دوباره یک ترور ؛ دوباره یک شهادت مظلومانه و دوباره اشک و آه ملت استوار اما دلشکستهای که یکی از فرزندان غیور خود را از دست داده است. اما در آن سو، دشمنان مشغول عوض و بدل کردن ماسک صورت خود هستند! دموکراتهای آمریکا دلخوش از جریانهایی که دوگانه «الاغ- فیل» را در داخل کشور ترویج میکنند، مشغول تبری جستن از ترور شهید دکتر محسن فخریزاده هستند! انگار نه انگار اوباما از سال 2008 تا 2016 میلادی تروریستهای درجه یک سازمان سیا را برای ترور دانشمند غیورمان به صف کرده بود و حتی از بازرسان آژانس و جاسوسان سازمان ملل خواسته بود به هر نحو ممکن به دکتر فخریزاده دسترسی پیدا کنند! دموکراتها به کمک جریانهای داخلی طرفدار خود در ایران، در حال مخابره آدرسهایی نادرست، خطرناک و گمراهکننده به داخل کشورمان هستند! بازی پیشبینی شده از سوی دموکراتها در این مسیر بسیار پیچیده است؛ جو بایدن مشغول چینش ویترین سازمانهای امنیتی و سیاسی آمریکاست؛ بدون آنکه به اجناس موجود در داخل مغازه و گاوصندوقی که در گوشه آن خودنمایی میکند، آسیبی بزند! رئیسجمهور جدید آمریکا که پس از موافقت ترامپ با آغاز پروسه انتقال قدرت به دموکراتها نفس راحتی کشیده، در حال بازی با عناوین و اسامی است، به گونهای که اثبات کند رئیسجمهوری متفاوت از ترامپ است!
در این میان، بایدن از «آنتونی بلینکن» به عنوان وزیر خارجه و «جیک سولیوان» به عنوان مشاور امنیت ملی دولت خود یاد کرده است؛ 2 دیپلمات شناختهشده آمریکایی که سهم بسزایی در انعقاد شاهکار برجام ـ برای آمریکا ـ در سال 2015 میلادی ایفا کردند! به نظر میرسد کلاسهای آموزشی- مهارتی «دبه کردن در معاملات بینالمللی» بار دیگر با حضور حداکثری دموکراتهای مدعی «چندجانبهگرایی» آغاز شده است! از «جان کری» و «وندی شرمن» گرفته تا «بلینکن» و «سولیوان» از اساتید ثابت این کلاسها محسوب میشوند؛ کسانی که قصد دارند «دیپلماسی ترکیبی» را با پوسته «چندجانبهگرایی» در درون «یکجانبهگرایی آمریکا» هضم کنند.
«جیک سولیوان» اکنون ناچار است «امضای خود پای سند برجام» به عنوان یکی از دیپلماتهای ارشد تیم مذاکرهکننده هستهای آمریکا را نادیده انگاشته و صراحتا از «توافق هستهای» بهمثابه یک «نقطهگذار» یاد کند نه یک «سند حقوقی معتبر». برای سولیوان نیز مانند ترامپ و پمپئو، اساسا اهمیتی ندارد کدام یک از اعضای دائم یا غیردائم شورای امنیت سازمان ملل متحد پای این سند را امضا زدهاند! او (سولیوان) یک بار سال 2019 میلادی در روزنامه «نیویورکتایمز» صراحتا موضع خود را درباره «سرنوشت جنازه برجام» اعلام کرد: «ایران نیز باید درباره خواستههایش (خواستههای حداقلی خود) انعطاف به خرج دهد! تهران باید بداند تصور اینکه ایالاتمتحده تحریمهای قابل توجهی را رفع میکند، بدون اطمینان از اینکه ایران بلافاصله مذاکرات پیرامون توافقی جامع را آغاز خواهد کرد، اشتباه است».
سولیوان معتقد است توافق جامع برنامه توافق را گسترش میدهد(برخلاف بند غروب آفتاب) و ایران باید محدودیتهای جدید موشکی و منطقهای را نیز بپذیرد! همچنین او نیز مانند دموکراتهای دیگر معتقد است باید با استناد به فشارهایی که شورای حکام آژانس به ایران وارد خواهد کرد، زمینه را برای حضور همهجانبه بازرسان آژانس (فارغ از هرگونه قید زمانی و مکانی) در خاک کشورمان فراهم کرد. این مواضع سالیوان را میتوان با جملاتی گویا از سوی «آنتونی بلینکن» در قبال برجام تکمیل کرد: «آمریکا به اجرای تعهداتش در برجام بازمیگردد؛ البته بعد از اینکه ایران هم اجرای تعهدات را از سر بگیرد. البته واشنگتن باید ضمن بازگشت به توافق هستهای، مهار فعالیتهای جمهوری اسلامی ایران در منطقه و همینطور برنامه موشکی این کشور را در دستور کار قرار دهد. آمریکا باید تحریمهای غیرمربوط به برجام را به عنوان یک اهرم نگه دارد». تجمیع مواضع سولیوان و بلینکن (مشاور امنیت ملی و وزیر خارجه دولت بایدن) کار سختی به نظر نمیرسد! اساسا قرار نیست «تعلیق تحریمهای ایران» رنگ و بوی واقعیت به خود بگیرد، زیرا در این صورت پازل چیده شده و مورد توافق دموکراتها و جمهوریخواهان مبنی بر «مهار حداکثری ایران» منهدم خواهد شد! بلینکن و سولیوان ماموریت دارند صحنه را به گونهای بچینند که ابتدا با جنازه تزیین شده برجام عکس یادگاری گرفته و در عمل، هزینه کفن و دفن جنازه توافق هستهای دفرمه شده را بر گردن کشورمان بیندازند! دموکراتها مدتهاست از «برجام» عبور کردهاند! کمتر کسی منکر است که اوباما و همراهانش در سال 2015 میلادی نیز «برجام» را نه یک «توافق چندجانبه»، بلکه فونداسیون اولیهای برای بنای ساختاری شدیدا محدودکننده علیه ایران میدانستند.
سولیوان و بلینکن سابقه طولانی و مستمری در بازی با کلمات دارند: «الحاقیه برجام»، «اصلاحیه برجام»، «توافق مکمل برجام» و... واژگانی خواهند بود که هم نام «برجام» را در خود گنجانده و هم میتوانند کلماتی جذاب برای زودباورانی باشند که دم از «پایبندی واقعی دموکراتها به توافق هستهای» میزنند. سولیوان و بلینکن، شبیهترین افراد به «رکس تیلرسون» وزیر سابق خارجه ترامپ هستند. تیلرسون هم معتقد بود باید از ظرفیتهای حقوقی گسترده موجود در برجام (برای طرف آمریکایی) جهت افزودن تعهدات ایران ذیل این توافق و در مقابل، کاهش تکالیف اقتصادی و اعتباری غرب استفاده کرد. تنها تفاوت تیلرسون با زوج بلینکن - سولیوان این بود که وزیر سابق خارجه ترامپ معتقد بود این اقدام باید در قالب «توافق ثانویه و جدید» صورت گیرد اما این ۲ معتقدند باید از هرگونه اقدام ظاهری که پیامآور «شکست برجام» یا «نابودی توافق هستهای» نزد افکار عمومی جهان است خودداری کرد!
در نهایت ترور شهید دکتر «فخریزاده» دانشمند هستهای کشورمان، محصول همافزایی اعضای دموکرات و جمهوریخواه سازمان سیا و همپوشانی عملیاتی مطلق «ساختارهای نظامی- جاسوسی» در واشنگتن، تلآویو و ریاض است. بهتر است بایدن، بلینکن و سولیوان بدانند در کنار معدود سیاستمداران و افرادی که داخل ایران از حضور آنها در کاخ سفید ذوقزده شدهاند، ملتی غیور و نظامی مستحکم حضور دارند که فریب بازی آنها با کلمات را نخواهند خورد.
حنیف غفاری