حتما جمله معروف « تفرقه بینداز و حکومت کن» را بارها شنیدهاید! مثل معروفی که به فیلیپ دوم مقدونی (پدر اسکندر مقدونی) نسبت داده شده است و پس از او توسط افراد مختلفی از جمله «ژولیوس سزار، ناپلئون بناپارت و وینستون چرچیل» به مثابه یک «استراتژی» مورد استناد قرار گرفت. چرچیل، نخستوزیر اسبق انگلیس از جمله کسانی بود که نقش بسزایی در «تئوریزه کردن استراتژی خلق تفرقه و بحران در سرتاسر جهان» داشت. او معتقد بود حفظ و بسط قدرت بریتانیا، معلول شکستن یا تجزیه دیگر قدرتهای متمرکز به بخشهای کوچکتر است. بدیهی است هر یک از این بخشها، قدرت به مراتب کمتری نسبت به «قدرت متمرکز اولیه» دارند؛ در نتیجه، در برابر کمترین فشار، تطمیع و تهدیدی آسیبپذیر خواهند بود.
مقامات انگلیسی در طول تاریخ، این استراتژی را به مبنایی برای «مداخلهگرایی مزمن» در نقاط مختلف دنیا تبدیل کردند. ۲ حزب سنتی انگلیس (کارگر و محافظهکار) معتقد بودند «نفوذ انگلیس در جهان»، متغیری وابسته به پیشبرد استراتژی «تفرقهانگیزی در جوامع بشری» است. با این حال سال 2016 میلادی، اتفاقی در انگلیس رخ داد که این کشور را به صورت ناخواسته، اسیر همان «استراتژی انگلیسی» کرد!
برگزاری همهپرسی برگزیت در سال 2016 میلادی و رای مثبت (و در عین حال لب مرزی) شهروندان این کشور به خروج از اتحادیه اروپایی، مناسبات سیاسی- اجتماعی انگلیس را در اوایل هزاره سوم دگرگون کرد. «دیوید کامرون» و «ترزا می» نخست وزیران سابق انگلیس، هر ۲ قربانی برگزیت شدند و اکنون «بوریس جانسون» نخستوزیر فعلی این کشور نیز در وضعیت مشابهی قرار دارد!
اگر چه اخیرا میان اتحادیه اروپایی و انگلیس بر سر نحوه خروج این کشور از «اروپای واحد» توافقی مبهم و مناقشهبرانگیز صورت گرفته است اما قرار نیست «سایه شوم برگزیت» دست از سر سیاستمداران انگلیسی بردارد! پس از خروج رسمی انگلیس از اتحادیه اروپایی، ساکنان اسکاتلند و رهبران محلی آن، خواستار برگزاری همهپرسی استقلال در این منطقه و جدایی از انگلیس هستند. جانسون و همراهانش سعی دارند به هر قیمت ممکن مانع برگزاری «همهپرسی استقلال» در اسکاتلند شوند اما خشم اسکاتلندیها از تحقق نهایی و کامل برگزیت به اندازهای است که مهار آن دشوار بهنظر میرسد!
«نیکلا استرجون» رهبر حزب ملی اسکاتلند(SNP) در تازهترین سخنان خود خطاب به ساکنان این منطقه تاکید کرده است:
«این حق مردم اسکاتلند است که نسبت خود را با تحولات اخیر (خروج انگلیس از اتحادیه اروپایی) مشخص کنند. به نظر میرسد زمان استقلال از انگلیس فرا رسیده است. از شما مردم اسکاتلند خواهیم خواست به ما اعتماد کنید تا بتوانیم این کار را برای ساخت یک کشور بهتر انجام دهیم. اسکاتلند حق دارد استقلال را انتخاب کند؛ اگر اکثریت ما این را بخواهیم».
مقامات اسکاتلندی خواستار آن هستند پس از برگزاری همهپرسی استقلال (و رای مثبت احتمالی ساکنان اسکاتلند به جدایی از انگلیس)، به عنوان کشوری مستقل به عضویت اتحادیه اروپایی درآیند. بدون شک سران برخی کشورهای اروپایی نیز از این موضوع استقبال میکنند؛ آنها معتقدند «جریمه خروج انگلیس از اتحادیه اروپایی» باید به مراتب بیشتر از «وضع چند تعرفه گمرکی» یا «وضع برخی محدودیتهای رفت و آمد برای شهروندان انگلیسی» باشد! آخرین نظرسنجیها نشان میدهد 54 درصد ساکنان اسکاتلند با خروج از حاکمیت انگلیس و پیوستن به اتحادیه اروپایی موافقند. در مقابل، 40 درصد با این مساله مخالف بوده و 6 درصد نیز نظری در این خصوص نداشتهاند. همانگونه که مشاهده میشود، نظرسنجیها کاملا به سود جریان استقلالطلب و ملیگرا در اسکاتلند است؛ موضوعی که وحشت بوریس جانسون و دیگر مقامات انگلیسی نسبت به آنچه در اسکاتلند میگذرد را دوچندان کرده است!
در نخستین همهپرسی «استقلال اسکاتلند از انگلیس» که سال ۲۰۱۴ برگزار شد، ۵۵ درصد اسکاتلندیها به ماندن در حوزه انگلیس رای دادند. بوریس جانسون و همراهانش نیز با استناد به همین همهپرسی، معتقدند حداقل تا چند دهه دیگر نباید همهپرسی دیگری در اسکاتلند برگزار شود. با این حال مقامات دولت محلی اسکاتلند معتقدند با توجه به «خروج انگلیس از اتحادیه اروپایی» و تبدیل «انگلیس اروپایی» به «انگلیس مستقل»، ساکنان اسکاتلند حق دارند نسبت خود را با لندن و اتحادیه اروپایی بازتعریف کنند. لازم به ذکر است در همه پرسی برگزیت در سال ۲۰۱۶، اکثریت مردم اسکاتلند به ماندن این منطقه در اتحادیه اروپایی رای مثبت دادند، با این حال در نهایت (به دلیل رای دیگر نقاط انگلیس به جدایی از اروپا)، اسکاتلندیها نیز قربانی برگزیت شدند. بدون شک در سال جدید میلادی(2021) بیشتر از اسکاتلند و برگزاری همهپرسی در آن خواهیم شنید و قربانی این مسأله، تنها بوریس جانسون، نخستوزیر انگلیس نخواهد بود! «استقلال اسکاتلند» کابوسی است که دامان استراتژیستهای تفرقهافکن انگلیسی را گرفته و آنها را در دامی گرفتار ساخته که دههها خود برای سایر کشورها پهن کرده بودند.
حنیف غفاری