حرکت همگام فلسطینیها در غزه، قدس، کرانهباختری و سرزمینهای اشغالی 1948، رژیم صهیونیستی را با بحران عظیم مواجه گردانیده تا جایی که دو چهره شاخص صهیونیستی «اویگدور لیبرمن» وزیر سابق جنگ و «یائیر لاپید» مامور به تشکیل کابینه از آن به تهدید مرعوبیتی و «خطر وجودی جدی» یاد کردهاند. همزمان رئیسجمهور آمریکا در تماس تلفنی با نتانیاهو از او خواسته است از تحریک فلسطینیها دست بردارد و متوجه ابعاد این بحران باشد. نخستوزیر رژیم اشغالگر قدس یک روز پس از بالا گرفتن بحران با مقامات مصر و قطر تماس گرفت و از آنان خواست برای توقف درگیریها وارد عمل شوند ولی تلاشهای آنان به ثمر نرسید و طرفهای فلسطینی اعلام کردند آتشبس کافی نیست و اسرائیل باید روند کنونی در توسعه شهرکها و آزار فلسطینیها را در قدس و کرانهباختری متوقف کرده و آزادی رفت و آمد مسلمانان به مسجدالاقصی را تضمین کند. درخصوص این تحول مهم نکاتی وجود دارد:
1- بنیامین نتانیاهو که شرایط بسیار متزلزلی در حاکمیت پیدا کرده است تا جایی که علیرغم برگزاری چهار انتخابات در دو سال نتوانست موقعیت خود و حزب لیکود را حتی اندکی بهبود بخشد، درصدد برآمد با تشدید فشارها به اعراب ساکن در قدس شرقی و عملی کردن سیاست کوچاندن آنان از این منطقه حساس که در حکم قلب فلسطین میباشد، رضایت صهیونیستها را برای تشکیل دولت جلب نماید. بر این اساس از یکطرف ارتش این رژیم وارد محله «شیخ جراح» شد و اهالی عرب این محله را وادار به تحویل این محله به شهرکنشینهای یهودی کرد و البته با مقاومت ساکنان آن مواجه گردید و از سوی دیگر شهرکنشینان صهیونیست را برای آزار مسلمانان در همه قدس شرقی وارد میدان کرد که نتیجه آن به شهادت رسیدن چندین جوان فلسطینی طی هفته گذشته بود و اینها در حالی بود که نتانیاهو پیشبینی میکرد یائیر لاپید رئیس حزب «یش عتید»(Yash Atid) علیرغم کرسیهای بسیار کمی که در انتخابات اخیر پارلمانی به دست آورده بتواند جانشین او شود و یا کار به انتخاب فرد دیگری از سوی رئیسجمهور غاصب و کنست برسد. نتانیاهو با اعمال فشار سنگین به فلسطینیها درصدد برآمد احزاب دست راستی اسرائیل را به کنار گذاشتن اختلافات و پیوستن به حزب خود متقاعد نماید اما به هیچ وجه گمان نمیکرد که به جای متحد کردن این احزاب، فلسطینیها متحد شده و کنترل اوضاع را کاملا از دست او و ارتش خارج نمایند.
2- بعد از اقدامات رژیم صهیونیستی و ساکنان غاصب شهرکها در قدس، مقاومت فلسطین در غزه در استراتژی جدید اعلام کرد اگر اقدامات صهیونیستها در قدس متوقف نشود و اجبار فلسطینیها به واگذاری خانههای خود متوقف نشود، دست بسته نمانده و علیه شهرکهای صهیونیستنشین در قدس اقدام میکند. در این میان ارتش رژیم صهیونیستی به تشدید اقدامات خود دست زد و حتی حملاتی را متوجه غزه کرد. نتانیاهو با عدم درک وضعیت انفجاری فلسطینیها، گمان کرد تهدید و ضربالعجل حماس و جهاد اسلامی بلوف است اما چند ساعت پس از پایان ضربالاجل فلسطینیها مشخص شد که تهدید بیسابقه فلسطینیها واقعیت دارد. پس از این بود که یک دادگاه در قدس اعلام کرد که اجرای حکم اخراج فلسطینیهای «محله شیخ جراح» را متوقف کرده است، نیروهای ارتش هم که به خیابان آمده و در رفت و آمد فلسطینیهای روزهدار به مسجدالاقصی مشکل ایجاد کرده بودند، عقبنشینی کردند اما این کافی نبود چراکه عقبنشینی رژیم صهیونیستی تاکتیکی و برای خرید زمان بود و لذا مقاومت فلسطینی اعلام کرد به حملات خود تا زمانی که رژیم اسرائیل تعهد بدهد که این اقدامات را در قدس و کرانه متوقف میکند، ادامه میدهد.
بر این اساس رژیم صهیونیستی از یکسو حملات خود را به غزه تشدید کرد و مدعی شد ضربات اساسی به مقاومت فلسطین و بهخصوص به جنبش حماس وارد کرده است و از سوی دیگر برای متوقف کردن جنگ، دست به دامان مصر و قطر و محور غربی شد که نتیجهای به همراه نداشت و علیرغم اصرار زیاد مصریها، مقاومت فلسطین این بار زیر بار آتشبس نرفته و اعلام کرد اگرچه پایان یافتن حملات صهیونیستها به غزه یک دستاورد است اما این بار اسرائیل باید برای همیشه به تعدی به ساکنان قدس پایان دهد و تعهد بدهد. پس از به بنبست رسیدن تلاشهای اسرائیل برای رسیدن به آتشبس، ارتش این رژیم اعلام کرد که دست به حملات زمینی علیه غزه میزند و این در حالی بود که فرمانده تیپ 505 اسرائیل ساعاتی قبل از آن اعلام کرده بود «جنگ زمینی علیه غزه حتما به باتلاقی برای اسرائیل تبدیل میشود بهگونهای که خروج از آن بسیار دشوار خواهد بود» از این رو اسرائیل در عمل وارد عملیات زمینی علیه غزه نشد.
3- در این دور از جنگ فلسطینیها علیه اسرائیل دو اتفاق بسیار مهم و راهبردی به نفع آرمان آزادی کامل فلسطین روی داد؛ یک اتفاق؛ اقدام مقاومت فلسطین به حمایت نظامی از فلسطینیهای ساکن قدس بود چرا که تا پیش از این سلاح حماس و جهاد و کتائب قسام و سرایا القدس و کتائب ابوعلی مصطفی برای دفاع از غزه وارد عمل میشد و این موضوع دست رژیم صهیونیستی را در اقدام علیه ساکنان کرانهباختری و قدس باز گذاشته بود، اتفاق دوم بههم پیوستن اجزاء از هم جدا شده فلسطین بود. در این جنگ فلسطینیها در هر چهار جزء غزه، کرانه و قدس، ساکنان عرب مناطق مرکزی و شمالی فلسطین - موسوم به اعراب 1948- و ساکنان اردوگاههای فلسطینی در لبنان و اردن یکپارچه به میدان آمدند و در واقع فلسطین با همه هویت خود به پا خاست. مقاومت فلسطین در غزه با سلاح به حمایت از مردم قدس آمدند، ساکنان عرب مناطق 1948 شهرهای اللد، عکاء، یافا و حیفا را به هم ریختند و آنها را از کنترل ارتش صهیونیستی خارج کردند تا جایی که کابینه امنیتی رژیم صهیونیستی ناچار شد نیروهای ذخیره را به خدمت فرا بخواند و گارد مرزی را برای خارج کردن اللد از دست فلسطینیها وارد درگیری کند، از آن طرف ساکنان کرانه باختری و قدس هم علیه نیروهای اسرائیلی وارد عمل شدند و ساکنان اردوگاههای فلسطینی در لبنان و اردن هم به میدان آمدند. شلیک سه موشک از لبنان به استان جلیل شمالی با مرکزیت حیفا که از سوی فلسطینیهای ساکن در اردوگاههای فلسطینی در لبنان صورت گرفت و حرکت فلسطینیهای ساکن اردن به سمت مرزهای کرانه باختری و برداشتن فنسها وضعیت جدیدی را پدید آورد تا جائی که رئیسجمهور آمریکا در گفتوگوی تلفنی به نتانیاهو در مورد عواقب شرایط جاری هشدار داد. بایدن یک نماینده عرب کنگره که فلسطینیالاصل است را هم بهعنوان نماینده خود راهی تلآویو کرد تا بلکه بتواند طرفهای منازعه را به خویشتنداری و پذیرش آتشبس وادار کند.
واقعیت این است که جمعیت این چهار بخش فلسطینی حدود 14 میلیون نفر میباشند در حالی که جمعیت ادعایی صهیونیستهای ساکن در فلسطین 8/5 میلیون نفر میباشد که از یک سو درباره صحت این عدد تردید جدی وجود دارد و از سوی دیگر همه میدانند که حداقل دو میلیون نفر از جمعیت واقعی یهودی غاصب طی سه سال اخیر فلسطین را ترک کرده و در مواطن اصلی خود در آمریکا و اروپا ساکن شدهاند. حرکت 14 میلیون فلسطینی برای اسرائیل یک وحشت واقعی است و به همین دلیل لیبرمن و لاپید از آن به تهدید موجودیتی و واقعی یاد کردند.
4- انتفاضه کنونی که بعضی آن را «انتفاضه رمضان» و بعضی آن را «انتفاضه موشکی» خواندهاند وضعیت واقعی فلسطین را به تصویر کشید و تفاوت آنچه تحت عنوان عادیسازی رابطه عربی- اسرائیلی و یا تلاش برای الحاق کرانه باختری و قدس به اسرائیل و یا آنچه ذیل عنوان «معامله قرن» مطرح میشد را نشان داد. تلاشهای آمریکا و رژیم صهیونیستی و بعضی دولتهای خائن عربی در طی چندین سال به اینجا منجر شد که سه وزیر خارجه از سه کشوری که در عرصه سیاسی منطقه و بخصوص در موضوع فلسطین هیچگاه به حساب نیامدهاند، عکس یادگاری با نتانیاهو و ترامپ بگیرند و اکثر دولتهای عربی- حتی کشور وابستهای مثل عربستان- از پیوستن علنی با این روند خودداری کند و حالا اقدام مبارک و هماهنگ فلسطینیها سبب برگشتن کامل ورقه به نفع ارکان آزادی کامل فلسطین شده تا جایی که حتی در سطح همه دولتهای عربی با اعلام حمایت همراه شده و این در حالی است که مقاومت و جبهه منطقهای آن محور این میدان میباشد و چه عجیب است که سعودیها هم ناچار شدهاند از گروههای جهادی فلسطین در مقابل اسرائیل حمایت نمایند!
5- نکته آخر، چشمانداز فلسطین است. امروز همه سؤال میکنند بالاخره وضعیت فلسطین و سرنوشت مقاومت فلسطین چه میشود؟ آنچه در این روزها مشاهده شد از یک سو قدرت فلسطینیها را به نمایش گذاشت؛ وقتی محمود عباس- ابو مازن- که چهره شاخص سازشکار فلسطین به حساب میآید هم خطاب به آمریکاییها میگوید صلح جز در سایه سلاح برقرار نمیشود، روند فلسطین را به خوبی نشان میدهد. فلسطینیهای از هم جدا هم اینک بهم پیوستگی خود و اعتقاد به مبارزه مسلحانه برای آزادی کامل فلسطین را به نمایش گذاشتند. اگر به مسایل فلسطین از سال 1366 که انتفاضه اول فلسطین موسوم به انتفاضه سنگ به وقوع پیوست تا امروز نگاه کنیم، میبینیم حرکت فلسطینیها روندی تکاملی و رو به رشد را سپری کرده و قطعاً طی ماهها و سالهای آینده این روند برای تحقق آرمان آزادی کامل فلسطین ادامه خواهد داشت.
از سوی دیگر آنچه این روزها مشاهده شد، بهم ریختگی کامل سیاسی، امنیتی و اجتماعی رژیم صهیونیستی بود. اسرائیل در این صحنه ضعف مدیریت خود و ناتوانی ارتش و سیستم امنیتی خود را به نمایش گذاشت. سامانههای دفاعی پرهزینه آن فرو پاشیدند و حوادث پیدرپی امنیتی از حیفا و نهاریا در شمال تا صحرای نقب در جنوب، رژیم صهیونیستی را با تهدید جدی مواجه کردند. این رژیم که در این روزها نتوانست از ابزارهای نو برای مهار حرکت توفنده فلسطینیها سودی ببرد، در شرایط توفندهتر آینده چگونه میتواند با مشکلات بزرگتر مواجه شود؟ قطعاً پس از این، روند فرار یهودیهای غاصب از فلسطین تشدید شده و ناامیدی مطلق همه زوایا و ارکان رژیم صهیونیستی را دربر میگیرد. کار اسرائیل تمام شده است، باور کنیم.
سعدالله زارعی