چرا میگویند «نگویید شهید فخریزاده دانشمند هستهای بوده است»!؟ نکته مهم در انتشار این گزاره در افکار عمومی این است که اولاً ابتدا در رسانههای بیگانه و از سوی مقامات آمریکایی، و بیشتر با گرایش دموکرات عنوان و سپس در داخل کشور پیگیری شد اما پس از 24 ساعت همان رسانههای آمریکایی- اسرائیلی با تغییر خط خبری خود تأکید کردند شهید فخریزاده دانشمند هستهای بوده و حتی تلاش داشتند القا کنند این شهید بزرگوار در حال کار روی بمب هستهای بوده و در داخل نیز با تحریف چهره این شهید عزیز ادعا کردند عضو تیم مذاکرهکننده هستهای بوده است! ثانیاً نکته بسیار مهمتر و تعجببرانگیز و البته مشکوک این بود که برای اولین بار تمام رسانههای غربی و بهویژه مقامات امنیتی صهیونیستی در یک موج گسترده صریحاً و آشکارا اذعان کردند این اقدام توسط اسرائیل و شخص نتانیاهو صورت گرفته است. رویترز و سیانان و فرانس 24 و بیبیسی ادعا کردند «منابع رسمی در آمریکا اعلام کردند شکی نیست که اسرائیل در پشت پرده ترور محسن فخریزاده قرار دارد».
رسانههای صهیونیستی از جمله یدیعوت آحارنوت؛ کانال 12 و شبکه کان و روزنامه هاآرتص که اولین منابع خبری منتشرکننده خبر شهادت فخریزاده بودند، هم اعلام کردند «نتانیاهو تلویحاً مشارکت در ترور محسن فخریزاده دانشمند هستهای ایران را تأیید کرد و ترور فخریزاده عملیات مشترک آمریکا و اسرائیل بود». حال اصل داستان پشت پرده این دو نکته چیست؟ هرچند به حسب ظاهر در داخل چون دولت آقای روحانی با توجه به رأی آوردن بایدن در جهت منافع جناحی برای مذاکرات جدید خیز برداشته، القا میکنند شهید فخریزاده دانشمند هستهای نبوده و صرفاً یک کارمند مرکز پژوهشهای وزارت دفاع بوده است و در خارج نیز تلاش دارند برای تحتالشعاع قرار دادن شکستهای آمریکا و اسرائیل در منطقه القای قدرت کنند، اما اصل داستان این است که این جنایت نه در حوزه اختیار و قدرت رئیسجمهور آمریکا میباشد که اکنون در حال ترک کاخ سفید است و سودی نمیتوان برای او متصور بود و نه در حوزه اختیار و قدرت نخستوزیر رژیم صهیونیستی است که باید در وحشت و هراس لحظه انتقام سخت ثانیهشماری کند، بلکه مستقیم و بلاواسطه در حوزه برنامهریزی «دولت عمیق» در آمریکاست، که تصمیم میگیرد در آمریکا چه کسی رئیس جمهور و مجری سیاستهای آنها باشد و چه کسی نباشد تا جایی که ترامپ هم با آن همه ادعاهایش در مورد تقلب، پذیرفته کاخ سفید را ترک کند!
لذا در حالی که دولت فعلی آمریکا قرار است تا چند هفته دیگر برود و دولت اسرائیل با دولت جدید آمریکا کار کند و همچنین دولت ایران نیز باید تا چند ماه دیگر قدرت را به دولت جدید منتخب ملت واگذار کند، هیچگاه و هیچکس در این شرایطِ انتقال قدرت به چنین اقدام حماقتآمیزی دست نمیزند مگر یک برنامهریزی مهمتر و فراتر از سطح دولتها صورت گرفته باشد.
ثالثاً خطای استراتژیکی که صورت گرفت این است که مسئولان و رسانههای دولتی و بهویژه شخص آقای روحانی عجولانه در خصوص موضع ایران با وجود به قدرت رسیدن بایدن بارها اظهارنظر کردند و حتی رسانه ملی یک برنامه گفتوگوی ویژه خبری به این موضوع اختصاص داد، اما بایدن بعد از رأی آوردن هنوز هیچگونه اظهارنظری درباره موضع دولت آیندهاش در مقابله با ملت ایران نکرده و به عبارتی دست دولت ایران با تکرار مواضع خود خالی شده و دست دولت آینده آمریکا هنوز برای اعلام موضع باز و در نتیجه بایدن با دست پر و بر اساس اعلام موضع آقای روحانی در حال طراحی استراتژی و برنامهریزی برای مقابله با ملت ایران است!
لذا جنایت ترور شهید فخریزاده بعد از اعلام موضع دولت ایران و همراه با سکوت بایدن بسیار عجیب و مشکوک و دارای ابعاد سیاسی- امنیتی و حتی اقتصادی پیچیده و پنهانی و دقیقاًً در راستای سیاست دولت آینده آمریکا در مقابله با ملت ایران است. چراکه دولت عمیق آمریکا با این جنایت و همزمان با القای تاکتیک نخنماشدهِ «سایه جنگ» تلاش دارد ملت ایران را با ترس بر سر یک دوراهی دو سر باخت قرار دهد و القا میکنند ملت ایران یا باید گزینه جنگ را بپذیرد، و یا با بیحاصل بودن مذاکرات برجامی، مجدداًً با وعده محققنشدنی رفع تحریمها و بدون هیچگونه پیششرطی از جمله اجرای تعهدات برجامی طرف آمریکایی و اروپایی پای میزه مذاکرات موشکی و منطقهای بیاید.
هرچند در خصوص القای سایه جنگ مزه قدرت مقاومت را در مقیاس بسیار کوچک در سوریه، یمن، لبنان، عراق و آبهای عمان و مدیترانه و خلیج فارس چشیدهاند و میدانند که هیچگاه قدرت درگیر شدن با جریان مقاومت را ندارند، اما در خصوص القای پذیرش مذاکره مجدد نیز اولاً هنوز 50 روز تا به قدرت رسیدن تیم جدید در آمریکا باقی مانده و پس از آن نیز دولت در حال اتمام روحانی آماده برگزاری انتخابات ریاست جمهوری 1400 میشود و عملاً وقتی نمانده که بخواهند برای مذاکرات جدیدی برنامهریزی کنند.
ثانیاً آنچه که در حال القاسازی است تلاشی از روی ناامیدی برای تأثیرگذاری بر رأی ملت ایران در انتخابات 1400 میباشد، در حالی که مردم ایران با حلم مدنی و صبار بودن خود هوشیارتر شدهاند که آمریکا همچنان شیطان بزرگ و به همراه متحدان اروپایی و نفوذیهای داخلیاش غیرقابل اعتماد است و تنها نیرویی که میتواند نجاتدهنده کشور باشد، در داخل است. ثالثاً ملت ایران منتظرند آنهایی که مزورانه ادعا دارند ریزش چند هزار تومانی دلار و سکه این روزها بعد از افزایش غیرقابل توجیه و بیسابقه در ماههای اخیر، نتیجه رأی آوردن بایدن است، پاسخ دهند این ریزشهای مصنوعی و روانی و دستوری در حالی که هر روزه مقامات دولتی از افزایش 30 تا 60 درصدی قیمت اجناس از جمله لبنیات و خودرو و لاستیک و مرغ و تخممرغ و...خبر میدهند، چه سودی برای مردم دارد و بگویند با این تناقض «بایدن کجای سفره کوچکشده ملت ایران قرار دارد»؟!
واصولا بایدن که در دولت اوباما مهمترین و بدترین تحریمها را علیه مردم ما اعمال کرد، کجای این سفره قرار داشت که اکنون توقع دارند ملت ایران به او دل ببندند؟! رابعاً اگر جریان غربگرا هم بخواهد با تغییر محاسباتی برخی از مقامات دولتی، آنها را وارد مذاکرات کوتاهمدتی با قاتلان شهید سلیمانی و فخریزاده برای بهرهبرداری جناحی در انتخابات 1400 کند، ملت و نظام چنین اجازهای به آنها برای تهدیدزایی بیشتر با وجود چکهای برگشتی برجام نخواهند داد همان گونه که مصوبه 9 مادهای طرح راهبردی اخیر مجلس مسیر یکطرفه دولت در پذیرش هر مذاکره و درخواست زیادهخواهانهای را مسدود کرد.
خامساً اما پشت پردهِ القای دانشمند هستهای نبودن فخرالشهدا، هدف مهمتر دیگری دارد و آن ترس از افشای نفوذیهای هستهای- امنیتی در بدنه اجرایی و متن جریان غربگرای حاکم بر کشور است. اظهارات مهم دبیر شورای عالی امنیت ملی در حاشیه مراسم خاکسپاری شهید فخریزاده و در ارتباط زنده با شبکه خبر پاسخ این ادعاست که تأکید کرد «دستگاهها و سیستمهای اطلاعاتی کشور با دقت احتمال وقوع و محل وقوع حادثه علیه شهید فخریزاده را پیشبینی کرده بودند و به این اطلاعات رسیدند که وی در کدام محل به شهادت میرسد و متأسفانه جدیت مورد نیاز اعمال نشد»!
حال باید پاسخ داده شود که با وجود چنین اطلاعاتی از وقوع و محل وقوع شهادت شهید فخریزاده، چرا دشمن امکان اجرای نقشه خود را پیدا کرد و کدام «عامل نفوذی» توانسته در لحظه اجرای این جنایت چشم سیستمهای اطلاعاتی- امنیتی کشور را کور کند؟! قطعاً برای گرفتن انتقام سختی که وعده آن داده شده، شناسایی و افشای چهره «عامل نفوذی طراحان و حامیان ترور» و معرفی آن به مردم بسیار مهم و مطالبه امروز ملت ایران است. خبر مهم رئیس قوه قضائیه در خصوص تشکیل کمیتهای با حضور دستگاههای اطلاعاتی- امنیتی کشور از جمله قوه قضائیه و سازمان اطلاعات سپاه در این مسیر میتواند بسیار کمککننده و تسریعکننده در رسیدن به این «عامل نفوذی» باشد.
دکتر محمدحسین محترم