محمد بنسلمان ، ولیعهد عربستان لحظات سخت و پرالتهابی را سپری میکند! از یک سو، «شکست سنگین در مأرب» نفس متجاوزان سعودی و مزدوران آنها را بریده و از سوی دیگر، انتشار اسناد مربوط به نقش مستقیم وی در پروسه «قتل و مثله کردن جمال خاشقجی » توسط دولت جو بایدن، کابوس تازهای را برای این شاهزاده خونریز و متوحش خلق کرده است. بسیاری از تحلیلگران معتقدند بنسلمان به پایان دوران حیات سیاسی و حتی شاید حیات فردی خود نزدیک میشود! بنسلمان هر آنچه در پیرامون خود میبیند، جملگی «شکست» و «تباهی» است و دیگر هیچ!
در این میان، کاخ سفید پس از انتشار گزارش محرمانه سرویسهای اطلاعاتی درباره قتل جمال خاشقجی تاکید کرد بایدن به رغم توجه به نگرانیهای امنیتی ریاض، در صدد بازنگری در نحوه ارتباط با حکومت عربستان است. «جن ساکی» سخنگوی کاخ سفید در این باره تصریح کرد: «رئیسجمهوری ایالات متحده قائل به ارتباط «همتا با همتا» است و ترجیح میدهد روابط با عربستان را از طریق تماس مستقیم با ملک سلمان بنعبدالعزیز پیش ببرد و محمد بنسلمان، ولیعهد این کشور در این رویکرد تازه جایی نخواهد داشت».
بایدن اما دروغ بامزهای گفته است! دموکراتها در طول دوران حضور خود در مسند قدرت نشان دادهاند اتفاقا قائل به ارتباط «همتا با همتا» نیستند. همگان به یاد دارند بنسلمان سال 2015 میلادی در حالی که وزیر جنگ رژیم سعودی بود، مذاکرات بر سر «آغاز جنگ یمن» را شخصا به صورت حضوری و البته در قالب «مذاکرات پنهان» با اوباما (رئیسجمهور وقت آمریکا) و جو بایدن، معاون وی انجام داد. آیا در آن زمان، مذاکره با فردی که حتی نفر دوم خاندان سعودی نیز به لحاظ جایگاه سیاسی نبود، مصداق «ارتباط همتا با همتا» است؟!
خشم دولت بایدن از بنسلمان، نه مربوط به «نسلکشی در یمن» است، نه مربوط به «حمایت تمامعیار سعودیها از داعش»! اتفاقا ولیعهد سعودیها در پیگیری و انجام این دو وظیفهای که از سوی کاخ سفید بر عهده وی گذاشته شده بود، سنگ تمام گذاشته است؛ کشتار بیرحمانه و وحشیانه دهها هزار شهروند یمنی از جمله هزاران کودک و دانشآموز بیگناه یمنی توسط سعودیها و اماراتیها، قابل کتمان نیست. همچنین پس از در هم شکستن خلافت داعش در عراق و سوریه توسط غیورمردان محور مقاومت، سعودیها جهت «بازتعریف داعش» و «تجمیع لشکر شکستخورده داعش در نقاط خاص منطقه» و «نگهداری مجدد آنها» سنگ تمام گذاشتند! مشکلات بایدن و دموکراتها با بنسلمان اینها نیست!
واقعیت امر این است که سال 2015 بنسلمان به دولت اوباما- بایدن تعهد داده بود در عرض کمتر از یک ماه (و حتی کمتر از 2 هفته)، انصارالله و ارتش یمن را نابود خواهد کرد و «زمین سوخته یمن» را در اختیار دموکراتها و رژیم صهیونیستی قرار خواهد داد تا بتوانند آن را به مثابه یک «دستاورد منطقهای» در تبلیغات سیاسی و بینالمللی خود عرضه کرده و حتی از «یمن اشغالی» به عنوان یک «بستر سیاسی- منطقهای» برای امتیازگیری از ایران و محور مقاومت استفاده کنند. اکنون 6 سال از آن زمان گذشته و خبری از تحقق وعده بنسلمان نیست! واشنگتن به وضوح دریافته است جنگ یمن اکنون صرفا مصداق «هزینهسازی برای آمریکا» بوده و در همین راستا، از پایان دادن به این نبرد سخن میگوید. در این معادله، یک سیاستمدار به عنوان متهم باید قربانی شود و چه کسی بهتر از بنسلمان برای دموکراتهای آمریکا؟!
دموکراتها از بنسلمان متنفر هستند، زیرا سال 2018 در حالی که دموکراتها جهت پیروزی در انتخابات میاندورهای کنگره خیز برداشته بودند، او پترودلارهای سعودی را به پای حزب جمهوریخواه ریخت تا اکثریت کنگره را از دست ندهند! حتی در انتخابات ریاست جمهوری سال 2020 میلادی نیز بنسلمان به مهره انتخاباتی ترامپ در آن سوی مرزهای آمریکا تبدیل شد. در این میان، بایدن معتقد است میتوان با قربانی کردن بنسلمان، کاری کرد که از یک سو انتقام دموکراتها از ولیعهد سعودیها گرفته شود و از سوی دیگر، در عرصه «دیپلماسی عمومی» و «تبلیغات بینالمللی»، از دموکراتها به عنوان «طرفدار حقوق بشر در یمن» و «خونخواه جمال خاشقجی» یاد شود! این یعنی «سگکشی» بایدن در ریاض!
این مسیری بود که خود بنسلمان مانند «صدام» و «کارادزیچ» و «پینوشه» انتخاب کرد و اکنون نیز در آستانه دریافت مزد خود از اربابان خونخوار آمریکاییاش است! ولیعهد سعودیها با پروندهای قطور از «کودککشی» و «کشتار مردم بیگناه منطقه» در حال حرکت ناخواسته و اجباری به سوی مسلخی است که بایدن و دموکراتها برای وی مهیا کردهاند! در هر حال، جایگزینی مهرههای جدید بازی از طریق قربانی کردن مهرههای قبلی، سیاستی است که جلادان آمریکایی- اروپایی ید طولایی در انجام آن دارند.
نوید مؤمن