«چونگ سی کیون» نخستوزیر وقت کرهجنوبی در سفر به کشورمان، با چهرهای گشاده و لحنی آرام نسبت به «آینده همکاریها و روابط تهران- سئول» ابراز امیدواری کرد. این مقام کرهای حتی در نشست خبری خود با اسحاق جهانگیری معاون اول رئیسجمهور، کمترین توضیحی درباره چرایی پیروی مطلق کشورش از تحریمها ی یکجانبه و غیرقانونی آمریکا علیه ایران نداد! او با چاشنی «لبخند» از «آینده» گفت تا آجر طلایی دیگری بر روی کاخ خیالی طرفداران « دیپلماسی برجاممحور» بچیند. دولت کرهجنوبی از سال 2017 میلادی تاکنون، یکی از مهرههای بازی ایالات متحده در پیشبرد استراتژی « فشار حداکثری علیه ایران» بوده است. نخستوزیر کرهجنوبی در تهران عملا با سکوت خود در مقابل «کیفرخواست ملت ایران» تمام اتهامات خود را پذیرفت.
- چونگ سی کیون پذیرفت کشورش در دوران شیوع کرونا که متاسفانه منجر به فوت هزاران نفر از شهروندان کشورمان شده است، از دادن تجهیزات و دارو به ایران خودداری کرده است!
- نخستوزیر کرهجنوبی پذیرفت کشورش تحت تاثیر تحریمها ی یکجانبه و غیرقانونی وضع شده توسط دونالد ترامپ، براحتی فعالیتهای اقتصادی و تجاری خود در ایران را متوقف کرده است!
- این مقام ارشد کرهای پذیرفت پول فروش نفت ایران را سالها در این کشور بلوکه کرده و از آزادسازی آن (در راستای تامین منافع و خواستههای آمریکا) خودداری کرده است!
- سئول پذیرفت از سال 2017 میلادی تاکنون، پابهپای دولتهای ترامپ و بایدن در تقابل مطلق با نظام و ملت ایران پیش آمده و در این مسیر، تحت امر و فرمان کاخ سفید بوده است!
واکنش مقامات کرهای در مقابل این «کیفرخواست سنگین» چیزی جز سکوت و لبخند نبود! نکته جالب توجه آنجاست که نخستوزیر کرهجنوبی پس از این همه عهدشکنی و وقاحت، در نشست خبری خود نسبت به «ساختن آینده» و «بازسازی مناسبات تهران- سئول» ابراز امیدواری میکند! البته «چونگ سی کیون» همین وعده نیمبند را نیز مشروط به «احیای توافق هستهای با ایران» کرد: «امیدواریم با مذاکراتی که اکنون بر سر احیای توافق هستهای با ایران صورت گرفته است، بتوانیم در آینده با یکدیگر همکاریهای نزدیکی داشته باشیم».
البته صداقت این مقام کرهای نسبت به مقامات آلمانی، انگلیسی و فرانسوی قابل تحسین است!
لااقل نخستوزیر کرهجنوبی در مقابل سیاهه بدعهدیهای مطلق کشور متبوعش، دست به انکار بدعهدیهای خود نمیزند اما صراحتا این پیام را به کشورمان مخابره میکند که کشورش دارای یک «موجودیت مستقل» در نظام بینالملل و عرصه دیپلماسی و سیاست خارجی نیست! کرهایها عملا میگویند هرگاه آمریکا اراده کند و به آنها اجازه دهد، همکاریهایی را با تهران تعریف خواهند کرد و هرگاه کاخ سفید دستور «توقف همکاری با تهران» را صادر کند، در یک چشم بر هم زدن کشورمان را ترک گفته و حتی اموال و داراییهای جمهوری اسلامی ایران را در کشورشان بلوکه میکنند و منتظر دستور بعدی ارباب خود میمانند!
بهتر است کسانی که طی روزهای اخیر امضای سند همکاریهای بلندمدت، استراتژیک و 25 ساله ایران و چین را زیر سوال برده و فریادشان از این موضوع به هوا برخاسته است، محصولات و دستاوردهای «دیپلماسی آمریکایی- اروپایی» را تحویل بگیرند! «دیپلماسی بادی کرهایها» خروجی و تصویر واقعی این دیپلماسی است! در این نوع دیپلماسی، «پدیدهها» و «فرصتها» به تار مویی بند هستند اما «تهدیدات» نه! در این نوع دیپلماسی، رئیس یک دولت خارجی در چشمان 80 میلیون ایرانی زل میزند و ابایی از پذیرش اینکه «پولهای نفتی ایران» را به دستور آمریکا بلوکه کرده است، ندارد! حتی مقام کرهای که بر اساس فرهنگ آسیای شرقی، «عذرخواهی» را جزئی از «زندگی شخصی و سیاسی» خود میدانند، به خود زحمت نداد تا بابت عدم آزادسازی پولهای ایران و حتی عدم ارسال دارو و تجهیزات پزشکی به کشورمان عذرخواهی کند!
ورود و خروج نخستوزیر کرهجنوبی به ایران، درس بزرگی به مخاطبان حوزه دیپلماسی و سیاست خارجی کشورمان داد! اینکه تفاوت «دیپلماسی عزتمدارانه» و «دیپلماسی التماسی» چگونه در آوردگاهها و بزنگاههای مهم، خود را نشان میدهد. این «احیای دیپلماسی بادی کرهایها» که مبتنی بر یک «لحظه» یا یک «دستور فوری» است، قاعدتا نباید دیگر از سوی وزارت امور خارجه و دولت ما تبدیل به یک «دستاورد مطلوب» شود! حال که هیچ مرجع حقوقی در نظام بینالملل، از جمله سازمان ملل متحد که قطعنامه 2231 شورای امنیت از ناحیه آن صادر شده است، از نقضکنندگان برجام بازخواستی نمیکند، لااقل دولت و وزارت امور خارجه کشورمان نباید زمین بازی را برای این کشورها هموار کنند. منطقی و زیبنده است که «بازیگران بدعهد دوران خروج آمریکا از برجام» متوجه شوند هزینه «عهدشکنی در برابر ایران» تا چه اندازه سنگین است، اگر نه «لبخندهای تلختر از اشک» بیشتری در انتظار ما در آینده خواهد بود.
نوید مؤمن