به نقل از مشهد پیام، مردم مشهد دو روز گذشته چشمشان به بیلبوردی در بولوار وکیل آباد دوخته شد که تعجبشان را برانگیخت، دو بیلبورد بزرگ که بر روی آن نوشته شده بود «سارا جان، تبریک میگم» و «محمد عزیز، تبریک میگم».
چند ساعت از نصب این بیلبوردهای تبریک در سطح شهر میگذشت و مردم ما با دست به دست کردن این تصاویر در شبکههای اجتماعی در پی پاسخ سوال خود مبنی بر اینکه جریان چیست، بودند!
پس از چند ساعت گمانه زنی مردم، دریافتیم که این تبریک توسط یکی از صاحبان شرکتهای تبلیغاتی مشهد به مناسبت ازدواج فرزندش در بولوار وکیل آباد نصب شده است.
مردمی که با عبور از این بولوار سرعت خودرو خود را کم میکردند و سرشان را به زیر میآوردند که با دقت بیشتر به شکوه و عظمت این بیلبورد بنگرند و مردم پیادهای که گردن خود را میکشیدند تا بتوانند کلمه به کلمه این متن تبریک را بخوانند.
لبخند تلخی که بر لب مردم میآمد، ابروهای که بالا انداخته میشد، ای کاشهایی که به اذهان خطور میکرد و رویاهایی که همچون ابر در بالای سر شکل میگرفت؛ مردم مشهد در روز پنج شنبه نظاره گر چه بودند؟
مردان در ذهن خود با حسابی سر انگشتی به هزینه یک بیلبورد تبلیغاتی برای یک شب و برای یک تبریک خشک و خالی فکر میکردند و زنان در ذهن خود به خرج و مخارج عروسی میاندیشیدند که نصب این بیلبورد یکی از کوچکترین آنها بود.
به رخ کشیدن این فاصله طبقاتی برای مردم مشهد گران تمام شد، اینکه مردم ما حقوقهای نجومی و صفرهای مقابل آن را در ذهن تداعی کنند و با خود بگویند که هر نقطهای از شهر اشرافی گری موج میزند، ضربهای به اعتماد مردم وارد میسازد.
شرکتهای تبلیغاتی آیا تنها چیزی که در مقابل چشمان خود میبینند پول است؟ آیا هیچ گونه نظارتی از جانب اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی بر محتوای این بیلبوردها وجود ندارد؟ شرکتهایی که کاری به محتوا، محصول، متن و افراد ندارند و تنها بر این باورند که اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی مجوز تبلیغ را صادر کرده و کار آنها قانونی است.
حال سوال اصلی این است که نقش مدیران شهری و متولیان فرهنگی شهر در این میان چه است؟
مشهدی که به زودی به عنوان پایتخت فرهنگی جهان اسلام به جهانیان شناخته میشود نباید بر سرکوی و برزنش نشانی از اشرافی گری و ویژه خواری باشد؛ مسئولین شهری و فعالین فرهنگی به عنوان متولیان اصلی صدور مجوز و نظارت بر محتوای بیلبوردهای تبلغاتی نباید غفلتی این گونه فاحش ومخاطره آمیز را موجب شوند.
هنوز جراحت گلوی فعالین فرهنگی اقتصاد مقاومتی مساجد تسکین نیافته و هنوز سوت سر مردم ما از مبلغ حقوقهای نجومی آرام نگرفته است که اینگونه خاص گرایی رواج مییابد.
اینجا مشهد الرضا(ع) است و باید با سایر نقاط کشور در حفظ حریمها و حرمتها تفاوت داشته باشد، چشم زائر و مجاور بارگاه منور رضوی نباید به بیلبورد تبلیغی بیفتد که نمایانگر اختلاف طبقاتی، ترویج فرهنگ خارجی و اشاعه اشرافی گری باشد.
کم کاری متولیان مدیریت شهری و فرهنگی در عدم جمع آوری بیلبوردهای تبلیغ کالاهای خارجی، نمایش کالاهای خارجیای که یک فرد نامسلمان در قاب بیلوردهای شهری دست گرفته و لبخندی وقیحانه به مردم ما عرضه میکند و بانوانی که با نداشتن حجاب کامل اقدام به تبلیغ کالاهای خارجی میکنند نمونههای بارزی است که دل مردم مشهد را به درد میآورد.
آیا وقت آن نرسیده که مسئولین شهری و فرهنگی به جای پاسکاری امور به سایر سازمانها و نهادها، به وظیفه ذاتی خود که نظارت و ترویج فرهنگی اسلامی و شیعی است بپردازند؟
صرف هزینههای گزاف برای تبریک عروسی در قد و قواره و قواره مشهد الرضا(ع) است، نه مردم این شهر و نه مسئولین شهری و فرهنگی؛ توجه به فرمایشات رهبری در مورد اقتصاد مقاومتی و برخورد با اشرافیگری بایستی به صورت عملی در سطح شهر بروز و ظهور یابد.