیدهاند، مقابل آمریکا ایستادگی کرده است. لذا ایران از هرگونه خروج آمریکا از منطقه حمایت میکند.
در حال حاضر حتی هند هم نگران تحولات افغانستان است. با این حال تقویت افراط گرایی در افغانستان، به ضرر آمریکا و ناتو شد چون میتوان افراط گرایی را تولید کرد، اما آن را نمیتوان کنترل کرد. در عین حال هدف جمهوری اسلامی ایران جلوگیری از حضور بیگانگان در افغانستان بوده است و از پیش از انقلاب اسلامی بدلیل حضور بیگانگان مسابقه تسلیحاتی در خلیج فارس شروع شد و این موضوع باعث تنش زایی در منطقه شد.
اسداللهی با اشاره به نگرانیهای ایران از تحولات آینده افغانستان تاکید کرد: اگرچه تهران نگرانیهایی درباره آینده تحولات افغانستان دارد، اما همزمان نیز طالبان ادعا دارد که با گذشته دچار تغییراتی شده و امید است که وعدههای طالبان پس از به قدرت رسیدن احتمالی محقق شود، اما همزمان باید در نظر داشت که اگر آمریکا در منطقه حضورش ادامه یابد، چه نتایج و تأثیراتی بر ایران دارد و بسیاری از اتفاقاتی که در ایران و برخی اقدامات تروریستی در کشور اتفاق افتاد، نتیجه همین حضور آمریکا در منطقه است. بنابراین خروج آمریکا از منطقه اقدامی مثبت است، هرچند نسبت به تحولات آتی در افغانستان نمیتوان پیش بینی دقیقی داشت.
زارعی: آمریکا بدنبال توطئه جدید در افغانستان برای بیثباتی بیشتر است / سئله پیشروی فعلی طالبان در افغانستان، موضوع جدیدی نیست
سعدالله زارعی، مدیر مؤسسه مطالعاتی اندیشه سازان نور نیز در ارتباط با پیشروی فعلی طالبان در افغانستان گفت: مسئله پیشروی فعلی طالبان در افغانستان، موضوع جدیدی نیست و از ۱۰ سال پیش به این سو پیشروی طالبان در افغانستان ادامه داشته که در برخی مناطق طالبان مسئولیت اداره را برعهده گرفته و در برخی دیگر دولت به صورت صوری هنوز کنترل دارد، اما کنترل واقعی در دست طالبان است، اما اتفاق اخیر آن است که آن بخشهایی که طالبان پیشروی کرده بود و مسئولیت اداره آن مناطق را برعهده نگرفته بود، حال مسئولیت آن را برعهده گرفته است و از سوی دیگر مناطق ازبک نشین و تاجیک نشین طی هفتههای اخیر مورد تعرض طالبان قرار گرفته است.
زارعی درباره وضعیت درگیریها در افغانستان گفت: از حدود ۳۶۹ فرمانداری که افغانستان دارد، در حال حضور ۱۸۳ فرمانداری در اختیار طالبان است که حدود ۵۰ درصد فرمانداریها شامل میشود و ۱۳۶ فرمانداری محل نزاع ارتش افغانستان و طالبان است و ۲۳ درصد فرمانداریها نیز در اختیار کامل دولت کابل است و تحولات اخیر مربوط به ۱۳۶ فرمانداری تحت نزاع میان طالبان و دولت کابل است که ۲۷ درصد فرمانداریها را تشکیل میدهد.
هشدار درباره درگیریهای طائفهای در افغانستان
وی درباره درگیریهای طایفهای در افغانستان هشدار داد و تاکید کرد: موضوع خطرناک فعلی در افغانستان، اقدامات طالبان در مناطق ازبک نشین و تاجیک نشین است و این اقدامات باعث میشود که این تحولات نوعی درگیری طایفهای را باعث شود. در واقع درگیریهایی که تاکنون در مناطق پشتون نشین میان دولت و طالبان بود، حال در مناطق شمالی تاجیک نشین و ازبک نشین به درگیری قومی و طایفهای میان پشتون و ازبک و پشتون تاجیک منجر خواهد شد و این شرایط به عمق فاجعه خواهد افزود و تعداد تلفات را بالا خواهد برد و مداخلات بیرونی را باعث خواهد شد، چون کشورهای اطراف نمیتوانند در ارتباط با این تحولات بی طرف باشند و یا سکوت کنند و به عنوان نمونه ایران نمیتواند نسبت به سرنوشت شیعیان بیتفاوت باشد، همان گونه که ترکیه نسبت به ازبک ها و یا تاجیکستان نسبت به وضعیت تاجیکها نمیتواند بیتفاوت باشد.
زارعی در ادامه افزود: طالبان چون احساس میکنند که تنها معارض تشکیل یک دولت پشتون و امارت اسلامی، مناطق شمالی است، لذا با جبهه شمال درگیر شده تا با سیطره کامل امارت اسلامی خود را محقق کند که این موضوع از نظر ایران پذیرفته نیست، چون تهران استفاده از زور را نمیپذیرد و همواره از گفتگو و توافق میان اقوام افغانستان حمایت کرده است و یک گروه خاص قومی نمیتواند قانون اساسی محوری در افغانستان را پس بزند و قانون قوم مدار مورد نظر خود را به افغانستان تحمیل کند، چون این موضوع باعث بحران انسانی در افغانستان خواهد شد.
لذا موضع جمهوری اسلامی ایران این است که میبایست نزاع و جنگ در افغانستان کنار زده شود و برمبنای گفتوگوی بین الافغانی از طریق مذاکرات فراگیر میان تمام طرفها و طیفها همه اقوام مسائل بررسی شود و البته جزئی از این گفتوگو نیز خود طالبان و قوم پشتون خواهند بود و ایران معتقد است که همان گونه که پشتونها سهم عمده در دولت افغانستان داشتهاند و با وجود این که این قوم اکثریت مطلق را در افغانستان ندارند، اما این حق را دارند که در آینده تحولات افغانستان ایفای نقش کنند، اما این حق را ندارند که با زبان زور و نظامی گری تحولات افغانستان را رقم بزند.
اگرچه این آوارگی داخلی است، اما این به معنای آن است که اقدامات فعلی طالبان در افغانستان باعث ایجاد وحشت شده است و این روش برخلاف و متناقض با اعلامیه و مواضع فعلی طالبان است که مدعی امنیت در افغانستان است، لذا میان بیانیه و عمل طالبان تفاوت وجود دارد و ایران طالبان را دعوت به گفتگو بر اساس مصلحت و خواست مردم افغانستان میکند.
کارشناس مسائل منطقه در ادامه این نشست گفت: اما به راستی با کدام ضابطه شرعی میتوان مجوز قتل و کشتار دیگر مسلمان را داد؟ این که مسلمانان توسط مسلمانان کشته شود، چه توجیهی دارد؟ لذا اصل این منطق از نظر ایران قابل قبول نیست و ایران تاکید دارد همه طوایف افغانستان در قدرت مشارکت کنند، یعنی اگرچه اصلاح قانون اساسی حق مردم افغانستان است و طالبان نیز میتوانند خواستار تغییراتی در قانون اساسی باشند و این مسیر مناسب برای حل و فصل مسائل افغانستان است.
وی با بیان اینکه «مسیر فعلی از طریق نظامیگری در افغانستان باعث آوارگی و وحشت در افغانستان شده است» گفت: اگرچه این آوارگی داخلی است، اما این به معنای آن است که اقدامات فعلی طالبان در افغانستان باعث ایجاد وحشت شده است و این روش برخلاف و متناقض با اعلامیه و مواضع فعلی طالبان است که مدعی امنیت در افغانستان است، لذا میان بیانیه و عمل طالبان تفاوت وجود دارد و ایران طالبان را دعوت به گفتگو بر اساس مصلحت و خواست مردم افغانستان میکند.
آمریکا در حالی که به اسم امنیت وارد افغانستان شد، اما در شرایطی در حال ترک افغانستان است که این کشور درگیر جنگ داخلی و آشوب است و سوال این است که چرا آمریکا در حالی افغانستان را ترک میکند که افغانستان دچار بحران و درگیری داخلی است؟ آیا این موضوع به دلیل ناتوانی از حضور در افغانستان است یا این خروج مقدمه یک توطئه جدید در افغانستان است؟ آیا آمریکا قرار است نقش خود را به نیروهای نیابتی واگذار کند و این کشور را دچار تنش دوچندان کنند و افغانستان را تبدیل به سوریه دوم کنند؟ آیا خروج آمریکا از افغانستان مقدمه یک برنامه ضدثبات در افغانستان نیست؟
بسیاری معتقدند که آمریکا با خروج خود از افغانستان بدنبال آن است که این کشور آسیب بیشتری متحمل شود و مسئله بعد این است که نقش سازمان ملل در حال حاضر در تحولات افغانستان چیست؟ و آیا سکوت سازمان ملل به معنای یک توطئه جدید علیه افغانستان نیست؟ عدم ایفای نقش سازمان ملل آیا به معنی این است که افغانستان قرار است دچار یک توطئه شود؟
زارعی در پایان این نشست، بار دیگر ضمن تاکید بر روند گفتوگو و مذاکرات داخلی و بین الافغانی در افغانستان، هرگونه تنش و درگیری قومی و بیثباتی در افغانستان را مردود دانست و تنها راه حل تنش فعلی را بازگشت به میز مذاکره به جای میدان جنگ عنوان کرد.