یکی از تحلیلگران مغربی، علت درگیریها در لیبی را «نفت» این کشور دانست و پیشبینی کرد که طرفهای درگیر در لیبی و حامیان منطقهای آن، تا حذف دیگری خواهند جنگید.
اخبار بین الملل-عبدالرحیم التورانی در ابتدا میگوید سطحینگری است که حوادث لیبی و درگیریها در این کشور را به درگیری بین «سکولاریسم» به رهبری ژنرال «خلیفه حفتر » و «اخوانیسم» (گرایش به اخوان المسلیمن مصر) به رهبری «فایزالسراج»، رئیس دولت وفاق ملی لیبی تقلیل دهیم؛ درگیری که مصر، امارات، عربستان سعودی و فرانسه از اولی و ترکیه ، قطر و سازمان ملل و تا حدودی مغرب نیز از دومی حمایت میکنند.
این نویسنده مغربی، دو طرف درگیر در لیبی را نه متضاد، بلکه متشابه و دارای پیوندهای مشترک بین هم دانست و نوشت که ژنرال حفتر و سراج «دو روی سکهای هستند که با فلز "خودکشی سرسختانه" برای تصاحب تاج و تخت ساخته شده و برای سیطره بر قدرت و چپاول منابع طبیعی به هر قیمتی که شده، رقابت میکنند».
به گفته او، هر دو طرف در درخواست از نیروهای بیگانه برای غلبه بر دیگری لحظهای درنگ نکردهاند، سراج به ترکیه اجازه داده پرچم این کشور در خاک لیبی به اهتزاز درآید و ناوچههایش در بنادر لنگر اندازد و «مزدوران» را از سوریه به لیبی منتقل میکند. از این رو، راه را برای اردوغان که به دنبال احیای مجدد امپراتوری عثمانی است، باز کند.
در مقابل، ژنرال حفتر است با نشانهای نظامی و سابقه کودتاچی خود، به دنبال جانشینی و خلافت رفیق خود «معمر القذافی»، دیکتاتور سابق لیبی است. قذافیای که ترامپ در موردش گفته است: «دنیا با وجود قذافی و صدام بهتر است».
التورانی مینویسد، ژنرال حفتر نیز کمکهای نظامی هوایی مصر، فرانسه و روسیه برای سیطره بر شهر طرابلس، پایتخت لیبی را داشته و حتی این کمکها در پارهای مواقع از شکست احتمالی او در برابر دولت وفاق جلوگیری کرده است.
بر اساس این یادداشت، اگر کسی حفتر را متهم به «آمریکایی اسرائیلیشده» کند، فایز سراج هم چیزی بیش از «عروسک عثمانی» نیست که اتفاقا پدرش، عضو گردانهای سربازان خلافت «باب عالی» عثمانی و از وزیران دوران پادشاهی لیبی است.
نویسنده مغربی مینویسد، همان زمان که سراج با کمک متحدان خود به دنبال ترسیم نقشه جدیدی از شمال آفریقای جدید بود، ژنرال حفتر هم برای اینکه فرانسه به چاه های نفت لیبی برسد، از هیچ کوششی دریغ نکرد؛ فرانسهای که معمر قذافی به دست « نیکولا سارکوزی»، رئیس جمهور این کشور کشته شد.
التورانی درگیری طرفهای متخاصم در لیبی را به بازی مرگبار «رولت» روسیه تشبیه میکند که طی آن دو نفر هفتتیر را که تنها یک فشنگ دارد، به سمت شقیقه خود میگیرند و با سوت داور بازی، شروع میکنند به شلیک کردن تا اینکه یکی زودتر از دیگری از پای درآید.
با این حال او مینویسد، شرایط در لیبی بعد از سرنگونی معمر قذافی بهگونهای شده است که حتی نمیتوان زنده ماندن یکی از دو طرف را تضمین کرد و احتمال دارد که هر دو طرف از بین بروند.