روزنامه الکترونیکی رای الیوم در سرمقاله جدید خود با اشاره به سخنان اخیر دبیرکل حزبالله لبنان نوشت: سید حسن نصرالله در سخنرانیهای اخیرش از بکارگیری لحن تهدیدآمیز علیه رژیم اشغالگر اسرائیلی و صحبت درباره احتمال جنگی که ممکن است لبنان به شیوهای بدان کشیده شود، خودداری کرد. این امر به دلیل پافشاری وی بر جبهه داخلی و حفظ ائتلافهایش در لبنان و تقویت ثبات کشور است. همچنین وی برای بستن درها به روی افرادی از اردوگاه مقابل که به دنبال بهانه هستند و مرجعیتشان را اسرائیل و آمریکا تشکیل میدهند، اینگونه سخن گفته است.
اخبار بین الملل- در این مطلب آمده است: پاسخهای سید حسن نصرالله به همکارمان «عماد مرمل» (گزارشگر شبکه المنار) در این مصاحبه بسیار قوی بود. این پاسخها تداعیکننده روزهای نخست دبیرکلی سید حسن نصرالله است؛ زیرا از وجود راهبرد مقابله جامع با دشمن اسرائیلی پرده برداشت که این مقابله در مرزهای لبنان و الجلیل اشغالی متوقف نخواهد شد بلکه تا جایی امتداد مییابد که احتمال دارد رژیم اشغالگر اسرائیلی بطور کلی از نقشه خاورمیانه حذف شود.
برای اینکه کلیگویی نکرده باشیم لازم است روی چند نکته اصلی در این مصاحبه که منعکسکننده این راهبرد و این تغییر در لحن رهبر مقاومت است، تاکید کنیم:
نخست اینکه سید حسن نصرالله تاکید کرد مقاومت اسلامی بیش از هر زمان دیگری قدرتمند شده است و میتواند اسرائیل را بطور کامل نابود کند و آن را به عصر حجر بازگرداند.
دوم: تاکید مجدد بر اینکه موشکهای مقاومت که بسیار دقیقتر شدهاند، میتوانند سراسر اسرائیل از شمال (الناقوره) تا شهر ایلات (ام الرشاش) در جنوبیترین نقطه را هدف قرا ر دهند.
سوم یورش به الجلیل و آزادسازی آن به عنوان یکی از اولویتهای راهبردی یاد شده، به این معناست که مقاومت حزبالله در برابر اشغالگری با موشک برای حمله به اهداف و شهرهای اسرائیلی نیست، بلکه برای نفوذ زمینی است به ویژه اینکه یگانهای مقاومت به لطف جنگ هفت ساله در سوریه تجربیات بسیار بزرگی در این زمینه کسب کردند.
چهارم: شکست سران اسرائیل در تقویت اعتماد به ارتش اسرائیل که در جنگ ژوئیه شکست خورد و عقبنشینی این ارتش پس از اینکه نتوانست به داخل خاک لبنان پیشروی کند و افسانه تانک «میرکاوا» منعکس کننده واقعیتهای ثابت شده است که از پیگیری دقیق توانمندیهای نظامی طرف اسرائیلی به دست آمده و درصد اعتماد به پیروزی در محافل رهبری سیاسی و نظامی مقاومت افزایش یافته است.
پنجم: این نخستین بار طی سالهاست که یک مسئول عربی مسلمان از عزم و اراده و اعتماد به نفس درباره اقامه نماز در مسجدالاقصی در قدس اشغالی پس از آزاد سازی آن سخن میگوید. سید نصرالله به آزادی قدس و طبعا سراسر فلسطین چشم دوخته است و قصد دارد با توسل به مقابله نظامی و مقاومت، آرزویش را محقق کند نه از طریق «معامله قرن» یا مذاکرات بیهودهای که چیزی جز خفت و خواری بر امت عربی به همراه نداشته است.
سید نصرالله به خوبی میداند چه میگوید و میداند دقیقا چه زمانی سخن بگوید. زمانی که میگوئیم این مرد دروغ نمیگوید و فریبکاری نمیکند حرف جدیدی نزدیم و به همین دلیل ایشان از اعتبار زیادی نزد اسرائیلیهای دشمن که سخنرانیها و مصاحبه هایش را دنبال میکنند، برخوردار است. آنها همه حرفهایش را باور میکنند، اما هرگز حرفهای سیاستمداران اسرائیلی و در صدر آنها بنیامین نتانیاهو را که در دروغگویی و تهدیدهای توخالی حرفهای شدند، باور نمیکنند.
سخنان سید نصرالله چنین الهامبخش است که در لابلای صحبت هایش عزم و ارادهای قوی برای ورود پر قدرت به میدان هر جنگی در آینده و شاید آینده نزدیک وجود دارد یعنی حرفی را که گفته است بر اساس براه انداختن جنگ روانی علیه دشمن نبوده است بلکه وی بر اساس اطلاعات گسترده و برداشت دقیق از تحولات سیاسی و نظامی حرف میزند.
در انتهای این مطلب آمده است: سید حسن نصرالله وارد دو جنگ شد و در هر دو جنگ هم پیروز شد. نخستین جنگ زمانی بود که مقاومت با هدایت «حزبالله» جنوب لبنان را در سال ۲۰۰۰ آزاد کرد و به اشغالگری اسرائیل پایان داد. مقاومت با هدایت وی، اسرائیل اشغالگر را ذلیل و خوار کرد و بینی اش را به خاک مالید. دومین جنگ زمانی بود که دشمن در سال ۲۰۰۶ این جرات را پیدا کرد که به لبنان حمله کند که در نهایت تاوان سنگینی پرداخت و مهمترین نتیجه آن از دست رفتن اعتماد به ارتشی بود که گفته شد شکستناپذیر است واکنون هم فکر نمیکنیم پیروزی سوم دور باشد به ویژه اگر آتش جنگ با تحریک اسرائیل در منطقه شعلهور شود.