امیر سرتیپ دوم ستاد، سیدباقر صادقی صبح امروز در مراسم رژه نیروهای مسلح که به مناسبت سی و پنجمین سالروز شکست حصر آبادان در بلوار معلم این شهرستان برگزار شد، ضمن گرامیداشت یاد و خاطره شهدای جنگ تحمیلی و رزمندگان نبرد آبادان، اظهار کرد: شهر مقاوم آبادان 349 روز در محاصره کامل بود و اولین روزهایی که رژیم متجاوز بعث آن رویایی که در ذهن داشت تا بر مبنی آن آبادان و خرمشهر را در یک روز و خوزستان را در سه روز تسخیر کند، به وقع نپیوست و در عرض 34 روز و با دادن تلفات بسیار توانست تنها بخشی از خرمشهر را اشغال کند.
وی ادامه داد: در آن روزگار به دلایل سیاسی نیروهای کافی در استان وجود نداشت، در این منطقه نیز فقط لشکر 92 زرهی خوزستان و تیپ 37 شیراز حضور داشتند، بنابراین لشکر 92 زرهی با نیروهای کم خود هم تزار با مردم از شهرها مقاومت کرد، اما عراق با دور زدن خرمشهر و عبور از کارون، آبادان را دور زد و سعی کرد از بهمنشیر وارد این شهر شود تا آبادان را به تصرف خود در آورد و جزیزه آبادان در یک محاصره 270 درجهای قرار گرفت.
فرمانده لشکر 92 زرهی خوزستان تصریح کرد: در 9 آبان 59 اولین لشکر دشمن سعی داشت تا با عبور از بهمنشیر به منظور اشراف بر شمال اروند، چرا که اگر اروند را در دست میگرفت و وضعیت امروز غیر از این بود و اگر این مهم اتفاق میافتاد، آبادان اشغال میشد و دیگر دفاع از اهواز نیز امکان پذیر نبود و دسترسی ما نیر به دریا قطع میشد و باید دریا را فراموش میکردیم.
صادقی عنوان کرد: در این حال دشمن به اهداف خود که پس از پاره کردن قرارداد 1975 الجزایر بود، میرسید و دیگر اروند از آن ما نبود.
این فرمانده دوذان جنگ تحمیلی افزود: پس یورش عراق به بهمنشیر و خیال ورود به آبادان، نیروهای موجود در شهر اعم از مردمی، سپاهی، بسیجی و عشایر به نخلستانهای ذوالفقاری گسیل شدند و چنان ضربهای به ارتش عراق وارد کردند که صدامیان با 300 کشته و 130 اسیر دشمن به عقب رانده شدند.
وی تاکید کرد: دشمن که از ذوالفقاری ناکام ماند، بار دیگر شانس خود را در فیاضیه و پشت بهمنشیر امتحان کرد که باز هم با مقاومت نیروهای ما روبهرو شد.
صادقی با اشاره به انجام هفت عملیات ناموفق در دوران بنیصدر در فرماندهی کل قوا، یادآور شد: در دوران محاصره هفت عملیات همچون تپههای مدن، فرمانده کل قوا، جاده ماهشهر، شهید چمران برای شکستن حصر آبادان صورت گرفت که در این یورشها عملیات و پیروزی بنیادی به دست نیامد، آن روزها فرماندهی ناقصی که در کشور وجود داشت خسارات بسیاری را به ما وارد کرد، به هر شکل با اهمیت آبادان مسؤولان تصمیم میگیرند تا به هر شکل ممکن محاصره آبادان را بشکنند.
فرمانده لشکر 92 زرهی خوزستان اشاره کرد: بنابراین آبادان که بسیار حائز اهمیت و ارزشمند است، پس از گسیل نیروهای نظامی از ژاندارمری، شهربانی، لشکر 92، 21، 77 از اقصی نقاط کشور به آبادان، آرایش نیروهای نظامی برای شکستن حصر آبادان شکل میگیرد.
وی یادآور شد: پس از 349 روز، لشکر 77 خراسان در سه محور ذوالفقاری، فیاضیه و یک گردان سوم از سمت دارخوین، در ساعت یک بامداد پنجم مهرماه سال 60 این عملیات را آغاز کردند تا در ساعت 11 ظهر پنجم مهرماه به پیروزی دست یافت و معجزه الهی در آبادان تحقق پیدا کرد و نیروهای ما با امکانات کم ارتش مجهز صدام را از اطراف دشت آبادان دور میرانند.
صادقی افزود: تیپ دو فاتح آبادان نیز با مقاومت دشمن روبرو و در مقابل میادین مین زمینگیر میشود، این نیرو نیز در ساعت 18 روز ششم مهرماه با شکست دشمن پیشروی کرده و این عملیات به اهداف کامل خود مبنی بر شکست حصر آبادان میرسد و حصری که دشمن طی 10 ماه به آن دست یافته بود، در کمتر از 48 ساعت شکسته میشود.
فرمانده لشکر 92 زرهی خوزستان عملیات ثامنالائمه را یکی از نخستین، بزرگترین و موفقیت آمیزترین عملیاتهای دوران هشت ساله جنگ خواند و تصریح کرد: حضرت امام نیز در این خصوص فرمودند حصر آبادان باید شکسته شود و سر درون این کلام، رزمندگان را سراسیمه به سوی جهاد روانه کرد، دشمن هیچگاه ظرفیتهای معنوی نیروهای مسلح ایران و فرزندان این ملت را نشناخت و همین امر باعث شد ناکام از این خاک خارج شود.
وی با اشاره به اقشار مختلفی که در نبرد آبادان حضور داشتند، عنوان کرد: درود میفرستم به گروههای مختلفی که از جان برای حفظ این خاک مایه گذاشتند، گروهایی همچون فدائیان اسلام که با 80 عضو حماسهها خلق کردند و در راه اسلام نفر به نفر به شهادت رسیدند.
صادقی ادامه داد: از آبادان 4 هزار و 200 نفر شهید و به تفکیک 35 روحانی و 400 دانشآموز شهید، 10 هزار جانباز و یک هزار نفر آزاده در نوک پیکان حملات دشمن قرار داشتند.
این مقام مسؤول گفت: اگر آبادان تصرف میشد، سقوط خوزستان قطعی بود و مشخص نبود سرنوشت جنگ به چه شکل رقم میخورد و این جنگ تا چند سال دیگر به تاخیر میافتاد.
وی در پایان خاطرنشان کرد: بنابراین مقاومت نیروهای ما باعث سربلندی ایران امروز شد، خداوند به خوبی میداند که این بهمنشیر خروشان چه جوانان برومندی را در خود غرق خون دید و اگر این آب زبان داشت، از این شهدا یاد میکرد.