این روزها به کرات شاهد افشای حقوق های چند ده میلیونی برخی مسئولین هستیم، دستمزدهایی که هیچ گونه توجیه شرعی و قانونی ندارند، و در مقابل حقوق کارگرانی را می بینیم که اگر اخراجی در کار نباشد، اگر کارخانه ای تعطیل نشود، با انواع و اقسام توجیهات به زحمت درصدی اندک افزایش می یابد و امرار معاش کارگران روز به روز سخت تر از قبل می کند و چه بسا افرادی که در همین شرایط سخت اقتصادی به دلایل متعدد جسمی توان انجام ساده ترین کارها را ندارند و شرمنده از عدم توان اداره خانواده می شوند.
در کنار همه این اینها افرادی هستند که گویا به فراموشی سپرده شده اند، بزرگ مردانی که اگر به مانند راحت طلبان این زمان به کار و زندگی خود می پرداختند، شاید امروز شاهد این امنیت و آسایش و عزت در ایران اسلامی نبودیم.
اما افسوس که رقم سنگین فیش عده ای مانعی شده در مقابل چشمانشان، مانع از دیده شدن رنج و درد عده ای که جایگاه خود را مدیون آنها هستند.
به گزارش خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی ورامین ما، آقای اسکندری یکی از هزاران آزادمرد میهن اسلامی است که در سنین نوجوانی و با دست بردن در شناسنامه در سن سیزده سالگی وارد میدان جهاد شد.
وی در سال های ۶۲ تا ۶۵ در مناطق مختلف جبهه حق علیه باطل از جمله مهران، کردستان و ایلام حضور داشته و با شرکت در عملیات کربلای ۱ دچار عارضه شیمیایی شد، و حال پس از گذشت سال ها آثار آن عملکرد کرده و ریه وی را دچار مشکل کرده است تا جایی که نیاز به پیوند ریه پیدا کرده و زندگی عادی را برای این ایثارگر مشکل ساخته است؛ او اکنون دارای همسر و سه فرزند است که بزرگترین آنها در پایه هشتم تحصیل می کند و فرزند کوچکش علی چهار ساله است که از دو سالگی مبتلا سرطان خون شده است.
اسکندری در رابطه با شرایط خود به خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی ورامین ما می گوید: تا چند سال قبل با کارگری و کشاورزی امورات خود را می گذراندم، اما حدود دو سه سال است که مشکلات تنفسی اجازه کار کردن را به من نمی دهد.
وی ادامه داد: در ابتدا نمی دانستم که این مشکلات ناشی از حملات شیمیایی دوران جنگ می باشد، چرا که تا چند سال علائم چندانی نداشت، اما پس از مراجعات مکرر به پزشک و انجام آزمایشات مشخص شد که این عارضه به همان دوران مربوط است.
این ایثارگر دفاع مقدس خاطر نشان کرد: علاوه بر این که باید پیوند ریه انجام دهم، کمبود اکسیژن در خونم سبب مشکلات قلبی نیز شده و مجبور به آنژیوگرافی شده ام.
وی در پاسخ به این سوال که آیا از امکانات جانبازی هم استفاده می کنید یا خیر گفت: من اگر وارد جبهه شدم به خاطر خدا و امام و خواست دلم بود و هیچگاه دنبال گرفتن امتیاز نبودم، اما الان بالاجبار و فقط به خاطر شرایط حادی که دارم و فرزندانم پیگیر این ماجرا شده ام که هنوز هم پاسخ درستی دریافت نکرده ام و در عین حال هم چون باید کپسول اکسیژن را همواره به همراه داشته باشم پیگیری این مسئله برایم با سختی بسیاری همراه است.
وقتی از آقای اسکندری پرسیدیم که آیا در ورامین فامیل یا آشنایی دارید که کمک حال شما باشد، پاسخ داد: ما اصالتا ایلامی هستیم و در ورامین کسی را نداریم، ما دوسال قبل به خاطر بیماری علی، پسر کوچکم به اینجا آمدیم.
وی ادامه داد: علی دوساله بود که متوجه شدیم سرطان خون دارد، دوره درمان و شیمی درمانی را آغاز کردیم اما چون داروها قوی بودند قلب علی هم درگیر شد و به ما گفتند باید برای ادامه درمان او را به تهران ببرید.
مادر علی در ادامه صحبت همسرش با چشمانی اشک بار از سختی دوره های درمان علی گفت و اینکه چقدر برایشان تحمل آن وضعیت سخت بوده، دوره های درمانی که در سال به دو قسمت شش ماهه تقسیم شده و شش ماه اول مداوم و شش ماه دوم نسبتا سبکتر می باشد.
علی در بیمارستان محک دوره درمان را طی می کند و هزینه ها را نیز بیمارستان تقبل کرده اما هزینه های جانبی به عهده خانواده می باشد.
همسر آقای اسکندری از مشکلات خود می گوید و اینکه از طرفی باید مدام مواظب علی باشد، که با وجود شیطنت ها نباید خراشی بردارد، چرا که خونریزی او بند نمی آید، نباید حتی سرما بخورد چرا که باید او را به بیمارستان ببرد و در عین حال با توجه به مشکل همسرش دوندگی های معالجه علی هم به عهده خودش است.
با همه اینها وقتی می پرسیم که چگونه امرار معاش میکنید می گوید سخت است، اما خدا بزرگ است، حتما حکمتی در کار بوده و این وضعیت ما خواست خداست.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی ورامین ما: اسکندری از رزمنده های شیمیایی شده در زمان جنگ تحمیلی است که بعد از پیگیری های اداری در مرحله اول کمیسیون پزشکی سپاه ایلام شیمیایی شدنش را در مناطق جنگی تایید نکرده است و بعد از پیگیری هایی که صورت گرفته است, طی ماه های آینده کمیسیون دیگری در خصوص بررسی بیشتر وضعیت این رزمنده شیمیایی شده در جبهه های حق علیه باطل تشکیل شده و تصمیم نهایی گرفته می شود.