«سعدالله زارعی» در یادداشت روزنامه «کیهان» نوشت: نماینده دبیرکل سازمان ملل در امور یمن، باردیگر در آستانه عملیات حساس یمنیها، طرحی ارائه کرد تا مانع عملیات آنها علیه متجاوزان شود و این در حالی است که «مارتین گریفیتس» حاضر نیست درباره ناقض توافقات قبلی و عامل اصلی اطاله جنگ حرفی بزند!
اخبار سیاسی- در اینجا سؤال این است که آیا یمنیها بار دیگر به «ابتکار»! نماینده دبیرکل اعتماد کرده و عملیات نظامی که با هدف آزادسازی استان حساس «مأرب» آماده شده است را متوقف میکنند؟ اگر آری پیامد آن برای یمنیها چیست و اگر نه چه چشماندازی فراروی آنان قرار دارد؛
۱- یمنیها بیش از پنج ماه به گریفیتس وقت دادند تا آنچه او از سوی سعودیها و اماراتیها در مورد توقف جنگ وعده داده محقق شود، اما علیرغم آنکه این دو کشور متجاوز از تمایلشان برای توقف جنگ سخن گفتهاند، در همین مدت بر حجم حملات هوایی علیه مناطق مسکونی و اداری یمن افزوده و هزاران نفر را به خاک و خون کشیدهاند. نیروهای یمنی پس از آنکه در نیمه دوم دی ماه سال گذشته جوف و سه بخش از استان مأرب را از سیطره ائتلاف سعودی-امارات خارج کردند، بنا به تقاضای نماینده دبیرکل عملیات آزادسازی مأرب را متوقف نموده و بیشاز پنج ماه به قول خود وفادار ماندند. آنان اکنون آماده شدهاند تا عملیات آزادسازی مأرب را از سر بگیرند و هماینک در آستانه شهر مأرب -مرکز استان- قرار دارند. دو روز پیش، «عبدالله علیالحاکم» رئیس سازمان اطلاعات نظامی یمن اعلام کرد: «ما امروز با پشتیبانی تمام قبایل یمن و در رأس آنها آزادگان استانهای مأرب و جوف در دروازههای مأرب قرار داریم و به زودی زود وارد آن خواهیم شد و آن را به آغوش وطن باز خواهیم گرداند.»
تحلیلگران نظامی پیشبینی کردهاند مأرب طی یک هفته آینده آزاد میشود، چرا که نیروهای کمیتههای مردمی یمن -بسیج تحت فرماندهی انصارالله- از سه طرف مرکز این استان را در محاصره داشته و سه شهرستان این استان که مشرف به مأرب است را آزاد کردهاند و متقابلاً بخش زیادی از نیروهای وابسته به سعودی از جمله نیروهای حزب اصلاح از شهر خارج شده و به إب و عدن گسیل شدهاند. در این میان سعودیها برای متوقف کردن یمنیها، تهدید کردهاند که در صورت ورود نیروهای یمنی، تأسیسات صنعتی این شهر را نابود خواهند کرد و به همین دلیل انصارالله رهبران قبایل مأرب را به همکاری فراخوانده و آنان متعهد شدهاند که از این تأسیسات دفاع خواهند کرد. کما اینکه طی روزهای گذشته، انصارالله با کمک قبایل استان شمالی جوف موفق شد دو منطقه «الاقشع» و «الجدافر» را به آسانی آزاد نماید. بنابراین کاملاً واضح است که استان مأرب در آستانه آزادی کامل قرار دارد.
۲- گریفیتس نماینده دبیرکل سازمان ملل در بحبوحه بحث از آزادی مأرب، ادعا نمود طرفهای سعودی و اماراتی و نیز نیروهای هادی و شورای جنوب موسوم به کمربند امنیتی درخواست آتشبس دادهاند و لذا او طرحی تهیه کرده که مفاد آن مورد حمایت آنان میباشد. پیش از اینکه نماینده دبیرکل سازمان ملل در امور یمن جزئیات طرح را اعلام کند، «استفان دوگریک» سخنگوی دبیرکل سازمان ملل مدعی شد؛ «به محض توافق در مورد آتشبس، رعایت آن در سطح ملی برای آنان الزامآور خواهد بود»! به عبارت روشنتر سخنگو فاش کرد که نکته اساسی در این طرح «آتشبس» است که به معنای متعهد کردن یمنیها به رها کردن عملیات آزادسازی مأرب میباشد وگرنه همه میدانند که آتشبس از یک سو به معنای «توقف جنگ» نیست و از سوی دیگر بدون مواردی که در حین و پس از آن باید به اجرا گذاشته شود، ارزشی ندارد. خود این موضوع بیانگر آن است که طرف یمنی نباید بار دیگر آزادسازی سرزمینهای تحت اشغال سعودی و امارات را به عقب بیندازد کما اینکه هفته گذشته، هیئت دولت نجات ملی -انصارالله- در مسقط درخواست ملاقات نماینده دبیرکل را رد کرد و ادامه بمبارانها در حد فاصل توافق قبلی که در اوایل بهمنماه در صنعا به امضای گریفیتس و رئیس هیئت سیاسی انصارالله رسیده بود را نشانه «خدعهآمیز» بودن درخواست آتشبس دانست.
طرح گریفیتس انگلیسی که دو روز پیش رونمایی شد، بر مدار «آتشبس» قرار دارد و همانطور که سخنگوی گوترش گفت پیگیری مسایل دیگر منوط به پذیرش آتشبس از سوی طرف یمنی است. در عین حال مفاد طرح گریفیتس بدین قرار است؛ برقراری آتشبس فراگیر در سراسر یمن از لحظه امضای توافق، و به عبارتی توقف حملات نظامی در زمین، هوا و دریا، تشکیل کمیته هماهنگی نظامی به ریاست سازمان ملل و افسران عالیرتبه ائتلاف سعودی- امارات، دولت نجات ملی و دولت مستعفی هادی برای نظارت بر آتشبس و ایجاد مرکز عملیات مشترک که مسئولیت هماهنگی اجرای توافق را به عهده دارند و در نهایت اقدامات اقتصادی و انسانی شامل حل پروندههای اسرا، پرداخت حقوق معوقه مستمریبگیران در یمن، آزادی فرودگاهها، بنادر و مسیرهای اصلی میان شهرها که به طور خاص از باز کردن مسیرهای اصلی در استانهای تعز، ضالع، صنعا، مأرب و جوف نام برده شده و به برداشتن مانع بر سر راه ورود کشتیهای حامل مشتقات نفتی و کشتیهای تجاری به حدیده اشاره شده است.
اگر به مفاد طرح نماینده دبیرکل سازمان ملل در امور یمن نگاه بیندازیم درمییابیم که کفه ترازو کاملاً به نفع طرف سعودی است. بازشدن مسیرهای اصلی در استانهای صنعا، مأرب و جوف به نفع ائتلاف سعودی است و آوردهای برای انصارالله ندارد و این در حالی است که وقتی صحبت از باز کردن مسیرهای اصلی در استانهای تعز، ضالع و حدیده به میان میآید، ناظر به توقف درگیریها میان نیروهای وابسته به سعودی -دولت مستعفی هادی- و نیروهای وابسته به امارات -شورای جنوب- میباشد و بازهم آوردهای برای انصارالله ندارد. در واقع براساس این طرح انصارالله باید اجازه عبور و مرور آزاد ائتلاف سعودی-امارات و عوامل داخلی آنان به پایتخت و دو استان مأرب و جوف را بدهد و حال آنکه سعودیها با حدود ۶۴ ماه بمباران نتوانستهاند یمنیها را وادار به عقبنشینی از مواضع خود نمایند.
براساس طرح دبیرکل آورده یمنیها «آتشبس» و آورده سعودیها و اماراتیها، تسلط بر محورهایی در استانهای تحت سیطره انصارالله است و میتوانند از آنها برای نفوذ به استانهای شمالی یمن استفاده کنند. اما البته سعودیها، اماراتیها و پشتیبان آنان از جمله نماینده دبیرکل سازمان ملل که گمان کردهاند با این طرح یمنیها را در شرایط دشوار قرار داده و آنان را به «توقف مقاومت» وادار میکنند، اشتباه مینمایند چرا که یمنیها پس از حدود ۶۴ ماه مقاومت بر ترفندهای غربیها احاطه پیدا کردهاند. نهتنها رهبران انصارالله که نبوغ آنان زبانزد است، بلکه حالا دیگر و به خصوص پس از دو تجربه مذاکرات و توافق استکهلم (۲۲ آذرماه ۹۷) و توافق بهمنماه ۹۸، مردم یمن هم متقاعد شدهاند که نباید به گریفیتس اعتماد کرد.
۳- حدود ۲۰ ماه پیش -در ۲۲ آذر ماه ۱۳۹۷- با محوریت همین آقای گریفیتس، توافقی بین طرفهای موضوع به امضا رسید که در آن موقع هم انصارالله در آستانه به پایان رساندن حملات سعودیها و اماراتیها به استان ساحلی الحدیده بود. براساس طرح او قرار بود آتشبس فراگیر در این استان به اجرا گذاشته شود. در توافق استکهلم که میان سعودیها، اماراتیها، دولت مستعفیهادی و دولت نجات ملی یمن امضا شد، گریفیتس وعدههای گشادهدستانهای داد که شامل موارد زیر میشد؛
توقف فوری آتش در استانهای حدیده و تعز، ادامه گفتوگوها میان طرفهای درگیر در یمن بدون قید و شرط، تبادل اسرا، توقف درگیریهای نظامی در سواحل حدیده و دو بندر العلیق و رأسعیسی. در آن زمان یمنیها نیروهای متجاوز اماراتی و سعودی را از چند جبهه زیر فشار گذاشته بودند و سودان درصدد بود نیروهایش را از این کشور خارج کند. در آن شرایط یمنیها آتشبس را پذیرفتند در حالی که طرف سعودی و امارات با ادامه دادن به بمبارانها درصدد بودند آتشبس را به «واجبی یکطرفه» تبدیل نمایند و تا حد زیادی هم موفق شدند. سعودیها در فاصله امضای سند سوئد (استکهلم) هزاران بار دیگر علیه حدیده به حملات هوایی متوسل شدند و برخلاف تعهدی که داده بودند از پهلو گرفتن کشتیهای حامل سوخت، غذا و دارو به بنادر حدیده، العلیق و رأسعیسی ممانعت به عمل آوردند. اما جالب است در طول این حدود ۲۰ ماه، گریفیتس هرگز از نقض توافق توسط سعودی حرفی به میان نیاورد!
۴- البته یکی دیگر از جنبههای طرح نماینده دبیرکل پایان دادن به درگیری میان عوامل وابسته به سعودی از یک سو و عوامل وابسته به امارات از سوی دیگر میباشد کما اینکه در طرح گریفیتس صراحتاً به آن اشاره شده است که البته این ظاهراً چندان ربطی به انصارالله و «دولت شمال» ندارد. اما در عین حال اگر به ادبیات طرح گریفیتس توجه کنیم متوجه یک نکته مهم انحرافی میشویم. با فرض اینکه «آتشبس» محقق شود بند یک طرح او از شش نیرو یعنی سعودیها، اماراتیها، نیروهای وابسته به سعودی -حزب اصلاح- و نیروهای وابسته به امارات -شورای جنوب- دولت نجات ملی انصارالله و نماینده دبیرکل سخن به میان آورده و «دوگریک» مدعی شده که همه آنان به محض امضای توافق، درگیری را متوقف میگردانند. با این وصف آنچه پس از پذیرش آتشبس خود را در میز مذاکرات نشان میدهد ترکیب۱ به ۵ است یعنی یک نفر -دولت نجات ملی به رهبری انصارالله- باید با پنج نفر مواجه شود. پس سهم یمنیها در آینده سیاسی این کشور یک به پنج میباشد. شاید به همین دلیل بود که سخنگوی گوترش با تأکید خاصی گفت به محض توافق، توقف درگیری «الزامآور» خواهد بود. این توقف درگیری در عین حال میتواند مورد بهرهبرداری نظامی آن پنج ضلع هم قرار گیرد. پس همانطور که تجربه میگوید، توقف مقاومت یمن، لزوماً به توقف حملات طرف مقابل منجر نمیشود. با این وصف، دلیلی به پایبندی یمنیها به توافقی که توسط دیگران نقض شده است، باقی نمیماند. در جمعبندی این بحث میتوانیم بگوییم، طرح آتشبس فتنهانگیز علیرغم توطئهای که پشت آن قرار دارد، به نتیجهای نمیانجامد و عملیات برای آزادسازی بقیه خاک یمن، تنها گزینه مردم این کشور است.