دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا اواخر ماه گذشته بیانیه ای اعلام کرد و گفت:« ما نیازی به چین نداریم و بدون چین بهتر عمل می کنیم».
اخبار بینالملل- بسیاری از ناظران آمریکا موافقند که واشنگتن باید سیاست خود در برابر پکن را دوباره ارزیابی کند. پکن مقتدر تر شده چون ثروت بیشتری دارد و این برخلاف امید طولانی مدت غرب برای ایجاد اصلاحات در بازار است، اصلاحاتی که منجر به آزادی سیاسی می شود. نظامی سازی دریای جنوبی چین و اقدامات این کشور باعث شده حتی بسیاری منتقدان دونالد ترامپ هم قانع شوند که این سیاست آمریکا در برابر چین ضروری بوده است.
ولی تقابل دولت ترامپ با چین به صورتی است که رقابت پذیری آمریکا را توسعه نمیدهد و حمایت جهانی چندانی برای آن نخواهد داشت. پنج نکته را در نظر بگیرید:
اول، دولت آمریکا توانایی این کشور برای یک ایجاد یک ائتلاف جهت مدیریت اقدامات چین را دست کم گرفته است و علاقه چندانی به ادامه مذاکرات در مورد پیمان تجاری و سرمایه گذاری ترنس-اتلانتیک با اتحادیه اروپا نشان نداده است. حتی قبل از وضع اولین دور عوارض بر کالاهای چین در جولای 2018، دولت آمریکا صادرات از کانادا، اتحادیه اروپا، ژاپن، مکزیک و کره جنوبی را کاهش داده بود.
چین دلیل خوبی دارد که باور کند میتواند در برابر فشار آمریکا ایستادگی کند. تولید ناخالص داخلی چین در حال حاضر دو سوم تولید ناخالص داخلی آمریکاست و حتی اگر نرخ رشد آن به طرز قابل توجهی کاهش یابد، احتمالاً می تواند تا اواسط قرن حاضر از نظر اندازه اقتصادش از آمریکا پیشی بگیرد. اگر آمریکا امیدوار است بتواند چین را برای ایجاد اصلاحات اقتصادی تحت فشار بگذارد، نیاز به حمایت شرکت های اروپایی و آسیایی خود دارد.
دوم، در حالی که درگیری در زمینه فناوری بین آمریکا و چین خطرات امنیتی قابل ملاحظهای به وجود می آورد، دولت ترامپ سعی دارد اقتصاد دو کشور را از هم جدا سازد و شرکتهایی مانند هواوی و زد تی ای را از دور خارج کند که میتواند به نفع پکن باشد. چین حالا احساس نیاز می کند تا جایگزین هایی برای تامین کنندگان قطعات تکنولوژیکی خود پیدا کند و مسیر صادراتش را به آمریکا تغییر دهد.
سوم،آمریکا با خروج از معاهده برجام با ایران و قرار دادن تحریم ها به عنوان یکی از اجزای اصلی سیاست خارجی خود، باعث شده دوستان و رقبایش بیشتر در جهت کنار زدن دلار پیش بروند. دلار از عوامل برتری آمریکاست. اتحادیه اروپا ، چین و روسیه سعی دارند مکانیزم های خاص خود را برای پرداخت ایجاد کنند و مرکزیت دلار را کاهش دهند. حتی مارک کارنی، رئیس بانک مرکزی انگلیس هم یک ارز ذخیره دیجیتال برای کاهش تأثیر دلار آمریکا در تجارت جهان پیشنهاد داده است.
چهارم، در حالی که دولت ترامپ به شدت از عناصر اصلی دستور کار ژئو اقتصادی چین انتقاد می کند، خودش هنوز نتوانسته دستور کار منسجمی ارائه دهد. بنابراین انتقاد او بیشتر نشان دهنده اضطراب آمریکا در مورد رقابت پذیری خودش است تا نگرانی در مورد شرکای بلندمدتش. این یعنی پکن مطمئن و رو به جلو عمل میکند و واشنگتن عصبی و رو به افول است.
پنجم، در حالی که آمریکا اقدامات رقابتی بسیاری را در پیش گرفته ولی دولت ترامپ هنوز هدف نهایی از این اقدامات را مشخص نکرده است. این یعنی «یک درگیری بی پایان بدون هیچ پیشرفتی».