ساعت 11:30 دقیقه شامگاه 21 خرداد 92 زن جوانی با سر وصدا از اهالی ساختمان برای نجات شوهرش که با مرگ دست و پنجه نرم می کرد درخواست کمک کرد.
اهالی ساختمان و خواهرزاده زن جوان خیلی زود با امدادگران اورژانس تماس گرفتند و سروش 40 ساله را به بیمارستانی در شرق تهران منتقل کردند.
مهناز در حالیکه اشک می ریخت در بیمارستان ادعا کرد که همسرش با قرص برنج اقدام به خودکشی کرده است.
تلاش پزشکان برای نجات جان این مرد جوان ادامه داشت تا اینکه سروش روز 22 خرداد ماه روی تخت بیمارستان به کام مرگ فرو رفت.
در این مرحله ماجرای مرگ مرموز از سوی ماموران کلانتری 137 نصر به بازپرس ویژه قتل Murder در شعبه پنجم دادسرای امور جنایی تهران مخابره شد.
در این مرحله مهناز و خواهرزاده اش سارا برای تحقیقات بیشتر پیش روی بازپرس پرونده قرار گرفتند و زن جوان گفت: وقتی به خانه رفتم دیدم شوهرم حالش بد است به همین خاطر از خواهرزاده ام که کارمند یک بیمارستان است کمک خواستم که وی خودش را به خانه رساند و با دیدن وضعیت سروش از امدادگران اورژانس کمک خواست و همانجا بود که فهمیدم سروش خودکشی کرده است.
در این مرحله پرونده برای تحقیقات بیشتر در اختیار ماموران قرار گرفت و پدر سروش پس از چند روز پای در دادسرای امور جنایی تهران گذاشت و ادعا کرد که پسرش خودکشی نکرده و مهناز دست به قتل زده است.
پدر سروش گفت: مهناز در کشور اتریش با افرادی در ارتباط است و می دانم برای پنهان ماندن راز این قتل به آنجا سفر خواهد کرد و می خواهم او را ممنوع الخروج کنید.
این ادعا در حالی بود که پزشکی قانونی مرگ سروش را مسمومیت قرص برنج اعلام کرد و در حالیکه پرونده در شرایط معلق قرار داشت اوایل آبانماه امسال نسرین مرادی دادیار در غیاب بازپرس شعبه پنجم دادسرای ناحیه 27 بار دیگر پرونده مرگ مرموز مرد جوان را مورد بررسی قرار داد.
در این مرحله ماموران اداره 10 پلیس Police آگاهی تهران به بررسی گوشی موبایل سارا پرداختند و مشخص شد این دختر که با خاله اش هم سن و سال است چند روز قبل از مرگ سروش تماس های مرموزی را با مهناز داشته است.
اقدامات فنی و پلیسی ماموران در این مرحله نشان از آن داشت که مهناز درباره به قتل رساندن شوهرش سروش از سارا کمک خواسته که وی پیشنهاد دادن قرص ترامادول را به خاله اش را مطرح کرده بود اما چون مهناز موفق به تهیه قرص ترامادول نشد اقدام به مسموم کردن آبمیوه با قرص برنج کرده است.
در این مرحله کاراگاهان برای دستگیری مهناز و سارا وارد عمل شدند و پس از دستگیری خواهرزاده جوان در خانه اش ماموران پی بردند که مهناز پس از مدتی به کشور اتریش سفر کرده و در یک کمپ زندگی می کند.
سارا که باور نداشت پس از 3 سال ماجرای قتل شوهرخاله اش فاش شده در حالیکه اشک می ریخت به ماموران گفت: خاله ام در آن زمان با مردان دیگری در ارتباط بود که سروش با اطلاع از این موضوع تصمیم به جدایی از مهناز را گرفت.
وی افزود: مهناز همیشه می گفت اگر شوهرش از او طلاق بگیرد دیگر کسی را ندارد که حمایتش کند و دختر 3 ساله اش را نیز از دست می دهد به همین خاطر تصمیم به قتل سروش گرفت و از من کمک خواست که پیشنهاد دادم قرص ترامادول به سروش بدهد اما پس از چند روز مهناز می گفت که موفق به تهیه قرص ترامادول نشده است.
سارا ادامه داد: من نمی دانستم که مهناز به شوهرش قرص برنج داده است و شب حادثه Incident خاله ام با من تماس گرفت و از حال بد سروش خبر داد که به خانه شان رفتم و پس از آمدن امدادگران اورژانس شوهرخاله ام را به بیمارستانی که در آن کار می کردم انتقال دادیم که فردای آن روز فوت کرد.
خواهرزاده جوان گفت: پس از مرگ سروش با مهناز به خاطر خانه ای که شریکی خریده بودیم اختلاف پیدا کردیم و رابطه مان قطع شد و نمی دانم او کی و از چه طریق به اتریش سفر کرده است.
وی افزود: چند ماه پس از مرگ سروش ازدواج کردم و زندگی جدیدی را شروع کردم و فکر نمی کردم در این ماجرا پای من گیر باشد، چون مهناز شوهرش را به قتل رسانده است و من نقشی در آن نداشتم.
ماموران در کاوش های پلیسی پی بردند که مهناز و سارا زمانیکه سروش آبمیوه مسموم را خورده در خانه بودند و شاهد این ماجرای مرگبار بوده اند.
مادر سارا وقتی دخترش را در بازداشتگاه پلیس دید با خواهرش در اتریش تماس گرفت و از او خواست تا به ایران بازگردد و پیگیر پرونده همسرکشی اش شود اما مهناز در ادعای عجیبی عنوان کرد که به ایران باز نمی گردد و سارا خودش سروش را کشته و این موضوع به او ربطی ندارد.
بنا به این گزارش، با توجه به این موضوع که ایران قانون Law استرداد با کشور اتریش را ندارد پلیس اینترپل نمی تواند برای دستگیری مهناز وارد عمل شود و سارا برای تحقیقات بیشتر در اختیار ماموران اداره 10 پلیس آگاهی تهران قرار دارد.