جوجهرجل کاخ الیزه، کارزار جدیدی را برای اثبات خود در قامت یک رهبر اروپایی آغاز کرده که مثل کمپینهای صورتی قبلیاش محکوم به شکست است. این بار او تلاش دارد با راهاندازی کارزار ضد اسلامی نمایش کاریکاتورهای موهن خاتم پیامبران، حضرت محمدمصطفی(ص) به بیلبوردهای شهری یک کمدی شیطانی را در رقابت با کمدی الهی دانته در پاریس روی پرده ببرد، با این حال به نظر میرسد محصول چنین حماقتی، نقش بستن تصویری کاریکاتوری از خود این پسر 42 ساله باشد که توهم ناپلئونی یا دوگلی زده است.
آنهایی که امانوئل مکرون را به خاطر اعلان جنگش به مسلمانان فرانسه، دیکتاتوری فاشیست در هیبت آدولف هیتلر تجسم کردهاند، او را بیش از حد جدی گرفتهاند. شاید فراموش کردهایم که در موارد پیشین، مکر مکرون خیلی سریع به خودش بازگشته است: تقلای ناکام برای کشاندن ترامپ به کارزار محیطزیستی بینالمللی، برنامه شکستخورده جایگزینی ناتو با یک نیروی اروپایی در شراکت قرون وسطایی با آلمان و بعد لغو پیمان با مرکل، میانجیگری بیهوده بین دولتهای ترامپ و روحانی و اعلام فروپاشی سیاسی اتحادیه اروپایی با هدف رهبری فرانسه بر ویرانههای آن که دست آخر نتیجهای برای پاریس و شخص او نداشت جز اعتراف خود او به پایان لیبرالیسمی که تنها مزیت تاریخی فرانسویها بر اروپا بود و حالا دیگر نیست.
در حقیقت رئیسبازیهای کمیک مکرون به سبک بازرس کلوزو بیش از آنکه منطق سیاسی داشته باشد، از بحران هویتی او ناشی میشود. در ۳ سالی که از ریاستجمهوریاش میگذرد، به هر دری زده تا خود را یک رهبر اروپایی و بینالمللی معرفی کند اما بهندرت کسی او را به عنوان یک رجل سیاسی جاافتاده و تاثیرگذار به رسمیت میشناسد. هنوز مضحکه شدن کسی که خود را «نجاتبخش لبنان» میخواند، در فضای مطبوعاتی و مجازی فرانسویها فراموش نشده است. وقتی در سفر سراسیمه بیروت بود به او کنایه میزدند: مانوئل، پسر! مواظب لبنانیها باش، آنها هنوز کرونا نگرفتهاند.
هنوز جای تحقیر هفته پیش مکرون توسط ترامپ خوب نشده که او را نخستوزیر فرانسه خواند یا بازار داغ مضحکه کردن خودش و همسر سالخوردهاش که از شبکههای اجتماعی به اظهارات رسمی دیپلماتیک هم کشید. در حالی که مخالفان داخلی چپ و راست موسیو پرزیدنت به ژستهای اقتدارگرایانه او چنین طعنه میزدند که «طرف میخواهد بناپارت باشد اما هنوز مادرش او را این طرف و آن طرف میبرد»، ژائیر بولسونارو، رئیسجمهور برزیل هم دلش نیامد همتای فرانسوی خود را از چنین کنایههایی بینصیب بگذارد که در واقع اشارهشان به «بریژیت» همسر مکرون است که 25 سال از خودش بزرگتر است. آخرین پرده از ژانر طنز بشدت محبوب و مضحکه رئیسجمهور فرانسه را رجبطیب اردوغان همین چند روز پیش به نمایش گذاشت.
رئیسجمهور ترکیه که خود به خاطر سیاستهای ضد و نقیضش به ملانصرالدین آک سارای مشهور شده، اوایل هفته مکرون را فردی گمراه خوانده بود که «به خاطر رفتارش با صدها میلیون انسان معتقد به مذهبی دیگر باید معاینه روانی شود». بعد از آنکه مکرون مدعی آزادی بیان این طعنه همتای ترک را برنتابید و سفیر فرانسه را از آنکارا فراخواند نیز بار دیگر با درخواست رجب پاشا برای «معاینه مغزی» خود مواجه شد که او را بیش از پیش برافروخته کرد.
جالب اینکه رئیسجمهور خام فرانسه، با حمله به مسلمانان تحت عنوان مبارزه با آنچه «تروریسم اسلامی» خوانده، حمایت بزرگترین مخالفان سیاسی داخلیاش یعنی حزب راستگرای جبهه ملی را کسب کرده که همیشه توسط خود او، حامیان لیبرالش و جریانهای سیاسی اصلی فرانسه و اروپا، «افراطی» خوانده شدهاند. در شرایط عادی تبریک دیروز مارین لوپن، رهبر نزدیکترین جریان فرانسه به نئونازیها به مکرون میتوانست به معنای مرگ حزب سیاسی حاکم بر پاریس باشد اما ظاهرا شرایط مکرون در بحران پساکرونا اصلا عادی نیست. جالبتر اینکه منابع سیاسی غرب از جمله اچای هلییر، تحلیلگر برجسته مسائل جهان اسلام در بنیاد کارنگی آمریکا، ژست فاشیستی مکرون در فرانسه علیه مسلمانان را از مدتی قبل پیشبینی کرده بودند.
او 10 روز پیش از حمله منجر به قتل معلم فرانسوی در حومه پاریس توسط نوجوان 18 ساله چچنی که بهانهای برای اسلامستیزی اخیر رژیم فرانسه شده، در مقالهای برای فارین پالیسی نوشته بود: مکرون از اقبال روزافزون جامعه کشورش به راستگرایان افراطی جبهه ملی وحشت کرده و تلاش میکند مواضعی افراطی شبیه لوپن اتخاذ کند تا توجهات را از او به سمت حزب لیبرال «به پیش» جلب کند! حالا شاهد به تحقق پیوستن آن پیشبینی به مسخرهترین شکل ممکنش هستیم. این دلقک دیکتاتور رئیس همان رژیمی است که به اسم دموکراسی در امور هر کشور دیگری دخالت کرده و میکند.
او در حالی لعن و نفرین سکولارترین دولتهای اسلامی و عربی را به جان خریده که در همان حال مدعی نجات لبنان با اکثریتی مسلمان هم هست. جدا از اینکه پلیس فرانسه هنوز هیچ مدرکی دال بر ارتباط ارگانی قاتل نوجوان معلم فرانسوی با گروههای تکفیری ارائه نداده است، جای این سوال وجود دارد که آیا اصرار ساموئل پاتی برای توهین به مقدسات دانشآموزان مسلمان خود ناقض قانون «آزادی بیان» در این کشور بوده یا خیر؟ قانونی که مشخصا توهین به یک شخص یا عقیدهاش بدون دادن فرصت کافی دفاع به او را ممنوع کرده است. دموکراسیخواهی مستبدانه و بیمارگونه مکرون ما را به یاد تصویری میاندازد که حساب شبکه آرتی در اینستاگرام منتشر کرد و اصرار رئیسجمهور فرانسه برای برگزاری انتخابات شهرداریها در اوج تعطیلیهای دوران قرنطینه را زیر سوال برد. آرتی با قرار دادن تاج پادشاهی بر سر مکرون و نسبت دادن عنوان امپراتور به او چنین به دموکراسی فرانسوی طعنه زده بود: «دموکراسی میتواند خیلی از اقدمات را انجام دهد اما ارزشهای آن در برابر کرونا مصونیت نمیآورد».
به همین ترتیب ژست دیکتاتورمآبانه هم نمیتواند باعث شود جهان یک دلقک را جدی بگیرد.
علی آران