مجلس یازدهم وارد دومین سال کاری خود شده است. چیزی حدود دو سوم نمایندگان فعلی (مقداری کمتر از دو سوم) برای نخستینبار است که مسئولیت نمایندگی را تجربه میکنند. از این بابت میتوان مجلس یازدهم را مجلسی نو و با توجه به میانگین سنی نمایندگان، مجلسی جوان نیز نامید که البته از حضور افراد باتجربه و سن و سالدار نیز برخوردار است.
مجلس فعلی حتی پیش از تشکیل نیز زیر ضرب هجمه و حمله بود. این تخریبها و حملهها گاهی مضحک هم بودند. برای نمونه یکی از رسانهها چندین هفته پیش از تشکیل و شروع به کار مجلس یازدهم نوشته بود؛ مجلس یازدهم باید پاسخگوی وضعیت فعلی باشد! این روند تخریبی تاکنون نیز ادامه داشته و بعید است در آینده نیز متوقف شود.
البته که نمیتوان کارنامه و عملکرد مجلس را یکسره و کاملاًً مثبت و بدون اشکال دانست اما بدون شک تا اینجای کار و بهطور میانگین، مجلس در طول یک سال گذشته کارنامهای قابل دفاع و مقبول از خود برجای گذاشته است و میتوان پیشبینی کرد این عملکرد در سالهای بعدی بهتر نیز خواهد شد. فراموش نکنیم که اکثر نمایندگان برای نخستینبار این کرسی را تجربه کردهاند و طبیعی است که آشنایی و مسلط شدن به امور و وظایف خود، مدتی زمان لازم دارد. مسئلهای که در کنار شکلگیری کمیسیونهای تخصصی، نیمه اول نخست سال کاری مجلس را تحتالشعاع خود قرار داد و اغلب کارهای مهم و برجسته مجلس در نیمه دوم این سال کاری انجام شد.
پرهیز از حاشیه و مسئلهسازی برای کشور را میتوان یکی از نکات مهم و برجسته در کارنامه یک سال اخیر مجلس دانست. هرچندمجلس شورای اسلامی بهدلیل ماهیت و ساختار مجلس و تعداد بالای نمایندگان، همیشه در معرض و خطر حاشیهسازی قرار دارد - چرا که عملکرد غلط یک یا چند نماینده به پای همه نمایندگان نوشته شده و به سرعت مجلس را وارد حاشیه میکند- اما در طول یک سال گذشته این موارد بسیار اندک و نادر بودهاند. این نکته را هم نباید فراموش کرد که در ادوار پیشین مجلس - به نسبتها و درجات مختلف- کسانی بودهاند که اظهارات و نطقهایشان به جای آنکه گرهای از کار مردم و مملکت باز کند، مورد پسند دشمن بود و بر صدر رسانههای ضدانقلاب مینشست. نمایندهای که قرار بود عصاره فضایل ملت و مایه اقتدار و افتخار کشور باشد، به سخنگوی دشمن و تکرارکننده ادعاهای آنان تبدیل میشد. دامن مجلس یازدهم از چنین لکهای پاک است و نباید از کنار آن تجربههای تلخ و وضعیت قابل تقدیر فعلی به سادگی عبور کرد.
نکته مهم دیگری که در رابطه با مجلس یازدهم وجود دارد، ارتباط با متن مردم و مشکلات آنهاست. مسئلهای که رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز در ارتباط تصویری با نمایندگان به آن اشاره کرده و فرمودند؛ «حضور در میان مردم و دیدن صحنههای واقعی زندگی مردم که این سفرهای استانی رئیس محترم مجلس و رؤسای کمیسیونها و بعضی از نمایندگان محترم حقیقتاً حرکت و اقدام بسیار خوبی است و باید انشاءالله ادامه پیدا کند. عزیزان من! حضور در کنار مردم را ترک نکنید. یکی از موفّقیّتهای بزرگ این است که بتوانید در کنار مردم باشید و در کنار مردم بمانید.»
فراموش نکردهایم عدهای درباره این سفرها چه میگفتند. مثلاً درباره سفرهای قالیباف میگفتند حرکت تبلیغاتی و انتخاباتی است و یا میگفتند مشکلاتی مثل شرکت کشت و صنعت هفتتپه، آب غیزانیه، کپرنشینی در سیستان و بلوچستان و حاشیهنشینی در مشهد چه ربطی به نمایندگان تهران دارد و چرا آنها پیگیر این مسائل هستند.(به این نکته ساده و روشن توجه نمیکردند که طبق متن مصرح قانون، اگرچه نماینده با رای مردم یک شهر خاص انتخاب میشود اما نماینده کل ملت است و نه فقط نماینده همان شهر)
و یا میگفتند این سفرها هزینه زیادی دارد پس بهتر است تعطیل شود و بودجه بیتالمال حیف و میل نشود! شاهد و مدعایشان هم سفر رئیسجمهور به کرج بود. شورای شهر کرج در سال ۱۳۹۵، برای سفر یک روزه «حسن روحانی» و هیئت همراه او به استان البرز، یک میلیارد و ۴۵۰ میلیون تومان اختصاص داده بود؛ پس با این حساب و با در نظر گرفتن نرخ تورم و دوری مقصدهای نمایندگان، این هزینه چند برابر شده و توجیه ندارد! و درباره هزینه سفر نمایندگان در مقایسه یادشده توضیحی نمی دادند!
مجلس در کنار محسنات و نقاط مثبت خود، با چالشها و آسیبهایی نیز روبهروست. اگر برای این آسیبها و چالشها فکر نشود و برنامهای وجود نداشته باشد، میتواند ورق را برگردانده و کارنامه بهارستان را زیر سؤال ببرد. رهبر معظم انقلاب اسلامی در بیانات اخیر خود به چهار مورد از این چالشها و آسیبها اشاره کردند؛
1- سوءاستفاده نمایندگان از تواناییهای قانونی
2- ورود نمایندگان در مسائل اجرایی
3- بیاحتیاطی در استفاده از تریبونها برای بیان نظرات
4- تلاش برای رسیدن به مسئولیّتهای اجرایی
نکته مهم دیگری که در بیانات رهبر معظم انقلاب نیز دیده میشد، لزوم توجه هرچه بیشتر به عقلانیت و آرامش در مجلس بود. اقدامات و مواضع هیجانی - حتی اگر با نیت خیر و صلاح هم باشد- نتیجه مثبتی در پی نخواهد داشت و به ضد هدف تبدیل میشود. نمایندگان نباید فراموش کنند که این مجلس بهعنوان مجلس انقلابی شناخته میشود و خیلیها به دلایل مختلف و متنوع انگیزه بالایی دارند تا آن را زمین بزنند و ناکارآمد نشان دهند تا اساساًً انقلابیگری را زیر سؤال برده و مترادف با مواضع و اقدامات غیرعقلانی و غیرقابل دفاع جلوه دهند. پادزهر این شیطنت داخلی و توطئه خارجی، عقلانیت و آرامش است. عجله، هیجان و اقدامات احساسی و دفعی زمینه را برای رسیدن مخالفان مجلس به اهداف خود فراهم میکند.
پس از سالها کمکاری و بیتوجهی به اولویتهای کشور و مسائل مردم، هیچ انتخابی جز همت و تلاش چندبرابریِ برآمده از کار کارشناسی و خرد جمعی وجود ندارد. پس از این همه تجربه ریز و درشت، مجالی برای آزمون و خطا نیست. باید دست به جراحیهای بزرگ و حیاتی زد و گلوی مردم و کشور را از چنگ دلالان سیاسی و اقتصادی نجات داد. دلالانی که در یک اتحاد نانوشته و پشتپرده از یکسو در میدان اقتصاد، منابع کشور را به تاراج میبرند (یک نمونهاش با بلعیدن رانت افسانهای ارز 4200 تومانی) و از سوی دیگر و در میدان سیاست کج کردن گردن و زانو زدن مقابل استکبار را تجویز کرده و تنها راه زنده ماندن معرفی میکنند. مجلس در همین یک سال، در مقابله با این دلالان تباهی و تغییر این ریلِ خسارتبار، کارهای مهمی انجام داده اما بدون شک این اقدامات کافی نیست.
هم بهارستاننشینان باید همت خود را مضاعف کنند و هم مدیریت اجرایی کشور باید از چنبره راحتطلبی و اشرافیتزدگی نجات یابد.
محمد صرفی