گویا آخرین موضعگیری سخنگوی وزارت خارجه آمریکا ، ذوقزدگی طرفداران « سیاست خارجی تحریممحور» را نسبت به قبل دوچندان کرده است! «ند پرایس» در این باره اظهار کرده است: «آمریکا آمادگی دارد گامهای لازم را برای بازگشت به رعایت تعهدات برجام ی خود از جمله لغو تحریمهای ناسازگار با توافق برجام بردارد. در پایان مذاکرات وین، مایلیم به نتیجهای برسیم که در آن از منافع ایالات متحده آمریکا محافظت شود».
نکته جالب توجه اینکه سخنگوی وزارت خارجه آمریکا حاضر نشده است مصادیق « تحریمها ی ناسازگار با برجام» را مطرح کند. از اکنون شاهکلید بازی آمریکا در آنچه پروسه «احیای برجام» خوانده میشود، قابل پیشبینی است! سال 2016 میلادی، زمانی که توافق هستهای میان ایران و اعضای 1+5 در دوران ریاستجمهوری اوباما اجرایی شد، نهتنها بسیاری از تحریمهای یکجانبه آمریکا علیه ایران تعلیق نشد، بلکه شاهد نقض مکرر ماده 29 برجام مبنی بر لزوم جلوگیری از اقداماتی که مانع از عادیسازی روابط تجاری با ایران میشود، بودیم.
در آن زمان «جان کری» وزیر وقت خارجه آمریکا به همراه «جک لو» وزیر خزانهداری دولت اوباما در مذاکره با شرکتها، سازمانها، بانکها و مؤسسات بینالمللی تاکید کردند بهرغم تعلیق اعلامی تحریمهای ایران، تضمینی مبنی بر حفظ توافق هستهای با تهران وجود ندارد از این رو، ایران کماکان محلی «نامطمئن» جهت سرمایهگذاری و تجارت محسوب میشود. همین هشدارها سبب شد بسیاری از بانکها و کمپانیهای تجاری بهرغم قولهای مساعد قبلیشان، از ترس «ریسکپذیری سرمایه خود» از تجارت با کشورمان اجتناب کنند. همین موارد منجر به اعتراض جمهوری اسلامی ایران به «کمیته مشترک برجام» شد.
اما در این کمیته چه اتفاقی رخ داد؟! نمایندگان آمریکا و ۳ کشور اروپایی در کمیته مشترک برجام با استناد به «تفسیر خاص خود از برجام» اعلام کردند هیچگونه مزاحمتی در پروسه رفع تحریمهای ایران صورت نگرفته است! به عبارت بهتر، آنها با استناد به مفاد و تبصرههای مندرج در برجام، براحتی مانع رفع تحریمهای کشورمان شده و «اعتراض ایران» را نیز ناوارد دانستند! «فدریکا موگرینی» مسؤول سابق سیاست خارجی اتحادیه اروپایی که ریاست کمیته مشترک برجام را برعهده داشت نیز، هیچ یک از اعتراضات ایران را وارد ندانسته و «متن نامتوازن و مبهم برجام» را به مبنای رد انتقادات کشورمان تبدیل کرد!
امروز مقامات آمریکایی از «رفع تحریمهای ناسازگار با برجام» سخن میگویند اما هرگز وارد «مصادیق» و «کمیسازی» این مقوله نمیشوند! متأسفانه آنها بخوبی میدانند «تفسیرپذیری برجام» امکان عدم رفع واقعی تحریمها به ضرر کشورمان را فراهم میکند به گونهای که آمریکا مانند سال 2016 میلادی، مانع حضور شرکتها و بانکها و مؤسسات سرمایهگذاری خارجی در ایران میشود و در مقابل، اعتراضات تهران مبنی بر چرایی عدم تعلیق واقعی تحریمها توسط کمیته مشترک برجام (این بار به ریاست جوزپ بورل) ناوارد دانسته میشود.
در این معادله، اساسا اهمیتی ندارد که ابعاد میز مذاکره و محل استقرار هیات ایرانی در وین کجاست، بلکه اشکال از «سند تفسیرپذیر برجام» است که مطابق آن واشنگتن و شرکای اروپایی آن میتوانند ادعا کنند در توافق هستهای حضور دارند اما در عمل مانع تعلیق تحریمهای ایران شوند! نکته مهمتر اینکه مقامات دولت بایدن «عدم رفع واقعی تحریمهای ایران» را پیشدرآمد و اهرمی جهت چینش میز مذاکره با تهران در حوزههای موشکهای بالستیک و منطقهای تلقی میکنند. روزنامه ایندیپندنت در این باره صراحتاً مینویسد:
«آمریکا به مذاکرات هستهای کنونی با ایران بهمثابه مقدمهای برای توافقی جامعتر مینگرد. مقامات دولتی آمریکا و از آن جمله آنتونی بلینکن، وزیر خارجه پیشتر گفتهاند دولت این کشور در توافق جامع با ایران، بر آن است موضوع فعالیتهای موشکی ایران و نقش این کشور در بیثباتی منطقه(!) را نیز منظور کند».
مقامات کاخ سفید بارها عنوان کردهاند «برجام» برای آنها حکم یک «مقدمه» را دارد نه یک «نتیجه»! به عبارت گویاتر، واشنگتن و تروئیکای اروپا اساسا برجام را یک «سند حقوقی» تلقی نمیکنند بلکه آن را یک «مقدمه» یا «سنگ بنای اولیه» جهت تحقق استراتژی «مهار حداکثری ایران» میدانند. در مقابل، متأسفانه دولت حسن روحانی به جای خلع سلاح استراتژیک و راهبردی آمریکا در این بازی خطرناک، با قرار دادن برجام به عنوان «نقطه ثقل» حوزه سیاست خارجی و اقتصاد کشور، دموکراتها و جمهوریخواهان آمریکا را درباره استمرار این رویکرد و بازی ضدایرانی، مصممتر میکند. بدون شک تا زمانی که «سیاست خارجی تحریممحور» جای خود را به «سیاست خارجی تهاجمی هوشمند» ندهد، مجالی برای ایجاد ثبات اقتصادی در کشور به وجود نخواهد آمد. فراموش نکنیم دیپلماتهای آمریکایی مانند وندی شرمن، رابرت مالی و جیک سالیوان که امروز وقیحانه زیر امضای خود در توافق هستهای زدهاند، در آینده نیز ابایی از تکرار این بازی ندارند.
نوید مؤمن