نادیده گرفتن سهم زنان خوزستانی از دایره مدیریت / سایه مردان در پست های مدیریتی خوزستان
بامداد زاگرس- سهیلا باوری
هر از چندگاهی در سایتهای خبری و روزنامه ها مباحث و مسائلی از مشکلات حوزه زنان مطرح می شود که آنهم در حد مطرح کردن باقی می ماند و به حوزه رفع وارد نمی شود چرا که وجود مرجعی که بطور جد و مصرانه آستین بالا بزند و بخواهد مشکلی را رفع کند به چشم نمی خورد.
پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال 57 منجر به شکلگیری هویتی جدید و ارزشمند از زنان در نقشهای اجتماعی و سیاسی شد چنانچه امام خمینی (ره) معتقد بودند که « زن باید در مقدرات اساسی مملکت دخالت کند.» با توجه به این بیانات و به رغم پیشرفت های محسوسی که در زمینه تحصیلات و مشارکت های اجتماعی زنان در کشور حاصل شده ، چرا زنان هنوز نتوانسته اند سهم شایسته ای از پست های مدیریتی را علی الخصوص در استان خوزستان به خود اختصاص دهند.
بر اساس آمارها در سال 92، زنان خوزستانی تنها 11 درصد از مشاغل استان را اشغال کرده اند با وجود اینکه زنان نیمی از جمعیت استان هستند، که نشان دهنده میزان اندک مشارکت زنان در فعالیتهای اجتماعی و اقتصادی استان است و بر طبق آمار رسمی از سوی حوزه ی زنان استانداری خوزستان، در ده سال اخیر، زنان خوزستانی تنها یک درصد از مدیریت استان را دارند.
مدیریت یکى از مؤثرترین عوامل توسعه کشورهاست، از سوى دیگر توسعه هر جامعه منوط به توسعه منابع انسانى آن است توسعه جامعه به مدیریت کارآمد نهادها و سازمانهاى اجتماعى از سویى و منابع انسانى کارآمد و متخصص از سوی دیگر بستگى دارد.
با این دیدگاه محروم کردن زنان به عنوان نیمى از منابع انسانى جامعه از حضور در فرآیند مدیریت به مفهوم کُند کردن چرخ توسعه جامعه و تضییع حقوق زنان است اتفاقی که در حال حاضر در استان خوزستان شاهد آن هستیم و سهم زنان خوزستانی در مدیریت کلان استان و در سیستم های اداری و در بخش مدیریت ها بسیار ناچیز است و در شرایطی که در اکثر نقاط کشور زنان شهردار، فرماندار و بخشدار وجود دارد، در استان خوزستان چنین چیزی را نمی بینیم.
البته ناگفته نماند که مسئلة نابرابری بین زن و مرد در تصدی مشاغل مدیریتی دارای ریشه های تاریخی است . برای مثال ارسطو زنان را به عنوان موجوداتی که جایی در سیاست ندارند معرفی کرده است . او عقیده داشت خداوند آنها را فقط برای جنبه های پست زندگی آفریده است، که این دیدگاه در خوزستان همچنان پابرجاست و وجود نوعی نگرش اجتماعی و نگاه بسته فرهنگی است مبتنی بر باورهای غلط و عادت های ناپسند تاریخی و البته تعصب های قومیتی خود به خود موانعی را برای مشارکت وسیع و فراگیر و حضور حقیقی و موثر زنان خوزستانی در پست های مدیریتی در سطوح مختلف جامعه فراهم آورده است و از بانوان خوزستانی با وجود توانایی های فردی و تحصیلات بالا، در ادارت و سازمان های دولتی تنها به عنوان یک کارمند ساده استفاده می شود، متاسفانه مردان بیشتر به عنوان نیروی کارآمد و سرمایه اجتماعی در پست های مدیریتی دیده می شوند و نقش زنان در این حوزه کمرنگ است.
بارها شاهد بودیم که وقتی قرار است پست مدیریتی به بانویی منتسب شود، خیلی ها نقش دارند و نگاه جنسیتی و عدم استفاده از قابلیتها به دور از تبعیض ها وجود دارد، که حاصل همان نگاه سنتی و مقاومت خیلی از مردان استان ماست که مطالبه گری در انتصابات را بعضا بر وظایف ذاتی خود ترجیح داده اند.
یکی از شاخص های کلیدی توسعه باور توانمندی های زنان و ورود آنان به عرصه مدیریتی است و میزان مشارکت زنان در حوزه های اقتصادی بازوی این توسعه است و باید اعتقاد به مشارکت زنان در جامعه تبیین و نهادینه شود و با توجه به محدودیت های مدیریتی، زنان نیازمند حمایت و مانع زدایی مسئولان ارشد سازمان ها و ارگان ها چه در بخش خصوصی و چه در بخش دولتی هستند و اگر این موانع برداشته نشود، قابلیت ها و توانایی های زنان به کارکرد تبدیل نخواهد شد که به سرخوردگی زنان و عدم دستیابی به توسعه انسانی منجر خواهد شد.
با نگاهی گذرا به جایگاه زنان خوزستانی در حوزه مدیریتی به این نکته پی می بریم که علی رغم شعارهای پر زرق و برق مبنی برایجاد فرصت های برابر با مردان برای زنان در عرصه مدیریتی کلان استان، ولی زیر ساخت های این حضور فراهم نگردیده ودر حد شعار باقی مانده که امیدواریم استاندار جوان خوزستان این مشکل را که به یک سنت دیرینه در استان تبدیل شده است را بشکند و از بانوان توانمند خوزستان به دور از سفارشات حزبی و سیاسی و همچنین قوم گرایی در سمت های مدیریتی استفاده کند.