اما در آخرین اظهار نظر جنجالی؛ اردوغان در رژه پیروزی آذربایجان باز هم از سخنان اختلاف برانگیز استفاده کرد؛ اختلافی که در پشت آن همان احیای عثمانی نهفته که در کمتر از یک روز با واکنش شدید مسئولان کشورمان رو به رو شد. ظاهرا سیاست انگلیسی تفرقه بنداز و حکومت کن اردوغان این بار جواب نداده است؛ اردوغانی که ظاهرا فراموشی دارد و فراموش کرده که اگر ایران نبود؛ او و دولتش دو سال قبل با یک کودتا به تاریخ پیوسته بودند.
اما شاید بد نباشد اشاره کنیم که دوستی دو ملت ایران و ترکیه پیشینه ای تاریخی دارد و به دفاع مقدس باز می گردد. دفاع مقدس و دوران هشت ساله جنگ تحمیلی عرصهای بود که همه اقشار مختلف مردم از جمله جوانان در آن حضور داشتند و توانمندیهای خود را در این عرصه ظهور و بروز دادند. دفاع مقدس عرصهای بود که اگر نیروهای مردمی و جوانان با نیروهای مسلح کشورمان متحد و یکپارچه نمیشدند، ممکن بود که یا به پیروزی نرسیم و یا رسیدن به پیروزی دیرتر رخ دهد.
یکی از نکات و ویژگیهای دفاع مقدس این است که برای همه مردم حق جو و حق طلب دنیا واضح و مبرهن است که این جنگ نبرد حق علیه باطل بود. به همین دلیل هم رزمندگان و افراد گوناگونی از کشورهای خارجی برای دفاع از انقلاب اسلامی در این جنگ حاضر شده و به دفاع مشغول شدند؛ چرا که همه مسلمانان برای مقابله با ظلم و ستم یکپارچه و همدل بودند.
یکی از شهدایی که از خارج از کشور در طول جنگ تحمیلی در ایران حضور پیدا کرد و رشادتهای بسیاری را در طول هشت سال دفاع مقدس انجام داد یک شهید ترکیهای به نام شهید کمال قزل کایا بود که در ادامه بیشتر با زندگی این شهید آشنا میشویم.
کدام شهید ترکیهای در طول دفاع مقدس حضور پیدا کرد؟
شهید کمال قزل کایا یکی از شهدای طلبه و روحانی اهل ترکیه بود که با حضور در ایران در جنگ تحمیلی شرکت کرد و در یکی از سالها به شهادت رسید. کمال در ۲۰ دی ماه سال ۱۳۴۳ در شهری آغری ترکیه و در خانوادهای مذهبی چشم به جهان گشود. این شهید ترکیهای در خانوادهای به دنیا آمد که از ملیگرایی، کمونیسم و بی دینی نفرت داشت و معتقد بود که مسلمانان نباید خود را در مرزهای جغرافیایی که کفار تعیین کردهاند محبوس و زندانی کنند.
او که علاقه بسیاری به امام خمینی (ره) داشت، به همراه پسرخاله خود در سال ۱۳۵۹ وارد ایران شد و در سال ۱۳۶۰ با ورود به حوزه علمیه حجتیه قم مشغول به تحصیل علوم دینی شد. کمال در این سالها زبان فارسی را یاد گرفت و حتی توانست کتابهایی را از زبان فارسی به ترکی استانبولی تبدیل کند تا از این راه بتواند هموطنان خود را به دین اسلام دعوت کند. کمال بسیار با بصیرت بود و با همین بصیرت به اینکه دفاع مقدس جنگ بین حق و باطل است پی برد و پس از تلاشهای بسیار توانست تا در سال ١٣۶٣ با عضویت در کمیته انقلاب اسلامی به جبهههای حق علیه باطل اعزام شود.
او سرانجام و تنها پس از گذشت دو ماه از اعزام به جبهه و روز ۲۸ تیرماه سال ۱۳۶۳ در حالی که در منطقه عملیاتی قصر شیرین حضور داشت بر اثر برخورد ترکش ناشی از انفجار خمپاره به شهادت رسید. مزار این شهید بزرگوار به درخواست خود در قطعه ۲۷ گلزار شهدای تهران جای گرفته است.
شهید قزل کایا چه وصیتی داشت؟
از شهید قزل کایا وصیتنامهای نیز به یادگار مانده است که در بخشی از آن آمده: «امروز میبینیم به خاطر حفظ اسلام و منافع مسلمانان در ایران چقدر شهید و اسیر و زخمی داده میشود، ما هم به حکم اینکه مسلمان هستیم مکلف به ادامه این راه میباشیم. پدر عزیزم! اگر من شهید شدم، برادرم عبدالله را به ایران بفرستید که جای خالی مرا پر کند و برای رهایی مسلمانان، فراگیری علوم اسلامی را شروع کند و در ادامه از مادرم، خواهران و برادرانم حلالیت میطلبم نسبت به آنچه از آنها بر گردن دارم.ای خواهران عزیزم! مثل حضرت زینب (س) باشید و در کشورم (ترکیه) که راه کفر را در پیش گرفته بر اساس عمل اسلامی تلاش کنید. مخصوصا حجاب اسلامی را رعایت کنید و تلاوت قرآن را بیاموزید.»
وی در ادامه گفته است: «ای پدر عزیزم! از نزدیکان و دوستان برای من حلالیت بطلبید. ای جمال الدین برادرم! برای فراگیری علوم اسلامی از هر کسی بیشتر تلاش نشان بده، چون ملت محروم ما به شما و امثال شما نیاز دارد.ای دوستان برای زمینه سازی اسلامی در کشورهای خود علوم اسلامی را سریع تر فرا بگیرید. اگر شهید شدم مرا در بهشت زهرا (س) دفن کنید و برای اینکه خداوند مرا بیامرزد دعای شما را انتظار میکشم.»
پدر و مادرمان دوست داشتند که همه در راه اسلام تحصیل کنیم
برادر شهید قزل کایا در مصاحبه با باشگاه خبرنگاران جوان و درباره این شهید بزرگوار میگوید: «اولین کسی که از خانواده ما به ایران مهاجرت کرد و مشغول تحصیل علم شد، داداش عزیزم کمال بود.» او درباره علت سفر شهید کمال به ایران میگوید: «روزی برادرم دوان دوان به خانه آمد و در دستش عکس یک مرد نورانی بود که داشت با هیجان بسیار این عکس را به پدر و مادرمان نشان میداد. مرحوم پدرم و مرحومه مادرم بسیار دوست داشتند که همه ما در راه اسلام مشغول به تحصیل شویم.»
بحری آکیول یکی از دوستان شهید قزل کایا نیز درباره این شهید و در گفتوگو با باشگاه خبرنگاران جوان میگوید: «شهید کمال از نجف آباد اصفهان و به دلیل اینکه تبعه ایران نبود با اسم مستعار عبدالرحمان یوسفی اعزام شد. او خوش اخلاق بود و رفتارش ۲۰ بود. همیشه خیرخواه مردم بود و به نماز بی نهایت اهمیت میداد. شهید کمال در وصیتنامه اش خطاب به پدرش نوشته اگر در جبهه شهید شدم برادرم عبدالله را به جبهه بفرستید تا آن سنگری که من در آن حضور داشتم و با شهادتم خالی شده است پُر شود. شهید کمال حتی در وصیتنامه اش مینویسد که قدر این انقلاب را بدانید، چرا که این انقلاب متعلق به همه مسلمانان جهان است.»