استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران در پاسخ به این سوال که چگونه بفهمیم وعدههای نامزدهای انتخاباتی تحقق یافتنی هستند، گفت: هر چقدر سخن و وعدههایی که نامزدها میدهند کلیتر و منطبق بر خواست عمومی باشد، به وعده نزدیکتر است و هر چقدر جزئیتر و مبتنی بر حقایق باشد به برنامه نزدیک تر است.
صادق کوشکی ادامه داد: بنابراین در این شرایط اگر کسی وعده دهد که در یک مهلت صد روزه مشکل اقتصادی جامعه را حل میکنم، در واقع وعده داده است. به خاطر اینکه یک نیازی از نیازهای جامعه در این سخنان وجود دارد و همچنین از طرف دیگر کلی گویی است و روش و شیوه عملی شدن این سخنان در این جملات نیامده است.
کوشکی افزود: گاهی نامزدها جملات انشایی به کار میبرند مثلاً میگویند این کار باید بشود اما روش را اعلام نمیکنند. بنابراین این حرفها، حرفهای بی ثمر، بی نتیجه و بدون شناسنامه هستند اما اگر ریز، دقیق و با سازوکار چگونگی اقدامات باشند و روش کار در آنها تشریح شده باشد، این زمان میتوان به این نتیجه رسید که این صحبتها دیگر شعار نیست و میتوان با راهکارهای فنی و علمی این برنامهها را محقق کرد.
این کارشناس مسائل سیاسی در خصوص اینکه اگر این وعدهها تحقق پیدا نکند چه تأثیری در آینده کشور دارد گفت: قاعدتاً بر اساس این وعدهها افراد انتخاب میشوند و اگر این وعدهها تحقق پیدا نکند، باعث میشود افرادی به قدرت برسند که اهل مدیریت اجرایی نیستند و اگر کسی اهل مدیریت نباشد و در موقعیتی قرار گیرد، غصبی اتفاق افتاده است یعنی کسی وعده ناشدنی میدهد اما به قدرت میرسد. این یعنی یک نااهلی به قدرت رسیده است.
وی افزود: کسی که از این طریق به قدرت برسد قطعاً میتواند به کشور آسیب برساند، چرا که فرد مناسبی نیست و وجود یک فرد نامناسب در رأس مدیریت یک کشور به صورت اتوماتیک به کشور آسیب میزند.