دکتر محمد مهدی طهرانچی با حضور در برنامه «غیرمحرمانه» با موضوع الزامات هم افزایی قوای کشور، در خصوص نسبت تحققپذیری برنامههای مختلف، ایدهها، رؤیاها و وعدههای متعددی که کاندیداهای انتخابات ۱۴۰۰ ارائه کردند، گفت: یکی از ثمراتی که انقلاب اسلامی به ما هدیه داده، انتخابات است که در هر دوره انتخابات در کشور ما داریم تجربه مردمسالاری دینی را پشت سر میگذاریم؛ یکی از بحثها ظهور و بروز افراد در معرض دیدگاه است. با توجه به مشخصات و خصوصیات جامعه ما که حزبها دارای نفوذ نیستند، بیشتر تفکراتی که جبههسازی کردهاند میآیند و مطرح میشوند و افراد خودشان را کاندید میکنند. برای اینکه به منظر مردم بیایند در یک فرصت کوتاهی مجموعهای از وعدهها را به مردم میدهند. معمولاً فضای تبلیغاتی و انتخاباتی که برای این افراد تهیه میشود، بین کارشناسان و کاندیداها فضای مناظره نیست، در فضایی است که میآیند و در آن زمینهای که حس میکنند مردم تغییراتی را میخواهند، وعده میدهند و یک سری عناوینی را تحت عنوان برنامه مطرح میکنند.
وی افزود: ما در ایامی که گذشت، دوباره این مجموعه را برای بار سیزدهم مشاهده کردیم. البته در اوایل انقلاب به این صورت نبود، معمولاً فضای انتخابات فضای دیگری داشت ولی تقریباً از سال ۷۶ یا ۷۲ وارد این فضا شدیم؛ فضایی است که کاندیداها خودشان را در معرض نگاه مردم میگذارند، خصوصاً عمدهاش از سال ۷۲ شروع شد. به نظر من همانطور که ما داریم تجربه مردمسالاری دینی را انجام میدهیم، بایستی تجربه مطرح کردن وعده دادن را هم تجربه کنیم و این وعدههایی که کاندیداها میدهند توسط کارشناسان نقد شود تا از هر انتخابات تا انتخابات بعدی بتوانیم رشد مؤثری داشته باشیم.
وی ادامه داد: بعضی وعدهها اصلاً به نظر میآید در این شرایط اقتصادی حتی غیرموجه بود. بعضیها از اختیارات رئیس جمهور خارج بود؛ میتوانیم با این نگاه انتقادی در فضایی که مجموعهای از وعدهها را شنیدیم به این موضوع بپردازیم که فکر میکنم با فرصتی که این برنامه در اختیار ما قرار میدهد بتوانیم به خوبی این کار را انجام دهیم.
طهرانچی گفت: یک نوع برنامهریزی، برنامهریزی در شرایطی است که شما میخواهید برگردید به یک حالت معقولی که در گذشته داشتید. وضعیت جامعه دچار حوادثی میشود و شما میخواهید به وضعیت معقول برگردید، در این پیشرفت نیست و اساسا هیچ کسی این را نمیپسندد. ولی بحث دیگری هست. رسیدن به وضع مطلوب؛ وضع مطلوب در جایی است که آینده کشور فقط دست شماست. اینجا برنامهریزی برای رسیدن به وضع مطلوب یک برنامهریزی معقول است. برنامه باورپذیر است. منتهی بعضی کاندیداها دقت نداشتند که شرایط کشور فقط دست ما نیست. تحولات جهانی و تحولات ملی، تحولات سریعی است و اینجا ترسیم وضع مطلوب به طوری که همه شناسه مشخص باشد، نمیشود دقیقاً صورت بگیرد. اینجا خلق آینده صورت میگیرد. یعنی ی ما به جای برنامههایکه الان اینجا هستیم، پنج سال دیگر کجا میخواهیم باشیم، بایستی برنامههایی داشته باشیم که در هر لحظه رویکردمان را در آن مشخص کنیم.
رئیس دانشگاه آزاد ادامه داد: چیزی که در برنامههای اقتصادی غالب است و در برنامههای آقایان، رویکرد برنامه است، رویکرد حکمرانی و اداره کشور است. در حقیقت این است که من میخواهم به عنوان مثال "یارانه محور" حرکت کنم یا میخواهم مبتنی بر تولید و افزایش درآمد شخص و خانوار حرکت کنم. هیچ دولتی لحظهای که تحویل میگیرد، شرایط چهار سال بعدش تعیین نمیشود. ما در سال ۹۶ دولت دوم آقای روحانی که شکل گرفت، نه ترامپ از برجام خارج شده بود و نه کسی کرونا را حدس میزد. هر برنامهای سال ۹۶ ایشان ارائه کرده بود، چون رویکرد را نگفته بود و صرفاً برنامه را گفته بود کاملاً بعد از یک سال کل برنامه کنار رفت.
وی افزود: ما در انتخابات متعدد تکیهمان بر اعداد و ارقام ۴ ساله است که تجربه ثابت کرده هیچ دولتی در اجرای برنامههای ۴ ساله موفق نبوده و دولت ها تقریبا ۳۰ درصد آن را اجرا میکنند. پس اساساً این جای سؤال دارد که در دوره پس از انقلاب در آغاز هفتمین برنامه ملی کشور هستیم و تجربه داریم که هر برنامه تحققاش ۳۰ تا ۴۰ درصد است، چرا فضایی را ایجاد میکنیم که به جای رویکرد، به برنامههای آرمانگرایانه بپردازند؟
طهرانچی با بیان این که به نوعی مردم احساس میکنند وعدهها صرفاً برای رأی گرفتن و بالا بردن رأی بود گفت: برای مثال یک کاندیدایی مطرح میکند که من میخواهم مسئله سربازی اجباری را حل کنم. این یک واقعیت است که اصلاً سربازی اجباری دست او و جزء اختیاراتش نیست. مطرح کردن مجموعه مطالبی که غیرواقعی و خارج از اختیارات است برای این است که آدم خودش را مطرح کند و اساساً این رویکرد اشکال دارد؛ یا جایی دیگر این بحث مطرح میشد که مرتب رقم یارانه را بالا ببرند. یکی میگوید فلان قدر میدهم و آن دیگری میگوید فلان قدر میدهم. اینها اقتصاد نیست.
وی افزود: در این رویکردها ما متأسفانه غفلت کردیم. افراط زیاد در سطحینگری! اصلاً برنامه نبود! وقتی شما میگویی میخواهم یارانه را ۱۰ برابر کنم، هیچ کجا اساس برنامهای که میخواهد به این بینجامد را نمیگویید. یعنی هیچ کس نیامد بگوید رویکرد من در تورم چیست، در رکود چیست، در سرمایهگذاری چیست. البته این موضوع در بعضی از بحثهای آقایان مطرح شد ولی غالب نبود. مثلاً رویکرد دوره اول آقای روحانی حفظ رکود در ضمن پایین آوردن تورم بود. در دوره دوم یکدفعه تورم به میزان خیلی زیادی اتفاق افتاد. لذا من فکر میکنم ما نیازمند جلسات کارشناسی هستیم تا فضایی را ایجاد کنیم که کاندیداها خودشان را در آن قالب، یعنی در یک قالب منطقی مطرح کنند و این را در جامعه هم القا کنیم.
رئیس دانشگاه آزاد با بیان اینکه دوسال است که با کرونا درگیریم، خاطرنشان کرد: کشورهایی که اوج اقتصاد گردشگری بودند، خوابیدند. الان ما سفر شهری نمیتوانیم برویم. یعنی موارد در تئوری درست است ولی واقعیتها چیز دیگری است. سال گذشته اقتصاد ما پشتوانه نفتی نداشت چون نتوانستیم نفت بفروشیم. واقعیت این است که در چهار سال آینده، اگر سال اول دولتی نتواند نفت بفروشد، تازه دنبال این هستند که نفت را بفروشند و اقتصاد را ترمیم کنند چون قرار شده سرمایهای را از صندوق سرمایه ملی به بورس تزریق کنند. در تئوری، بعضی از مباحث برای آینده کشور خوب است، همه هم میدانیم. هیچ کدام از عزیزانی که کاندیدا بود نمیگفت میخواهم اقتصاد کشور را خراب کنم. هیچ کس نمیگفت نمیخواهم به محرومان رسیدگی کنم. همه همین را میگفتند. کلیت همین بود. شیوههایشان در مقطع کوتاه با هم فرق داشت. یکی میگفت اینقدر میخواهم بدهم و ... . ولی دقت کنیم، بحث یک مقدار عمیقتر است. شاید این چیزی که در آغاز دولت سیزدهم بایستی با هم بحث کنیم این است که موانع تحقق برنامههای خوب در کشور ما چیست؟
وی افزود: عصاره برنامه همه کاندیداها روی این بحث بود که ما اول، معیشت را درست میکنیم، دوم، امید جوان را با مسکن و اشتغال بالا میبریم. برگردیم سال ۹۲؛ مگر دولت آقای روحانی سال ۹۲ غیر از این حرفها را زد؟ چرا نتوانست؟ کجای رویکردش مشکل داشت که سال ۱۴۰۰ به مراتب وضع خرابتر از سال ۹۲ شد؟ اساساً دولت چه نباید بکند؟
دکتر طهرانچی درخصوص علت عدم توفیق دولتها در چهار سال دوم گفت: در تحلیل دولتها دوتا نکته دارم. یکی اینکه تغییر شرایط فضا و مکان و اتفاقات جهانی را درک نمیکنند. به عنوان مثال آقای روحانی ۹۲ تا ۹۶ با یک دستفرمانی جلو رفت، برجام و ... سال ۹۵ ترامپ آمده بود که اصلاً از قبل گفته بود و ما میدانستیم اگر ترامپ بیاید، جمهوریخواهان میخواهند برجام را باطل کنند ولی با همان دست فرمان آمد به دوران سالهای ۹۶ تا ۱۴۰۰. یعنی شرایط زمانی و مکانی را درک نکرد. یکی از بحثهای اساسیاش این است که دولت خودش را آماده مواجهه با تغییرهای سریع زمان در فضای بینالملل و ملی نمیکند. بحث دوم که ما دچارش شدیم، بحث قطبیسازی و نگاه یکجانبه به آنهایی است که به آنها رأی میدهند. نگاه کنید ما در دوره دوم آقای خاتمی قطبیسازی داشتیم، در انتخابات دوم آقای احمدینژاد قطبیسازی داشتیم، در دوره دوم آقای روحانی هم در سال ۹۶ دوباره قطبیسازی داشتیم. یعنی یک بار رقابت دور دومی که چه مقطع ۸۸ چه ۹۶، رئیس جمهورها ناخودآگاه میآیند به دفاع از وضعیت قبلشان، جامعه را قطبی میکنند و خودشان را از این قطبیسازی نمیتوانند خلاص کنند و رئیس جمهور بخشی از جامعه می شوند.
وی ادامه داد: ایران اسلامی ما و مردم خوب ما مستحق این هستند که از بهترینها برای اداره امورشان استفاده شود نه از نزدیکان و کسانی که در آن دو قطبیسازی در کنار هم قرار گرفتند. سال ۹۶ و ۸۸ هم همین اتفاق افتاد. ما جامعه را دو قطبی کردیم و خودمان هم در قطب فرو رفتیم. من یک جملهای را در جایی گفتم، گفتم قطبیسازی و رقابت لازمه انتخابات است ولی ماندن در قطبیسازی سمّ مهلک حکمرانی است.
طهرانچی با اشاره به این موضوع که ما با یک بازسازی ساختار اجتماعی، اقتصادی و مسائل بینالمللی پس از کرونا مواجه هستیم گفت: مردم نباید فکر کنند انتخابات ۲۸ خرداد یعنی از ۲۹ خرداد همه چیز حل است! رو به حل است نه حل! این یک نکته است. توقع کاذب! برنامهها را شنیدند. همه برنامهها کموبیش به مردم میگفت میخواهیم معیشت شما را درست کنیم ولی این به این معنی نیست که ۲۹ خرداد یا ۱۳ مرداد که دولت جدید ۱۲ مرداد مستقر میشود، همه چیز حل است. نه! شروع به حل است. این یکی از آفتهای جدی است. نکته دوم اینکه بایستی در این فاصله رویکرد اجماعسازی هم پیگیری شود. نکته سوم، مهمتر از آن حلقه اول رئیس جمهور، اینکه بتواند از بدنه نخبگانی چه با ما چه بر ما در مقطع انتخابات، نظریات بتواند اخذ شود و این جریان هدایت کشور بتواند به بدنه نخبگانی اعم از موافق یا مخالف در انتخابات وصل شود.
وی در پایان متذکر شد: رئیس جمهور منتخب رئیس جمهور آنهایی که رأی ندادند هم هست، نه حتی آنهایی که به او رأی ندادند بلکه آنهایی که اصلاً رأی ندادند. دوره همدلی و رفاقت راه افتاده است. هر چند یک عده گلایه داشتند، بحثی که حضرت آقا هم فرمودند که گلایهها قبول است ولی نتیجهگیری از گلایه دو شکل است، بعضیها میروند رو به اصلاح، بعضیها مکدّر میشوند میگویند اصلاً نمیخواهیم! ولی آنها هم چون گلایه دارند و دلشان برای این کشور میطپد حتی آن بروز اجتماعی را دارند. یعنی ما در ایران کسی را نداریم که ایران و کشورش و این نظام را دوست نداشته باشد.