رهبر انقلاب در سخنرانی تلویزیونی 19 دی دربارهی گمانهزنیها و مباحث جاری در فضای سیاسی کشور پیرامون رفتار جمهوری اسلامی در قبال برجام و وظایف آمریکا در این خصوص، گفتند «ما هیچ اصراری نداریم، هیچ عجلهای نداریم که آمریکا به برجام برگردد؛ اصلاً مسئلهی ما این نیست که آمریکا به برجام برگردد یا برنگردد. آنچه مطالبهی منطقی ما و مطالبهی عقلانی ما است، رفع تحریمها است؛ این حقّ غصبشدهی ملّت ایران است.» این جملات مواضعی بود که رهبر انقلاب آن را به عنوان «سخن پایانی و قطعی» جمهوری اسلامی اعلام کردند.
پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR ذیل پرونده «حرف قطعی» موضع جمهوری اسلامی در زمینهی تحریمها و برجام را در گفتوگو با آقای دکتر محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه بررسی میکند.
* یکی از موضوعاتی که رهبر انقلاب در سخنرانی تلویزیونیشان در سالروز قیام 19 دی مطرح کردند، بحث توقف تحریمها علیه ملت ایران بود. بهعنوان سؤال اوّل، چرا غربیها و مشخصا دولت آمریکا موظفاند همهی تحریمها علیه ملت ایران را بردارند؟ و چرا برچیدهشدن تحریمها بر بازگشت آمریکا به برجام اولویت دارد؟
آمریکاییها بعد از اینکه از برجام خارج شدند، هم تحریمهای گذشته را برگرداندند و هم اینکه با عناوین جدید تحریمها را دشوارتر کردند. لذا صرف بازگشت آمریکا به برجام در شرایط کنونی کفایت نمیکند. بهخاطر اینکه برجام در شرایطی مذاکره شد که نوع دیگری از تحریمها علیه ایران مطرح بود و رفع آن تحریمها در داخل برجام تشریح شد؛ یعنی هدف برجام هم این بود که آن تحریمها را بردارد. امروز برای اینکه آن شرایط فراهم بشود، صرفاً بازگشت به برجام برای آمریکا کافی نیست، بلکه باید تحریمها را بردارد یعنی نه اینکه بگوید مثلاً من عین کلمات برجام را اجرا میکنم. ترامپ در این چهار سال تلاش کرد که برجام را از محتوا تهی بکند و تحریمهایی را تحمیل بکند که اگر آمریکا به برجام برگردد هم آن تحریمها کماکان باقی بماند. مثلاً بانک مرکزی و وزارت نفت ما را از تحریمهای تحت عنوان هستهای خارج کردند و با عنوان تروریسم تحریم کردند. اصلاً عناوین و نحوهی انتصاب تحریمها را هم عوض کردند.
رهبر انقلاب همین فرمایشات در سخنرانی اخیرشان را به ما نیز فرموده بودند و ما هم بر اساس آگاهیای که از دیدگاه ایشان داشتیم از مدتها قبل اعلام کردیم آنچه که باید آمریکا انجام بدهد، انجام وظیفههایی است که چهار سال از آن تخطّی کرده و اوّل از همه باید آن کار را انجام بدهد. هرچند اوباما هم خیلی با تعهد به وظایف خودش عمل نکرد؛ امّا در چهار سال گذشته، هدف ترامپ نابودکردن برجام بود. آمریکا اوّل باید تعهداتش را انجام بدهد، بعد موضوع بازگشت آمریکا به برجام یک مسئلهی ثانوی است.
موضوع اصلی این است که روابط اقتصادی ما با کشورها عادی بشود. اگر به برجام و قطعنامهی 2231 نگاه کنید، تعهدی که آنجا وجود داشته در واقع عادیسازی روابط اقتصادی ایران با دنیا بوده که بهدلیل تحریمهای آمریکا و اتحادیهی اروپا و بهدلیل تبعیت بسیاری از آمریکا، بدون هیچ منطقِ قانونیای غیرعادی شده بود و در این چهار سال هم با فشارهایی که ترامپ آورد این وضعیت ادامه پیدا کرد. لذا خواست رهبر انقلاب، مسئولین کشور و مذاکرهکنندگان همین است که مهمترین اولویت، برداشتهشدن تحریمهاست. بعد از آن بحث ورود آمریکا به برجام مورد توجه قرار میگیرد.
* همانطور که میدانید آمریکا و اروپا برای رفع تحریمها باید یکسری گامهای عملی بردارند. این اقدامات چیست؟ چه خسارتهایی از ناحیهی خروج آمریکا از برجام به ما وارد شده و این خسارتها چگونه قابل جبران هست؟
گامهای عملیای این است که باید روابط اقتصادی ایران با جهان عادی بشود؛ یعنی حل و فصل تمام اقداماتی که آمریکا کرده و باعثشده رابطهی اقتصادی با ایران را محدود بکند. ما با آمریکا کاری نداریم.
امّا اگر بخواهیم وارد جزئیات بشویم، باید محدودیتهایی که برای فروش نفت ایران ایجاد کردند را بردارند. نفت ایران مشتری دارد، ولی آمریکاییها با روشهای زورمندانه و فشار مانع شدند که مشتریها نفت ایران را خریداری کنند. خب این هم باید متوقف بشود. باید روابط بانکی ما به حالت اوّلیه برگردد. باید قراردادهایی که ما داشتیم با شرکتهای مختلف اجرایی بشود. باید طرفهای مختلف کارگزاریهای بانکی ما به حالت اوّل برگردند. مشکلاتی که برای حملونقل و بیمهی ما بوده باید برگردانند.
بهعبارت دیگر، آنچه که در ضمیمهی دوم برجام هست تأکید بر آثار اقدامات دارد. نه فقط اینکه آقای بایدن یک متنی را امضاء بکند. امضاء ضروری است، امّا این فقط شرط لازم است. شرط کافی این است که ما آثار اقدامات آمریکا را ببینیم. هم در برجام، هم در بحث تعهدات اتحادیهی اروپا و هم در بحث تعهدات آمریکا مطرح و تأکید شده است. حرفی که ما در چهار سال گذشته به اروپاییها زدیم این است که درست است شما یکسری امضاء کردید و یک رشته تحریمها را برداشتید، امّا مردم ایران اثری نمیبینند. الآن مردم ایران میبینند که شرکتهای اروپایی ایران را ترک کردند. اینها اثراتی است که ما باید ببینیم.
در مورد خسارت نیز رهبر انقلاب هم در فرمایشاتشان به ما، هم در سخنرانی عمومیشان فرمودند که موضوع خسارت از موضوعاتی است که باید در مراحل بعدی مورد بحث قرار بگیرد. واقعاً هم باید مشخص باشد که برجام مثل یک در گردان نیست که شما از یک طرف وارد و از طرف دیگر خارج بشوید. بالاخره روابط بینالملل قاعده دارد. اقدامات آمریکا باعث خسارت بر مردم ایران شده و حتماً در مراحل بعدی موضوعاتی که مورد نظر ما هست برخی سوءاستفادههایی است که شاید انجام بدهند و همینطور جلوگیری از تکرار اقدامی است که آمریکا کرد. ما نباید فراموش کنیم که پنجاه شرکت چینی هم توسط آقای ترامپ در چهار سال گذشته تحریم شدند و شرکای ما ضربه و ضرر دیدند. این ضررها هم باید جبران بشود.
* در بین صحبتهای رهبر انقلاب یک گزارهای وجود دارد که مسئلهی ما بازگشت آمریکا به برجام نیست، بلکه رفع تحریمهای ظالمانه است. آیا بازگشت آمریکا به برجام برای ما فوایدی هم دارد؟
بعد از قطعنامهی 2231، حضور آمریکا در برجام تنها در صورتی مفید است که مزایای اقتصادی برای ایران داشته باشد. هدف جمهوری اسلامی از حضور آمریکا در برجام با 2231 محقق شده؛ یعنی قطعنامهها لغو شدند. الآن آمریکا میتواند این امتیاز را با واردشدن به برجام دوباره به دست بیاورد و این امتیازی نیست که به ما میدهد، بلکه امتیازی است که برای خودش به دست میآورد که بر اجرای برجام میتواند نظارت بکند.
لذا همانطور که رهبر انقلاب فرمودند، بازگشت آمریکا به برجام بدون برداشتن تحریمها نهتنها منفعتی برای ما ندارد، بلکه منفعت صرف برای آمریکاست.
* مسئلهی دیگری که در بیانات رهبر انقلاب و سایر مسئولین هست، موضوع تعهدات متقابل است. تحلیل شما از قانون مجلس و اقدام اخیرِ دولت چیست؟ وزارت خارجه و دولت در قبال برگشت تعهدات در حوزهی برجام چه برنامهای دارند؟
ما یک روندی را بعد از خروج آمریکا از برجام شروع کردیم و دو دور این روند را نهایی کردیم. در آذرماه 97 به اروپاییها نامه نوشتیم و گفتیم ما تا حالا دو دوره به شما فرصت دادیم، (از اردیبهشت 97 تا آذر 97، بیش از شش ماه) اگر الآن راهی پیدا نکنید ما شروع به اجرای حقمان در مادهی 36 میکنیم. شش ماه دیگر هم فرصت پیدا کردند تا نزدیک به اردیبهشت 98 که از آن زمان ما شروع کردیم و اقدامات خودمان را در پنج مرحله اجرایی کردیم. این پنج مرحله را هم با هماهنگی هیئت عالی نظارت بر برجام که بر اساس دستور رهبر انقلاب بعد از پذیرش برجام عملیاتی شده بود طراحی و اجرایی کردیم و در مرحلهی پنجم اعلام کردیم که به جز نظارت آژانس ما هیچ محدودیت دیگری از برجام را قبول نداریم.
آنها نهتنها به عهدشان وفا نکردند، بلکه تخلف هم کردند. البته ما همواره اعلام کردیم که میتوانیم در صورت اجرای تعهدات طرف مقابل با توجه به اینکه کشور قانونمداری هستیم و به عهدمان وفا میکنیم، به تعهداتمان برمیگردیم. لذا این اقدام از اردیبهشت 98 شروع شد و در پنج مرحله پیش رفت. مرحلهی آخرش در اواخر سال 98 بود و ما رسماً به اعضای برجام اعلام کردیم که دیگر ما تعهدی نسبت به محدودیتهای هستهایمان نداریم؛ یعنی ما همان زمان هم میتوانستیم غنیسازی 20 درصد را اجرا بکنیم و امکانش را هم داشتیم، کمااینکه با فاصلهی بسیار اندکی از مصوبهی مجلس این کار انجام شد.
امّا دولت در مورد مصوبهی مجلس نظرات متفاوتی داشت و ما آن نظرات را ابراز کردیم، ولی وقتی مصوبهی مجلس تبدیل به قانون شد، همه تابع قانونیم. اصلی که ما را هدایت میکند قانون است. همان زمانی که مصوبهی مجلس تصویب شد، من در یک اجلاس بینالمللی که بهصورت وبیناری شرکت میکردم، اعلام کردم که اگر مراحل قانونی این مصوبه طی بشود ما اجرا میکنیم. وقتی هم مراحل قانونی طی شد، ما اجرا را شروع کردیم. در اجلاس وزرای 1+ 4، من بهصراحت گفتم شما ادعا میکنید که کشورهای دموکراتیکی هستید، چطور از ایران میخواهید که مهمترین اصل دموکراسی که رعایت نظراتِ نمایندگان مردم هست را عمل نکنیم؟
رهبر انقلاب هم در جلسهای فرمودند که مصوبهی مجلس باید اجرا بشود. آقای دکتر روحانی و آقای دکتر صالحی هم گزارش دادند که به آژانس اعلامشده و اجرا میشود. اگر خاطرم باشد جلسه روز شنبه بود و دوشنبه ساعت یازده صبح این اقدام انجام شد.
دولت آئیننامهای را تصویب کرد و بر اساس آن آئیننامه کار سازمان انرژی اتمی شروع شد. بحمدللّه توفیقاتی که سازمان انرژی اتمی در پنج سال گذشته در چهارچوب برجام کاملاً مبتنی بر تعهداتمان و بعد از شروع اجرای مادهی 36 داشته، این امکان را به ما داد که همهی مصوبات مجلس را در ظرفهای زمانی که دولت و مجلس توافق و تعیین میکنند، اجرا کنیم و به همین ترتیب هم تا حالا پیش رفتیم. تولید غنیسازی 20 درصد شروع شده و ما موارد را اعلام کردیم. بقیهی موارد هم بر اساس چهارچوبهایی که تعیینشده و بر اساس منافع ملی پیش خواهد رفت. زمانبندی آن را هم دولت در آئیننامهی اجراییاش مشخص کرده که انشاءاللّه عملی خواهد شد.
* یک نکتهای که در صحبتهای رهبر انقلاب مطرح بود «تعهد در مقابل تعهد» است. در مورد تعهدات طرفین صحبت شد، ولی نقشهی راه ما در قبال تعهد احتمالی چه خواهد بود؟
همانطور که عرض کردم فرمایشات عمومی و خصوصی رهبر انقلاب یکی است. لذا به ما قبلاً هم دستور داده بودند و ما هم بر اساس ارشادات ایشان سیاست بیانیه در برابر بیانیه، امضاء در برابر امضاء، اجرا در برابر اجرا را انجام دادیم. اگر آنها میخواهند به برجام برگردند و تعهداتشان را انجام دادند، ما هم تعهداتمان را انجام میدهیم. اگر آقای بایدن دستور اجرایی امضاء بکند، ما هم امضاء میکنیم. هر وقت اجرا کردند ما هم اجرا میکنیم. این مراحلی است که کاملاً مشخص تدوینشده و فقط هم دستوری نیست. این آمریکاست که خارجشده و باید تعهداتش را انجام بدهد. همانطور هم که رهبر انقلاب فرمودند بازگشت به برجام اصل نیست، اجرای تعهدات اصل است.
یک نکتهای را هم عرض بکنم؛ در چهار سال گذشته یک بار دیگر ثابت شد که فشار بر ایران کار نمیکند. آمریکاییها واقعاً فکر میکردند فشاری که در دورههای گذشته بر ایران واردشده، کافی نبوده و عنوان آن را فشار حداکثری گذاشتند. خیال میکردند اگر فشار حداکثری بیاورند تأثیر میگذارد. اگر خاطرتان باشد در اردیبهشت 97 که از برجام خارج شدند، پیشبینی آقای بولتون، مشاور امنیت ملی وقت آقای ترامپ این بود که ایران نمیتواند چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب را برگزار کند. خب دیدند که مردم ما با صلابت نهتنها چهلم که چهلویکمین و چهلودومین سالگرد پیروزی را هم برگزار کردند و در آینده انشاءالله برگزار میکنند.
شهید بزرگوار ما سردار سلیمانی را با بُزدلانهترین روش در نیمهی شب در یک اتومبیل غیرجنگی بهوسیلهی پهپاد زدند که نشاندهندهی بُزدلی بود و شرم ابدی برای ترامپ شد؛ ولی بعد از این خسارت عظیم، کماکان مقاومت سربلند ایستاده و ادامه میدهد.
تاکنون هفت رئیسجمهور آمریکا سعی کردند بر ایران فشار بیاورند، ولی شکست خوردند. امروز همهی دنیا میگوید سیاست فشار حداکثری نهتنها شکست خورد، بلکه شکست فجیعی خورد.
* اگر طرفهای برجام، بخواهند شرایط جدیدی برای برداشتن تحریمها مطرح کنند، موضع ما چه خواهد بود؟
بههیچوجه حق ندارند چنین کاری بکنند. اوّلاً موضوع برجام موضوع هستهای ایران بود و موشکی ربطی به این نداشت و اگر قطعنامهی شورای امنیت هم اشارهای به موشکی کرده بود، به موشک دارای کلاهک هستهای اشاره کرده بود. وقتی ایران سلاح هستهای نداشته باشد، موشک دارای کلاهک هستهای هم دیگر معنی نمیدهد. لذا اصلاً موضوعیت ندارد، ضمن اینکه خط قرمز ما هم است. ثانیاً طرفهای برجام که سالانه بالای صد میلیارد دلار سلاح به منطقه میفروختند، در موقعیتی نبودند که به ایران بگویند شما ابزار دفاعیات را از دست بده.
وقتی آنها این بحث را مطرح میکردند ما علاوه بر اینکه میگفتیم موشک ربطی به برجام ندارد، میگفتیم آیا شما حاضرید فروش تسلیحاتتان به منطقه را متوقف کنید؟ آیا کشورهای منطقه حاضرند هزینهی نظامیشان را به هزینهی نظامی ایران برسانند؟
اروپاییها و آمریکاییها باید بدانند ما موضوعی را که یک بار مذاکره و توافق کردیم، دوباره مذاکره نخواهیم کرد. قاعدهی مذاکره این نیست. آنها باید سیاست زیادهخواهی را کنار بگذارند. اگر با دیگران میتوانند مذاکره کنند، بروند از نو مذاکره کنند. آمریکاییها یک اصطلاحی دارند که میگویند آنچه مال من است که مال من است، ولی آنچه مال تو است قابل مذاکره است. اگر این قاعده را با دیگران بهکار میبرند باید این نکته را متوجه باشند که چنین قاعدهای را با ایران بهعنوان قدیمیترین ملت جهان هیچگاه نمیتوانند انجام بدهند.