شاید حکایت از همان جا شروع شد که در روز اول ثبت نام گفت من به صورت مستقل آمدهام. آری؛ سید ابراهیم رئیسی در مناظرات انتخاباتی هم گفته بود که در صورت پیروزی، خود را رئیس جمهور همه مردم ایران میداند، مدیریتی فراجناحی با همکاری همه دستهجات سیاسی خواهد داشت و به اعتلای کشور و استفاده از نیروی کارآمد سیاسی فکر میکند. او پس از رای آوردن هم بیان کرد که عمیقا به شایستهسالاری معتقد است و اینکه طرف در کدام جناح و سلیقه هست، مورد توجه ما نخواهد بود و کارآمدی و فسادستیزی و روحیه انقلابی و مردمیبودن شرایط کار با ما هستند.
مهدی دوستی سخنگوی ستاد انتخاباتی رئیسی پیش از برگزاری انتخابات در مورد گمانه زنی ها درباره کابینه رئیسی گفته بود: «هیچ کدام از گمانه زنی ها درباره کابینه احتمالی آقای رئیسی صحت ندارد و کابینه ای جوان، تازه نفس، نخبه، کارآمد و فراجناحی تشکیل خواهد شد. حدسیات درباره ترکیب کابینه آقای رئیسی و نام بردن از برخی چهره ها کاملا اشتباه و غیرواقعی است؛ کابینه دولت آقای رئیسی در صورت اعتماد مردم و پیروزی در انتخابات فراجناحی خواهد بود.
همین اظهارات بود که زمزمههای تشکیل یک کابینه فراجناحی برای دولت سیزدهم را پررنگتر کرد. اما فارغ از اینکه او واقعا موفق به تشکیل چنین کابینهای خواهد شد یا خبر باید دید که اصلا تشکیل چنین کابینهای تا چه میزان مفید است؟
کابینه فراجناحی؛ خوب یا بد؟
اگرچه افرادی نظیر حسین کنعانی مقدم فعال سیاسی اصولگرا گفته که مولفه هایی، چون کارآمدی، چابکی، جهادی بودن و انقلابی گری ویژگیهای دولت سیزدهم خواهد بود، از سوی دیگر این دولت در سیاست خارجی استراتژی مقاومت و ایستادگی را دنبال خواهد کرد و در سیاست داخلی نیز محور تعامل را در دستور کار خود قرار خواهد داد.
علاوه بر این حجت الاسلام و المسلمین غلامرضا مصباحیمقدم هم در این باره گفته که سید ابراهیم رئیسی در ابتدای ثبتنام انتخابات ریاست جمهوری، خود را کاندیدای مستقل دانست و در برخی نطقها اشاره کرد تیم همکار او از کسانی خواهد بود که دارای شایستگی و کارآمدی لازم است. رئیسی از ظرفیتها بدون توجه به جریان سیاسی بهره میبرد. به نظر میرسد او کسانی که ظرفیت نخبگی، توانمندی و تجربه داشته باشند را در دولت خود به کار خواهد گرفت.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام ضمن امیدواری از اینکه انتخاب رئیسی موجب تحول در مدیریت کشور شود، گفته که امیدواریم شاهد اجرایی شدن شایستهسالاری باشیم و دست در دست هم کشور را در سایه نظام جمهوری اسلامی پیش ببریم. این مفهوم در اساسنامه جامعه روحانیت مبارز بازنگری شد و امیدواریم وی با روی کار آمدن بر ریاست قوه مجریه و با تشکیل دولت فراجناحی از همه ظرفیتهای کشور در جهت اعتلای نظام و رفع مشکلات مردم استفاده کند.
با این حال اما انگار مفهوم فراجناحی به مذاق همه جریانهای سیاسی خوش نیامده است.
وقتی مفهوم فراجناحی صرفا به یک ژست سیاسی تبدیل میشود
برای مثال صادق زیبا کلام استاد دانشگاه تهران گفته است که «فراجناحی» و «فراجناحی عمل کردن» بیش از آنچه یک واقعیت جدی سیاسی باشد، بیشتر یک «ژِست» سیاسی است؛ چرا که در عمل اساساً چیزی به نام «فراجناحی» نه وجود دارد و نه میتواند وجود داشته باشد. راه دور نرویم، همین دولت «تدبیر و امید» خودمان را نگاه کنیم. آیا به راستی میتوان گفت که اعضای آن تا به اینجا بر اساس ملاک و معیارهای «فراجناحی» انتخاب شدهاند و دولت «فراجناحی» دارد عمل میکند؟
پاسخ آن عملاً خیر است. معنای دقیق «فراجناحی» آن است که یک جناح، یک حزب و یک گروه مشخصی که در جریان انتخابات به قدرت رسیدهاند، اعضای دولت را از میان خودشان بر نمیگزینند و بنابر دلایلی اعضای کابینه را از میان جناحها و احزاب یا گروههای دیگر برمیگزینند؛ این سادهترین تعریف فراجناحی است. آیا در عمل در خصوص دولت آقای روحانی این گونه بوده است؟ پاسخ یقینا خیر است. همه افرادی که تا اینجا چه برای هیأت دولت و چه برای پستها و سمتهای دیگر تعیین شدهاند، هیچ کدامشان به معنای دقیق و اخص کلمه «فراجناحی» نیستند.
علاوه بر این احمد شریف فعال سیاسی اصلاح طلب هم با اشاره به تشکیل دولت فراجناحی توسط سید ابراهیم رئیسی گفته است که معتقدم که این موضوع امر مطلوبی نیست، تقاضای من به عنوان یک شهروند از رئیس جمهور منتخب این است که یک کابینه کاملا هماهنگ تشکیل دهد، زیرا ما تجربه خوشایندی از چنین کابینههایی نداریم. چه در زمان مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی که از هر دو جناح حضور داشتند و چه در زمان روحانی که این افراد ناهماهنگ بودند.
شریف در ادامه تشریح کرده که اگر کابینهای تشکیل شود که از نظر فکری با هم هماهنگی بیشتری داشته باشند و با توجه به خاستگاه رای آقای رئیسی اگر کابینه منتسب به جریان اصولگرا باشد شاید جریان امور بهتر به سرانجام برسد و پاسخگویی هم بهتر باشد. متاسفانه تضادهایی که در جهت گرایشات مختلف در کابینه ایجاد میشود باعث میشود تلاشهای تیمی که باید در یک جهت حرکت کنند عملی نشود و در نهایت اگر اشتباهی هم صورت می گیرد سهم هر یک از جناح ها مشخص نباشد.
محمد عبدالهی کارشناس مسائل سیاسی هم در این باره بیان کرده که «یکی از شعارها و وعدههایی که حسن روحانی، پس از پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری مطرح کرد فراجناحی بودن دولت بود، اما کنشها و رفتارهای سیاسی رئیس جمهور نشان می دهد فراجناحی عمل کردن بیش از آن که یک واقعیت سیاسی باشد، بیشتر یک «ژست» سیاسی است. دعوت دولت روحانی از محمدعلی نجفی برای حضور در جلسات هیات دولت موید این مطلب است؛ در حالی که محمدباقر قالیباف شهردار اسبق تهران به دلیل اختلافات سیاسی با دولت یازدهم از حضور در جلسات هیات دولت محروم بود؛ تا جایی که حتی تلاشها و رایزنیهای گاه و بیگاه اعضای شورای شهر هم نتوانست شهردار را راهی جلسات هیات دولت کند.»
با این تفاسیر به نظر میرسد که اگرچه افراد منتسب به جریان اصولگرایی معتقدند که روی کار آمدن یک دولت فراجناحی که بتواند از همه ظرفیتها و تخصصها استفاده کند میتواند چاره بسیاری از مشکلات کشور باشد، اما انگار این مفهوم برای جریان اصلاح طلب به سبب تجربهای که از دولت حسن روحانی عایدشان شده چندان خوشایند نیست. حال باید دید که چیدمان دولت سیزدهم همانطور که محمد حسن قدیری ابیانه گفته است متشکل از از تواناترین افراد جامعه که متعهد، متخصص و هم با تجربه بو در عین حال انقلابی، ولایتمدار و جهادی باشند خواهد بود یا خیر دولت سیزدهم مسیری دیگر را انتخاب می کند.
الخیر فی ما وقع