«الکساندر کنیازف» کارشناس سیاسی روس در تحلیلی به بررسی ابعاد ترور سردار سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی توسط آمریکا پرداخت.
اخبار بینالملل- در این یادداشت آمده است: اعتقادی وجود دارد که تاریخ در مورد همه کس و همه چیز قضاوت خواهد کرد اما سردار شهید قاسم سلیمانی در حقیقت هنوز در زمان زندگی خویش به شخصیتی تاریخی تبدیل شده بود.
اهمیت شخصیت ایشان برای خاور نزدیک و میانه را می توان با قهرمان ملی افغانستان «احمدشاه مسعود» که برای مردم این کشور به نحوی به اسطوره می ماند، قیاس کرد.
چنانچه احمدشاه مسعود مانع گسترش فضای افراطگرایی و تروریسم ناشی از افغانستان شده و نگذاشت به خاور میانه، آسیای مرکزی و جنوبی دامن پهن کند، پس سردار قاسم سلیمانی را در واقع می توان معمار طرح مقابله جامع بین المللی علیه داعش وحشی که فرزند ناخلف آمریکا می باشد، عنوان کرد.
اینکه داعش در اتاق فکر موسسه «رند» (RAND) آمریکا ایجاد شده است، امری است کاملا واضح و شناخته شده و قاسم سلیمانی سدی در برابر تحقق برنامه های واشنگتن برای غیر انسانی کردن فضای خاور میانه و سپس گسترش آن به سایر مناطق همجوار و سراسر جهان بود.
البته اهمیت فعالیت های سردار قاسم سلیمانی فقط محدود به برنامه ریزی، سازماندهی و مدیریت اقدامات نظامی برای مبارزه با تروریسم نبود. هرچند ایشان ضمن صحبت با رسانه ها خود را فقط یک سرباز دانسته و تمایلی برای ورود به عرصه سیاست نشان نمی داد، ولی فعالیت و شخصیت سردار و همچنین وضعیتی که امروز در عرصه بین الملل به نظر می رسد، ترور فرمانده قدس را به یک عامل بسیار مهم ژئوپلیتیک جهان تبدیل کرده است.
نکته مهم دیگر این است که آمریکا با ترور سردار سرافراز، همچنین کل سیستم حقوق بین الملل را نیز ترور کرده است. بی احترامی آشکار آمریکا نسبت به قوانین بین الملل بدون مبالغه کل منطقه اوراسیا را در آستانه یک جنگ جهانی جدید قرار داده است و حتی اگر چنین جنگی به معنای واقعی کلمه رخ ندهد، باز هم برای مدت زمان طولانی از کاهش تنش و درگیری ها در این گستره بزرگ نمی توان سخن به میان آورد.
چنین جنایات آمریکا باید مورد محکومیت شورای امنیت سازمان ملل و اعمال تحریم ها علیه این کشور متجاوز قرار داده شود. اما واکنش های متحدین و اقمار واشنگتن مانند انگلیس و فرانسه نسبت به ترور سردار سلیمانی نشان می دهد که چنین اتفاقی نخواهد افتاد زیرا سازمان ملل متحد طی سه دهه اخیر به عبارتی به بخشی از وزارت امور خارجه آمریکا تبدیل شده است.
با وجود عملکرد ناقص، امروز سازمان ملل متحد می تواند فقط به عنوان بستری باشد که ایران و کشورهای دارای همبستگی با آن با استفاده از این فرصت اقدامات آمریکا را به عنوان بازیگر اصلی صحنه تروریسم بین المللی ارزیابی و محکوم کنند.
ترور سردار قاسم سلیمانی عامل مهمی برای تغییر و تحول جدی در روابط میان دو دسته از کشورهایی است که یکی تسلیم سلطه آمریکا شده و دیگری قادر به توسعه مستقل متناسب با منافع ملی خود بوده و آماده همکاری و همزیستی مسالمت آمیز با همه کشورها است.
ترور حقوق بین الملل که با شهادت سردار قاسم سلیمانی اتفاق افتاد، سرانجام به طور قاطع ابزار توسل به زور را به سیاست بین المللی باز گرداند. حق کشور به اصطلاح قوی بر موازین و هنجارهای حقوقی منشور سازمان ملل متحد و سایر موافقت نامه های بین المللی ارجحیت یافته است.
تصادفی نیست که رهبر جمهوری اسلامی ایران از انتقام سخن به میان آوردند، زیرا خوب می دانند که در دنیای امروز با استکبار و تجاوز آمریکا و همپیمانانش فقط با اقدامات متقارن می توان مقابله کرد.
در واقع این یک روند جدیدی در سیاست جهانی نیست، اما ترور سردار قاسم سلیمانی آن را حداقل در میان مدت بسیار مهم خواهد کرد. موضوع هم فقط محدود به روابط ایران و آمریکا نبوده بلکه یک درس جهانی می باشد.
یاد سردار قهرمان گرامی، راهش پایدار و روح بزرگش قرین رحمت الهی باد.