ترور یکی دیگر از دانشمندان ایرانی در ادامه سلسله ترورهای زنجیره ای، پیام های مهمی در خود دارد که بدون توجه به آنها نمی توان پی به ابعاد این ترور برد.
اینکه تروریست ها پس از ترور سردار سلیمانی که فرمانده اصلی مبارزه با تروریسم در منطقه بود، برای ترور یکی دیگر از دانشمندان هسته ای کشور گام برداشته و در عمل، چهره های علمی کشورمان را هدف قرار می دهند، نشانه آن است که هم قدرت سخت و هم قدرت نرم ایران برای تروریست ها غیرقابل تحمل بوده و جریان ترور، نگران پیشرفت های ایران در مسیر علمی است و دیگر اتهامات درباره نفوذ نظامی، بهانه ای برای توقف این پیشرفت محسوب می شود.
ترور مرد شماره یک تحقیقات علمی و هسته ای کشور که آخرین پروژه تحت مدیریت او مربوط به درمان بیماری همه گیر کرونا بوده است، شلیک مستقیم به سلامت ایرانیان و رشد علمی کشوری است که حتی در شرایط تحریم نیز یکی از کشورهای خبرساز در زمینه تولید علم به شمار می رود.
ترور صورت گرفته اما با وجود همه ادعاهای رقبای منطقه ای ایران در مسیر پیشرفت های علمی، گامی حقیرانه برای توقف کشور است. چنانکه رهبر معظم انقلاب پس از موج نخست ترور دانشمندان هسته ای فرمودند، این ترورها نشان می دهد که تروریست ها به چنان سطحی از درماندگی برای رقابت علمی با کشورمان رسیده اند که توقف مسیر طی شده را جز با حذف فیزیکی چهره های موثر، ممکن نمی بینند.
به این ترتیب روشن است که میلیاردها دلار هزینه برای رقابت علمی با ایران و همزمان تحریم های گسترده علیه کشورمان برای فروکش کردن موج تولیدات علمی، همگی در برابر اراده دانشمندان ایرانی بی نتیجه مانده و کشورمان حالا به سطحی از توسعه علمی رسیده است که سرویس های جاسوسی، برای ترور دانشمندان برنامه ریزی میکنند؛ درست مانند دوران جنگ سرد که دانشمندان هدف حملات سرویسهای جاسوسی قرار میگرفتند و به جای یک رقابت برابر، رشد علمی در زمین ترور پیش می رفت.
رویارویی با جبهه علمی
به این ترتیب اولین و مهمترین پیام این ترور آن است که «توسعه علمی کشور» امروز در خط مقدم جدال با «جبهه ترور» قرار داشته و مهمترین سنگر برای دفاع از منافع ملی ایران، بها دادن به رشد علمی و تقویت بنیه دانشگاهی کشور است.
با این وجود تروریست ها برای ترور چهره های موثر در ایران به جز دست بردن به سلاح، از شیوه های دیگری نیز بهره می برند. یکی از این شیوه ها، استفاده از بازرسان آژانس انرژی اتمی برای جاسوسی و هدفگذاری چهره های هدف ترور است. در واقع در سال های گذشته آژانس ثابت کرده است که به سان یک سرویس امنیتی در جهان ایفای نقش می کند. درست مانند برخی دیگر از نهادهای بین المللی که پیمانکاران امنیتی آمریکا و متحدانش هستند.
برای توقف این روند، باید سطح همکاری ها با آژانس محدود شده و به بازرسان این نهاد اجازه نداد که در قامت جاسوسان علمی، دانشمندان و موقعیت علمی کشورمان را هدف قرار دهند. این کمترین انتظار از دولت است که با کاهش این همکاری ها و حتی کاستن از سطح تعهدات هسته ای خود، نشان دهد که مسیر علمی کشور تحت تاثیر ترورهای بیرونی قرار نگرفته و ایران با قدرت از اقتدار علمی کشور دفاع می کند.
ترور و تحریم؛ موازنه برای توقف پیشرفت
فشارهای آمریکا به ایران برای توقف پیشرفت در حوزه های مختلف، با رویکردهای متنوعی همراه است. از ترور و تحریم تا مذاکره و فشار حقوق بشری. در چنین فضایی، تغییر دولتها در آمریکا و یا ایران هیچ تاثیری بر این عملکرد نداشته است.
ترور شهید فخری زاده در زمانی رخ داد که رئیس جمهوری جمهوری خواه در کاخ سفید بود و رئیس جمهوری اصلاح طلب در پاستور. اما موج قبلی ترور دانشمندان زمانی رخ داد که رئیس جمهوری دموکرات در کاخ سفید بود و دولتی منتقد جریان اصلاح طلب در پاستور. به این ترتیب شواهد نشان می دهد که بیرون از رقابت های سیاسی در ایران و آمریکا، هدف گذاری واشنگتن بر روی توقف پیشرفت ایران است و در این میان تغییر دولتها و سیاستمداران هیچ تاثیری بر این روند نخواهد گذاشت.
آنطور که یکی از نویسندگان صهیونیست توضیح داده، موساد از یک دهه قبل دست کم ۱۵ دانشمند ایرانی را شناسایی کرده است که تاکنون فقط ۶ هدف با عملیات تروریستی روبرو شده اند و بنابراین هنوز اکثریت این لیست برای ترور باقی مانده اند که انتظار می رود تیم امنیتی کشور با قدرت از آن مراقبت کند.
واکنش همه جانبه تهران
واکنش تهران به ترور وقیحانه غربی – عبری – عربی، واکنشی هوشمندانه و تدریجی بوده و هست. آنها که می خواهند از ترور به عنوان یک تله برای جنگ یا افزایش مداخلات منطقه ای استفاده کنند باید خوب بدانند که تلاش آنها به جایی نخواهد رسید و تهران چنان که با هوشمندی، موج اول ترورها را مدیریت کرد، باز هم نسبت به توقف موج تازه اقدام می کند.
راهبرد «نبرد تدریجی» و «مقاومت فعال» جمهوری اسلامی در طول چهار دهه، برتری استراتژیکی را به او در منطقه بخشیده و دشمنان تلاش زیادی می کنند که به هر ترتیب ممکن جمهوری اسلامی را از این راه باز دارند.
از همین رو فشار استراتژی «جنگ تدریجی» بر دشمن باعث شده آنها دست به اقدامات تند و رادیکال بزنند و به نظر می رسد ترور شهید فخری زاده با اقدامات مذبوحانه دیگری دنبال خواهد شد. اما واکنش ایران شامل راهبردهای متعددی است که در کنار یکدیگر، ضمن تضعیف جایگاه رقبای منطقه ای، اسرائیل را همچنان منزوی کرده و اجازه هرگونه حمله از سوی آمریکا را نخواهد داد.
از سوی دیگر همانگونه که رهبر معظم انقلاب در پیام خود در پی ترور دانشمند هستهای و دفاعی شهید محسن فخریزاده صادر فرمودند، واکنش و راهبرد ایران بی شک روی همین دو محور به بهترین و مناسب ترین و سنجیده ترین حالت ممکن رخ خواهد داد: «نخست پیگیری این جنایت و مجازات قطعی عاملان و آمران آن، و دیگر پیگیری تلاش علمی و فنی شهید در همه بخشهائی که وی بدانها اشتغال داشت.»
تغییر نهایی نقشه خاورمیانه
جمهوری اسلامی ایران تنها کشوری است که پس از جنگ جهانی دوم، رسما یک پایگاه نظامی آمریکا را هدف قرار داده، پهپاد جاسوسی این کشور را سرنگون کرده و با ایستادگی، رئیس جمهور این کشور را از کاخ سفید بیرون رانده است. افزون بر اینها، در سالهای اخیر، اسرائیل بیش از گذشته در محاصره نیروهای مقاومت در منطقه قرار گرفته و ریاض همچنان در مخمصه درگیری های منطقه ای دچار شده که امکان بیرون آمدن از باتلاق را ندارد.
بنابراین واکنش ایران به تجاوزها، ترورها و تحریم ها نه آنچنان است که تروریست ها فکر می کنند. ایران پاسخ ترور را با ترور نمی دهد. همان طور که شهید سلیمانی در میدان نبرد چنین نمی کرد. پاسخ ایران فراتر از این گام هاست و مجازات بزرگ و انتقام سخت در کمین دشمنان اسلام و ایران است که سرانجام، به تغییر نهایی نقشه خاورمیانه منتهی خواهد شد و این همان چیزی است که آمریکا و متحدانش را همیشه می ترساند.