مأموم اگر دو رکن پیاپی از امام عقب یا جلو بیفتد، دیگر نباید آثار نماز جماعت را بر خود بار کند؛ این مقدار جلو زدن یا عقب ماندن از امام یعنی گویی فرد، فلسفه جماعت را متوجه نشده و شایستگی اقتدا را ندارد. یکی از اهداف جماعت، تمرین همراهی و تبعیت از امام است که گاهی نادیده گرفته میشود؛ حال آنکه در برخی موارد، موجب بطلان نماز می شود.
در مَثَل مناقشه نیست؛ حالا ماجرا را از امام جماعت به امام جامعه گسترش دهید؛ تصور کنید چندین رکن از امام جامعه عقبافتادهایم یا برخی مثلاً مقدسها چندین رکن بهزعم خود پیش افتادهاند و در این میان، تنها تعدادی ملازم امام ماندهاند؛ سه وضعیتی که هرکدام آثار و تبعاتی دارد و در لسان معصوم اینگونه تبیین شده است: «المُتَقَدِّمُ لَهُمْ مَارِقٌ وَ الْمُتَأَخِّرُ عَنْهُمْ زَاهِقٌ وَ اللَّازِمُ لَهُمْ لَاحِقٌ»
وقتی از امام صحبت میکنیم از عدل میگوییم، از فهم عمیق در دین، از بصیرتی که ثمره تقواست، از مدیریت و تدبیر و از علم به زمان؛ اینگونه است که در سخنرانی اول فروردین ۱۴۰۰رهبر معظم انقلاب، آنچه کمتر کسی بدان توجه میکند و میپذیرد، در کلام ایشان بیان میشود: «آنچه در سال ۹۹ هدف بود و جهش تولید نامگذاری شده بود، بهصورت کامل صورت نگرفت ولیکن از حق و انصاف نباید گذشت، در بخشهای مهمی تولید پیشرفت پیدا کرد.
در بعضی از موارد میتوان جهش هم به آن اطلاق کرد؛ در بعضی از موارد هم اگر جهش تولید نیست، پیشرفت تولید قطعاً هست. یک فهرست نسبتاً طولانی از کالاهایی که در آنها افزایش تولید داشته ایم در اختیار من قرارگرفته
-که البته من آن فهرست را بتمامه نمیخوانم- عمدتاً لوازمخانگی رشد زیادی کرد؛ لاستیک خودرو، آلومینیوم، پتروشیمی، فولاد و امثال اینها، کالاهایی است که در سال ۹۹ واقعاً پیشرفت کرد و رشد داشت؛ همین بایستی ادامه پیدا کند. این حرکت تولیدی در کشور بایستی ادامه پیدا کند و موانع تولید از سر راه تولید برداشته بشود.»
چند درصد از افراد ولو مطلع، اهل خبر و رسانه و پیگیر امور مختلف کشور قائلاند که در بخشهای مهمی تولید، پیشرفت کرد، در بعضی موارد جهش تولید داشتیم و در برخی موارد اگر جهش نداشتیم قطعاً پیشرفت داشتیم؟ اینجا همان عقب ماندن از امام است؛ همان عدم اقتدا به مقتدا و بقیه ماجرا.
وقتی تبادر ذهنی افراد از سال ۹۹، تعطیلی کارخانههای تولیدی و رکود و رخوت باشد؛ وقتی ندیدن و ذکر نکردن توفیقها و نعمتها به عادت ما تبدیلشده باشد؛ معلوم است مأمومین از امام، رکنها عقبافتادهاند و از ثواب معیت با امام و جماعت ملازم بازماندهاند. اما اینجا مثل جماعت نیست که نهایتا فرد جامانده یا پیشافتاده نمازش را فرادی بخواند و صرفا از ثواب محروم شود؛ اینجا جامعه میبازد؛ امام تنها میماند و رشد و تعالی به تعویق میافتد. ولایتمداری برای اینهاست که رکن رکین اسلام است «وَ لَمْ یُنَادَ بِشَیْءٍ کَمَا نُودِیَ بِالْولَایَةِ».
ذکر نعمت، مقدمه شکر نعمت است و شکر نعمت، موجب ازدیاد نعمت خواهد شد. ذکر نعمتها، توفیقها و پیروزیها، مباشران، مسببان و معاونان آن موفقیتها را دلگرم و امیدوارتر میکند و باعث ثبات قدم آنها در مسیر پیشرفت خواهد شد و از آنسو تخطئه و غفلت از اقدامات و زحمات افراد در جایگاههای مختلف، دلسردی و نومیدی را به آنان تزریق میکند. سرمشق رهبر انقلاب که سالهای سال بر آن ممارست و اصرار دارند، تزریق امید واقعی و پرهیز از القای ناامیدی و بنبست است؛ مسئلهای که حتی در میان برخی خواص و افرادی که خود را درون دایره انقلاب میدانند هم مغفول واقعشده است.
مسعود پیرهادی