طی ماههای اخیر، سیگنالهای معنادار و خاصی از سوی مقامات آلمانی، انگلیسی و اروپایی در قبال کشورمان مخابره میشود.
هایکو ماس وزیر خارجه آلمان و ژان ایو لودریان وزیر خارجه فرانسه سعی دارند از یکسو خود را بازیگرانی مستقل در نظام بینالملل( در قبال پدیده برجام ) قلمداد کرده و از سوی دیگر، ذرهای از «دستورات آشکار و پنهان کاخ سفید» در قبال نحوه مواجهه با توافق هستهای عدول نکنند! تجمیع این دو دغدغه از سوی اروپائیان، منتج به شکلگیری یک«خروجی تاکتیکی-رفتاری» پارادوکسیکال در میان آنها شده است.
واقعیت امر این است که دموکراتها مدتهاست روی تاکتیکی به نام «بازگشت پوچ به برجام » تمرکز کردهاند. بر اساس این تاکتیک، آمریکا در عین اینکه با «بازگشت اعلامی» به توافق هستهای، یکی از اعضای برجام محسوب میشود و خود را مدافع «چندجانبه گرایی در نظام بینالملل» قلمداد میکند، اما در عمل مانع از تعلیق تحریمهای نفتی، بانکی، اعتباری و تجاری علیه ایران میشود یا این پروسه (رفع تحریمها) را با هدایت وزارتخانههای امور خارجه و خزانهداری خود، بهصورت قطرهچکانی صورت میدهد. هدف آمریکا از این اقدام، آمادهسازی ایران برای «امتیازدهی بیشتر» در مقابل «تعهدپذیری کمتر غرب» است.در مقابل، اتحادیه اروپا و خصوصا تروئیکای اروپایی همواره بهمثابه یک «کاتالیزور» در حوزه سیاست خارجی آمریکا عمل کردهاندکه در دوران ریاست جمهوری بایدن نیز این روند ادامه خواهد داشت. اروپائیان در دوران بایدن «همپوشانی استراتژیک و تاکتیکی مطلق» با کاخ سفید را در قبال ایران و برجام در دستور کار قرار خواهند داد. همگان به یاد دارند که امانوئل ماکرون رئیسجمهور فرانسه در دوران ترامپ نیز صراحتا از «هدف مشترک واشنگتن-پاریس» در تقابل با ایران خبر داده بود، اما در دوران بایدن بازی اروپائیان در زمین کاخ سفید نسبت به دوران ترامپ هم جدیتر خواهد شد. اروپائیان در دوران ریاست جمهوری بایدن، به «برجام» بهمثابه ابزار معامله با واشنگتن و گزارهای برای اثبات همافزایی خود و دولت جدید آمریکا مینگرند.اروپائیان جهت کاهش فشارهای دولت جدید آمریکا به شرکتهای اروپایی(خصوصا صادرکنندگان فولاد، آلومینیوم و خودرو به آمریکا) و کاهش سطح فشارهای اقتصادی-امنیتی دولت بایدن به ۲۶ عضو اروپایی ناتو، هرگونه اقدامی صورت خواهند داد.
در این میان، برجام کمترین اصالت و موضوعیت حقوقی برای بازیگران اروپایی ندارد.از ابتدا نیز تروئیکای اروپایی، برجام را بهعنوان یک متغیر وابسته سیاسی به دیگر پدیدههای بینالمللی قلمداد میکردند نه یک متغیر مستقل حقوقی.
طی دو ماه اخیر و پس از شکست ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری نوامبر ۲۰۲۰، مقامات فرانسوی و آلمانی مأموریت دادهاند تا ضمن همراهی با استراتژی فشار هوشمندانه دولت جدید آمریکا علیه ایران، زمینه را برای معامله پذیر کردن ایران در حوزههای موشکی، منطقهای و بازرسیهای گستردهتر آژانس فراهم سازند.اصرار اخیر افرادی مانند ژان ایو لودریان وزیر خارجه فرانسه و هایکو ماس وزیر خارجه آلمان در خصوص لزوم بسط برجام به موضوعات دیگر ، ریشه در همین درخواست دولت بایدن از اروپائیان دارد. بدیهی است که اروپائیان نیز مانند آمریکا، هرگز به نقطه هدف خود در قبال ایران نخواهند رسید.
حنیف غفاری