زمانی که اولین مناطق آزاد چین در دهه هشتاد به منظور جذب سرمایهگذاری خارجی و ایجاد صنایع مونتاژ در مناطقی همچون شانگهای و شنزن گسترش یافت، کمتر کسی تصور میکرد که این سرزمین محتاج سرمایهگذاری خارجی به اصلیترین تأمین کننده سرمایه خارجی دنیا تأمین شود.
اخبار بینالملل-امروز چین به دنبال این است که علاوه بر مشارکت کلان با قدرتهای بین المللی نظم یا هارمونی مورد نظر خود را به دنیا تحمیل کند. این هارمونی بر خلاف روش آمریکاییها نه به سرعت و با استفاده از شیوههای سخت بلکه اغلب با تکیه بر روشهای فرهنگی و اقتصادی کشورهای مختلف دنیا را به خود وابسته میکنند.
جنگ نرم به شیوه چینی
چین به عنوان کشوری که از یک ساختار صلب و یکپارچه حاکمیتی بهره میبرد، به ظاهر دارای توانمندی محدودی برای استفاده از توانمندیهای جنگ نرم است. قدرت نرم اصولاً به واسطه تعدد جوامع مدنی و بخش خصوصی حاصل میشود اما چین از هر دوی این توانمندیها بیبهره است. در کنار این، زبان چینی به دلیل پیچیدگیهای خاص خود نمیتواند همچون زبان انگلیسی به ابزاری برای نفوذ تبدیل شود.
با این حال چین دارای یک بخش خصوصی قدرتمند است که میتواند ابزاری مهم برای سیاستگذاری این کشور باشد. چین آشکارا در ۱۴ کشور ۱۳۳ ایستگاه رادیویی دارد و خبرگزاری شینهوا به عنوان رکن اصلی خبررسانی این کشور توانسته دفاتری در سرتاسر دنیا ایجاد کند.
در کنار این «هانبان» یا دفتر بینالمللی شورای زبان چینی ۵۰۰ موسسه کنفوسیوسی و ۱۰۰۰ کلاس درس کنفوسیوسی را در مدارس و دانشگاههای جهان مدیریت میکند تا زبان و فرهنگ چینی را به جهان بشناسد و زبانی را به مرجع در مکاتبات و مراودات جهانی تبدیل کند.
علاوه بر این، جمعیتهای بومی چینی در مناطق مختلف دنیا تبدیل به ابزاری برای گسترش نفوذ نرم چین تبدیل شود. البته تشکیل چنین جوامعی محدود به سالهای اخیر نیست. در اواخر قرن نوزدهم و زمانی که آمریکا برای توسعه شبکه راه آهن داخلی خود به نیروی انسانی نیاز داشت، چینیهای مهاجر به سرعت روانه این کشور شدند. هم اکنون محلههای چینی در شهرهایی همچون لس آنجلس و سانفرانسیسکو یک واقعیت پذیرفته شده است. چنین محلههایی در کشورهایی همچون استرالیا، مالزی و حتی آمریکای جنوبی نیز وجود دارد. بر طبق آمار موجود نزدیک به ۱۰ میلیون چینی پس از سال ۱۹۷۸ به خارج از این کشور مهاجرت کردهاند.
در داخل چین نیز حزب کمونیست با تشکیل وزارت امور چینیهای مقیم خارج زمینه استفاده از ۳۰ میلیون چینی در دنیا را فراهم کند. این حربه فواید فراوانی برای این کشور به همراه داشته که میتوان به بهبود نگاه دنیا به چین و استفاده ازتوان مالی و فکری چینیها مقیم خارج اشاره کرد.
با این حال این تلاشها منجر به برخی از رسواییها نیز شده است که نمونه آن استعفای چندین مقام استرالیایی به دلیل افشای رشوههای هنگفت سرمایهداران چینی به آنان در سال ۲۰۱۸ میلادی بود.
دست بلند چینیها برای نفوذ اقتصادی
در کنار نفوذ فرهنگی، نفوذ اقتصادی چین است که این روزها آوازه آن در دنیا پیچیده است. چینیها سالانه نزدیک به ۵۰۰ میلیارد دلار مازاد حساب جاری دارند که اغلب صرف خرید اوراق قرضه بانکهای مرکزی کشورهای مختلف همچون آمریکا میشود. با این حال در طول ده سال گذشته این سرمایهگذاری شکلهای جدیدی به خود گرفته که هدف از آن دسترسی به بازارها و معادن سایر کشورها است.
علاوه بر این، چینیها به دنبال دستیابی به تکنولوژی پیشرفته سایر کشورها نیز هستند. رژیم صهیونیستی نمونهای واضح و روشن است. چینیها به شدت علاقمندند تا به تکنولوژی نظامی رژیم صهیونیستی دست پیدا کنند. امضای قرارداد خرید رادار پیشرفته فالکون در سال ۲۰۰۸ یکی از این موارد بود که با مخالفت آمریکاییها ناکام ماند. با این حال تلاش چینیها همچنان ادامه یافت و تا سال ۲۰۱۶ سرمایهگذاری چینیها به ۱۶ میلیارد دلار رسیده است که از جمله آنها امضای یک قرارداد جدید برای اداره بندر حیفا و ساخت یک راه آهن تازه در منطقه صحرای نقب است.
در این میان حتی کشورهای کوچک نیز از نگاه تیزبین چینیها پنهان نمانده است. به عنوان مثال سریلانکا به عنوان کشوری که اهمیت حیاتی در ادامه اتصال بنادر چین به اقیانوس هند و خاورمیانه دارد، تبدیل به یکی از مناطق اصلی برای سرمایهگذاری چینیها شده است. چین از سال ۲۰۱۰ میلادی با هدف احیای مناطق جنوبی سریلانکا که در سونامی سال ۲۰۰۴ ویران شد، یک سرمایه ۱.۵ میلیارد دلاری را آغاز کرده است. بر طبق آمارها میزان سرمایهگذاری چینی تا سال ۲۰۱۷ به ۱۵ میلیارد دلار رسیده است. در مقابل سریلانکا به شدت به چین مقروض شده است. بر طبق آمارها این میزان بدهی به ۹۴ درصد تولید ناخالص ملی این کشور رسیده است و این به معنای وابستگی دائمی سریلانکا به چین است.
قزاقستان کشور دیگری است که تحت نفوذ اقتصادی چین قرار گرفته است. قزاقستان بزرگترین کشور در آسیای مرکزی است و تا قبل از فروپاشی شوروی به طور کامل از سوی مسکو اداره میشد. قزافستان از سال ۱۹۹۱ به این سو تلاش کرده تا از زیر سلطه اقتصادی مسکو خارج شود. چینیها در قالب برنامه «کمربند و جاده»، ۴۹ درصد از سهام شرکت دولتی تجهیز خطوط راه آهن در این کشور را خریداری کردهاند. چینیها کار توسعه منطقهای به نام «بندر خشک» در قزاقستان را آغاز کردهاند. این منطقه که در منطقه مرزی چین و قزاقستان قرار دارد زمانی یک منطقه بسته نظامی بود و حالا به عنوان دروازهای برای ورود کالا به این کشور کشور و صادرات مجدد آن شناخته میشود.
در این منطقه یک شهر جدید یه نام «نور کنت» در حال ساخت است و قرار است مرکز این هاب حمل و نقل باشد.
نفت خاورمیانه و چینیها
چینیها به خاورمیانه نیز علاقمندی جدی نشان دادهاند. هم اکنون چین بخش اعظم انرژی خود را از این منطقه وارد میکند. عربستان سعودی در سال ۲۰۱۹ روزانه نزدیک به دو میلیون بشکه نفت به چین صادر میکند و میزان کل نفت صادراتی از خاورمیانه به چین به ۶ میلیون بشکه بالغ میشود. در این میان توجه اصلی چین به کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس بیشتر از سایر مناطق معطوف بوده است. در سال ۲۰۱۸ شی جی پینگ در اولین سفر خود به یک کشور عربی وارد ابوظبی شد. در این سفر مقامات امارات متحده عربی برای شی سنگ تمام گذاشتند و در بدو ورود به افتخار وی ۲۱ گلوله توپ شلیک کردند. در این سفر سه روزه ۱۳ توافق نامه بین دو طرف امضا شد. هم اکنون ۲۰۰ هزار چینی در امارات سکونت دارند و چینیها امیدوارند بتوانند حجم تجارت خود را با امارات به ۸۰ میلیارد دلار برسانند.
گسترش روابط با عربستان نیز در دستور کار چینیها قرار دارد و در سال ۲۰۱۸ و زمانی که کشورهای غرب عربستان سعودی را به دلیل قتل جمال خاشقچی تحریم کرده بوده بودند، چینیها نزدیک به ۳۰ میلیارد دلار قرارداد سرمایه گذاری در این کشورها امضا کردهاند.
سفر ملک سلمان به چین در سال ۲۰۱۸ نمونه واضحی از عمق روابط راهبردی دو کشور است. سفری که ملک عبدالله پادشاه سابق عربستان در سال ۲۰۰۷ آن را انجام داده بود.
چینیها بزرگترین شریک آفریقاییها میشوند
آفریقا نیز از جمله مناطقی است که به شدت مورد توجه چینیها قرار دارد. مهمترین دلیل چنین توجهی ذخایر وسیع معدنی آفریقا است. به عنوان مثال هم اکنون کشور کنگو مهمترین تأمین کننده عناصر کمیاب مورد نیاز صنایع الکترونیکی چین از جمله کولتان است.
چین یک صندوق ۶۰ میلیارد دلاری برای سرمایهگذاری در زیر ساختهای کلان آفریقا ایجاد کرده است و در سال ۲۰۱۴ با حجم تجارتی نزدیک به ۲۲۰ میلیارد دلار به بزرگترین شریک تجاری این قاره تبدیل شده است.
ذخایر فراوانی در آفریقا وجود دارد که در انتظار چینیهاست. به عنوان مثال نامیبیا به عنوان یکی از مهمترین معادن اورانیوم در جهان به عنوان ذخیرهای راهبردی برای چینیها مطرح است. چینیها به سرعت در حال توسعه راکتورهای هستهای خود هستند و این راکتورها برای تولید انرژی نیاز به اورانیوم دارند.
ذخایر نفتی آفریقا نیز به شدت توجه چینیها را جلب کرده است. هم اکنون کشور آنگولا سالانه نزدیک به ۵۰۰ هزار بشکه نفت به چین صادر میکند و قرار دادهای متعددی نیز با کشورهایی همچون الجزایر و کامرون به امضا رسیده است. معادن کمیاب نیز به از دسترس چینیها به دور نمانده و کنگو به اصلیترین محل سرمایه گذاری شرکتهای معدنی چین تبدیل شده است.
در آمریکای لاتین نیز با وجود تسلط سیاسی آمریکا چینیها قراردادهای بزرگی با کشورهایی همچون شیلی و بولیوی برای توسعه مواد معدنی امضا کردهاند. بدون تردید خریدهای نفتی چین نقش مهمی در ادامه حیات دولت مادورو داشته و این در حالی است که آمریکاییها با تمام توان تلاش کردهاند تا از ادامه این روند جلوگیری کردهاند.
شاید بیدلیل نباشد که کشورهای آمریکای لاتین همچنان به دنبال امضای یک توافق تجارت آزاد با چین هستند در حالی که آمریکاییها به صورت مرتب بر تعرفههای حمایتی خود اضافه میکنند.
نبردی با فرصتها و امکانات بیشمار
چین همچنان راه پر فراز و نشیبی را برای تبدیل به شدن به یک قدرت بزرگ مسلط در دنیا در پیش دارد. آمریکاییها عزم خود را برای مقابله با چین عزم کردهاند و به دنبال ادامه توازن قوای فعلی با این کشور هستند. اعتراضات گسترده در هنگکنگ به خوبی نشان میدهد که این نبرد از برخی جنبهها ماهیت امنیتی نیز به خود گرفته است.
در تایوان نیز اوضاع به سمت وخامت میرود. هیچکس نمیداند که آیا آمریکاییها در نهایت به دنبال تقابل همه جانبه با چینیها خواهند رفت یا نه، اما آنچه که تاکنون روشن شده تقابل اقتصادی و فرهنگی در تمامی ابعاد است.
این نبرد حتی به حوزههایی همچون اینترنت نیز کشیده شده و دو طرف به دنبال کنترل نسل آینده ارتباطات فضای مجازی هستند. تا الان تنها چیزی که روشن است آینده پر تلاطم است که میتواند آینده جهان را با مشکل روبه رو کند.
در این میان وظیفه دیپلماتها و دستگاه سیاست خارجی است تا فرصتها و تهدیدات این تقابل را برای ایران شناسایی کنند تا امکان انتخاب بهترین راهبرد در میانه این نبرد فراهم شود.