پس از ترور شهید فخری زاده پنجمین شهید هسته ای کشورمان و طرح این موضوع که بخشی از اطاعات این شهید از جریان مذاکرات هسته ای و آژانس بین الملی به دست دستگاه های جاسوسی غربی رسیده است این نظریه مطرح شد که تا چه حدی می توان به این سازمان به ظاهر مستقل بین المللی اعتماد کرد.
«ما به آژانس بدبینیم؛ آژانس نشان داده که هم مستقل نیست، هم عادل نیست؛ مستقل نیست زیرا تحت تأثیر قدرتها است؛ عادل نیست چون بارها و بارها برخلاف عدالت حکم کرده و نظر داده است» این بریده ای از این بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار مسئولان نظام به تاریخ 2 تیرماه 1394 است که شاید در مقاطعی از تعاملات ما و آژانس، نسبت به آن غفلت شده است.
از آغاز شروع بحران بین آژانس و ایران در زمستان سال 1381 و اولین گزارش آژانس در باره برنامه هستهای جمهوری اسلامی ایران در تاریخ 6 ژوئن 2003 و اولین قطعنامه در شورای حکام علیه ایران در تاریخ 12 سپتامبر 2003 ، همواره کشورمان یکی از شفاف ترین همکاری ها را با آژانس بین المللی انرژی اتمی داشته و با وجود تحریم ها و بد عهدی های مختلف از سوی طرف های غربی در هیچ برهه ای به صورت یکجانبه هیچ توافقی را نقض نکرده است.
در ادامه نیز پذیرفتن پروتکل الحاقی از سوی ایران، منجر به ارائه حجم انبوهی از اطلاعات طبقهبندی شده هستهای کشور شد؛ بهطوریکه در اکتبر 2003، ایران 1033 صفحه مطلب به آژانس ارائه داد، ارائه این میزان اطلاعات در طول همکاری کشورها با آژانس بینظیر بود و یکبار دیگر ثابت کرد ایران خواهان همکاری شفاف با مراجع بین الملی در زمینه برنامه هسته ای خود است.
نظارت هسته ای یا ابزار جاسوسی؟
بارها کارشناسان در مورد ارتباط بازرسان آژانس با سرویس های جاسوسی هشدار داده بودند و در سال های گذشته نیز به ویژه پس از توافق هسته ای موسوم به برجام ، حجم بازرسی های آژانس به طور فزاینده ای افزایش یافت؛ بهطوری که طبق گفته آقای ظریف، ۹۲ درصد از فعالیت های بازرسی آژانس مختص ایران بود. این بازرسی ها براساس یکی از تعهدات مهم ایران در برجام، یعنی اجرای پروتکل الحاقی انجام میپذیرد.
نطنز؛ اولین قربانی بازرسیهای آژانس
این بازرسیها باعث اشراف اطلاعاتی کامل طرف های غربی شده است. که در آخرین نمونه آن، انفجار یکی از سوله های تحقیقاتی سایت نطنز و به تاخیر افتادن برنامه توسعه ای صلح آمیز کشورمان به دنبال این اتفاق بود. اما چیزی که در این میان قابل توجه است طرح این فرضیه توسط سخنگوی سازمان انرژی اتمی است که مدعی شد عوامل انفجار نطنز و ترور شهید فخری زاده یکی هستند.
اما این اولین باری نیست که کارکنان آژانس در قامت جاسوس ظاهر می شوند.
آبان ماه 98 خبر ممانعت از ورود خانم بازرس به یکی از تاسیسات هسته ای حاشیه هایی را به همراه داشت.
سازمان انرژی اتمی در اطلاعیه خود آورده بود «هنگام ورود این خانم بازرس، تجهیزات کنترلی، علامت هشدار را نشان داده است و به همین دلیل ضمن کنترل وسایل همراه بازرس، از ورود او به سایت جلوگیری و مراتب نیز به آژانس بینالمللی انرژی اتمی منعکس شده و از طرف ایران به آژانس اعلام شده که پذیرش قبلی این بازرس لغوشده تلقی میشود.» آن زمان وجود نیترات منفجره در وسائل این خانم مطرح شده بود که نشان عدم حسن نیت در بازرسی های آژانس بود.
سال 1391 «جی کارنی»، سخنگوی وقت کاخ سفید با بیان اینکه آمریکا برنامه هستهای ایران را زیر نظر دارد، گفت: «بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی چشمهای ما هستند.» این صریحترین اظهارنظر مقامات آمریکایی درباره همکاریهای فراقانونی آژانس با ایالات متحده درخصوص برنامه هستهای ایران است.
اما در تازه ترین اقدام نشت اطلاعات پادمانی در رویترز نیز نمونهی دیگری از غیر قابل اعتماد بودن آژانس بین المللی انرژی اتمی است که کاظم غریب آبادی در مورد آن اطلاع رسانی کرده است.
طعنه نماینده روسیه به آژانس
اخیرا نیز نماینده روسیه در آژانس دریکی از نشست های داخلی این نهاد از مسئولان آن پرسیده بود که آیا این جا آژانس است یا بخش تکمیلی اطلاعات موساد؟!
پس از اقدام تروریستی صهیونیست ها در به شهادت رساندن دانشمند هسته ای کشورمان شهید محسن فخری زاده و اقدام به موقع مجلس در تصویب قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریم ها لازم است به صورت جدی نحوه همکاری ها با آژانس مورد بررسی مجدد قرار گیرد، چرا که بارها و بارها این سازمان به اصطلاح بین المللی نشان داده بیش از آنکه در خدمت صلح جهانی باشد در خدمت قدرت های جهانی و حتی سازمان های جاسوسی است و قطعا غیر قابل اعتماد.