سطح مطالبه مردم در دولت تدبیر و امید ، از تقاضای تثبیت نرخ ارز و سبز شدن شاخصهای بورس و کنترل قیمت کالاهای اساسی و تأمین مسکن و تسهیل ازدواج جوانان، رسیده است به درخواست اعلام زمان قطعی برق ! اشتباه نشود؛ برق داشتن، مقصود نیست؛ همین که بدانیم چه زمانی و تا چه مدتی برق قطع میشود، برای ما کافی است.
قهرمان شطرنج ما وسط مسابقات آنلاین، بهجای تمرکز روی کیشومات نشدن توسط حریف، مات و مبهوت اینترنت و برقی که رفت، میشود. پیرزنی در آسانسور گرفتار میشود و نفسش به شماره میافتد.
دستگاه اکسیژن ساز بیمار کرونایی در خانه قطع میشود و بهتبع، سطح اکسیژن او کاهش مییابد و اهل خانه، جان بهلب میشوند. یونیت دندانپزشکی وسط جراحی خاموش میشود. بیمارستانها و درمانگاههایی سوئیچینگ شان روی برق اضطراری ناموفق است؛ مابقی هم که بهدرستی روی ژنراتورها منتقل شدند پس از زمان کوتاهی با عدم کفاف ذخیره در ژنراتورها مواجه میشوند. واکسنهای موجود و داروهای یخچالی داروخانهها بدون خنککننده در معرض فساد قرار میگیرند. دانشآموزان و دانشجویان وسط امتحان آنلاین، شگفتزده میشوند. خطوط تولید، سیستم بانکی، چراغهای راهنمایی، اینترنت و … تنها گوشهای از تبعات هنرنمایی دولت تدبیر و امید است؛ افرادی که مدعی بودند زبان دنیا را بلدند و صبح بدون تحریم را چند بار تاکنون جشن گرفتهاند یا خوابش را دیدهاند، در برآوردن ابتداییترین خواستههای مردم، ناتوان و ضعیفاند. چرخ سانتریفیوژ و چرخ معیشت را توأمان از کار انداختند تا نه برق هستهای به مدار بیاید؛ نه سفره کارگران و کارمندان مظلوم، رونقی داشته باشد.
تقریبا هفتهای نیست که گزارشهای مصور و پرهزینهای برای اینوآن نفرستند اما عُرضه جلوگیری از قطع برق را هم ندارند. ایکاش درد تا همینجا بود؛ اینان توان انتشار صحیح زمان قطعی برق را هم ندارند.
نزدیک ایام انتخابات ، به عادت مألوف، همگان انتظار راه نفسی در حوزههای گوناگون داشتند.
درست یا غلط این امر، مجال دیگری میطلبد اما لااقل از بُعد سیاسی، این کار، توسط دولت مستقر بهمنظور تداوم حضور همفکران و هممسلکان آنان نقش بسزایی داشت؛ تنفس مصنوعی به مردم میداد و با عنایت به طبیعت حافظهها، آخرین اقدامات، برجستهتر از سوابق در اذهان و افکار میماند. تریدرهای بورس و افرادی که قدری این مقوله را دنبال میکنند، تفاوت قیمت لحظهای سهام و قیمت پایانی را میدانند. گاهی حقوقیها نزدیک ساعت ۱۲:۳۰ رنجکشی میکنند و اعداد لحظهای و صفها را جابهجا میکنند اما این امر، تغییر معناداری در قیمت پایانی ایجاد نمیکند و از قضا قیمت فردا بر اساس همان قیمت پایانی تعیین میگردد. غرض از این مثال این بود که مردم باید نزدیک انتخابات مراقب رنجکشیها باشند. نمیشود سابقه تاریک ۸ ساله این دولت را ۸ روزه سفید و روشن کرد. هرچند گویا این دولت توان اداره ۸ روزه کشور را هم در نور و روشنایی ندارد. اگر بهجای وعده حل مشکلات در ۱۰۰ روز، خاموشی پیشه میکردند و واقعا مشغول کار میشدند، امروز کسی روزشمار برای رفتن آنان فعال نمیکرد. جالب است برخی همفکران این جماعت دوباره سودای ریاست بر مردم کردهاند و ایکاش در این تاریکیهایی که به وجود آوردند لااقل آنان خاموش باشند.
در ایام انتخابات، نامزدهای دیگر هم بدانند اگر توان اجرای وعدهای را ندارند خاموش باشند؛ در دنیای امروز، کوچکترین حرفها و وعدهها حتی در این دنیا ثبت و ضبط میشود، عقبی که جای خود. فرمایش مقام معظم رهبری خطاب به نامزدهای انتخاباتی باید نصب العین همه کاندیداها باشد: «نامزدها وعدههای نشدنی ندهند. من به نامزدهای گوناگون عرض میکنم جوری حرف بزنید که اگر در خرداد سال آینده نوار امروز شما را جلوی خودتان گذاشتند یا پخش کردند، شرمنده نشوید؛ جوری وعده بدهید که اگر چنانچه آن وعده را بعدا به رخ شما کشیدند، مجبور نباشید تقصیر را گردن اینوآن بگذارید که نگذاشتند، نشد. کاری را که میتوانید انجام دهید، وعده بدهید.»