با وجود گذشت بیش از ۷ دهه از پایان جنگ جهانی دوم و در حالی که حتی فهرست اسامی کشورهایی که در صف متحدین یا متفقینِ این جنگ قرار داشتند نیز از ذهن بشر معاصر در حال پاک شدن است، هنوز پارهای از ابهامات مربوط به این دوره از تاریخ که به واسطه تلاش گسترده صهیونیسم رنگ واقعیت به خود گرفتهاند، مهمترین دغدغه بسیاری از تاریخدانان و محققان عصر حاضر به شمار میروند.
ادعای تلاش برنامهریزیشده آلمان نازی برای پاکسازی یهودیان در طول جنگ جهانی دوم و وجود اتاقهای گاز و کورههای آدمسوزی برای تحقق این هدف و تعداد واقعی قربانیان یهودی این جنگ از جمله مسائل مبهمی هستند که رفته رفته با تلاشهای علمی و مستند تاریخدانان از اعتبار حقیقی آنها کاسته میشود.
طی سالهای اخیر تلاش گسترده تجدیدنظرطلبان هولوکاست در قالب کشف و ارائه ادله علمی و مستندات تاریخی، ادعاهای اصلی مدعیانهولوکاست مبنی بر وجود برنامهای هدفمند در ذهن رهبران نازی برای کشتار یهودیان، استفاده از اتاقهای گاز و کورههای آدمسوزی برای تحقق این برنامه و نیز کشته شدن ۶ میلیون یهودی در طول جنگ جهانی دوم را با چالشهای جدیتری مواجه ساخته است.
در این میان، برخی دیگر از محققان نیز علیرغم حمایت از این دعاوی، در لابلای مطالعات تاریخی خود پیرامون ابعاد مختلف هولوکاست به شواهد جدیدی دست یافتهاند که خواسته یا ناخواسته، پذیرش ادعای هولوکاست را برای دیگران دشوارتر میکند. به عنوان مثال، «برایان مارک ریگ» -تاریخدان و محقق آمریکایی- در کتاب خود تحت عنوان «سربازان یهودی هیتلر: روایت ناگفتهای از قوانین نژادپرستانه نازیها و سربازان یهودی ارتش آلمان» به ارائه شواهدی بینظیر از حضور یهودیان در ارتش آلمان نازی میپردازد که به گفته وی، حاصل ۹ سال تلاش برای آشکار ساختن زوایای پنهان هولوکاست است.
ریگ در اولین سال حضور خود در دانشگاه به طور گسترده به مطالعه تاریخ جنگ جهانی دوم و بررسی ادعای یهودیان درباره سیاستهای تبعیضآمیز و نژادپرستانه آلمان نازی میپردازد تا اینکه در همان سال، سفر کوتاه او به آلمان با حادثهای همراه میشود که آنچه وی تا آن زمان درباره کینه تاریخی نازیسم علیه یهودیان در طول جنگ جهانی دوم شنیده بود را زیر سوال میبرد.
وی در مقدمه کتاب خود در این باره مینویسد: «وقتی در سال ۱۹۹۲ به اقتضای رشته تحصیلی خود برای یادگیری زبان آلمانی به برلین رفته بودم، به توصیه یکی از معلمانم برای تقویت زبان خود به تماشای فیلمی رفتم که داستان یک یهودی که توانسته بود به عضویت ارتش آلمان نازی درآید را به تصویر میکشید. در سالن سینما مرد سالخورده اما باوقاری در کنارم نشسته بود که با ترجمه فیلم در فهم دیالوگها به من کمک میکرد. وقتی در پایان نظر او را درمورد فیلم جویا شدم، به من پاسخ داد که داستان زندگی او نیز بیشباهت به سرگذشت قهرمان فیلم موردنظر نیست و وقتی کنجکاوی مرا دید، خاطرات خود از زمان جنگ جهانی دوم را برایم بازگو کرد. از صحبتهای او فهمیدم که او یک یهودی است و در سال ۱۹۴۱ وارد ارتش آلمان نازی شده و سپس ۳ سال در جبهه روسیه با روسها جنگیده است. در آنجا بود که از خودم پرسیدم چگونه یک یهودی که به لحاظ تاریخی قربانی نازیسم محسوب میشود، در طول جنگ جهانی دوم در جبهه متحدین قرار داشته است؟»
سفر سرنوشتساز تاریخدان آمریکایی به آلمان
طرح این پرسش تا آنجا ذهن ریگ را به خود مشغول میکند که وی را به تلاشی ۹ ساله برای جمعآوری مستندات جنگ جهانی دوم وا میدارد. از این رو، وی پس از بازگشت به آمریکا تحقیقات ابتدایی خود درمورد حضور و نقش یهودیان در ارتش آلمان را آغاز و با استفاده از مرخصی تحصیلی به منظور یافتن نمونههای مشابه از عضویت یهودیان در ارتش هیتلر به مدت یکسال رهسپار آلمان میشود. ریگ در ابتدا با توفیق چندانی مواجه نمیشود، اما سپس حجم دادههای حاصل از مصاحبههای او با سربازان یهودی ارتش آلمان نازی و نزدیکان آنها به اندازهای گسترش مییابد که وی پس از اتمام دوره کارشناسی خود در دانشگاه ییل آمریکا، در دوره کارشناسی ارشد و دکتری نیز مجبور به ادامه تحقیقات خود درباره کهنهسربازان یهودی جنگ جهانی دوم میشود.
وی برای شناسایی این سربازان، پی بردن به جایگاه نظامی آنها در ارتش نازی و گفتگو با دوستان و نزدیکان آنها به سوئد، کانادا، ترکیه و فلسطین اشغالی نیز سفر میکند تا اینکه سرانجام در سال ۲۰۰۲ پس از جمعآوری بیش از ۳۰ هزار صفحه اسناد تاریخی از جنگ جهانی دوم، ۳ هزار قطعه عکس مستند از حضور نظامی یهودیان در ارتش نازی و بیش از ۵۰۰ ساعت مصاحبه ضبطشده، حاصل مطالعات ۹ ساله خود را در قالب کتاب سربازان یهودی هیتلر به چاپ میرساند.
ریگ در کتاب خود نوشته است که طبق تحقیقات به عمل آمده توسط وی، تعداد قابل توجهی از افراد ارتش آلمان در جنگ جهانی دوم یهودی یا نیمهیهودی (دارای دو جد یهودی و دو جد غیریهودی) بودهاند که بسیاری از آنها با امضای شخصِ هیتلر به بالاترین درجات نظامی نیز ارتقاء یافته بودند.
حضور ۱۵۰ هزار یهودیتبار در ارتش آلمان نازی
این محقق آمریکایی در لابلای فصول مختلف کتاب خود با تکیه بر اطلاعات دست اول و مستندی که به گفته وی بسیاری از آنها پیش از انتشار این کتاب توسط هیچ منبع یا از طریق هیچ مرجعی گردآوری و منتشر نشدهاند، نشان میدهد که حدود ۱۵۰ هزار یهودیتبار همزمان با جنگ جهانی دوم در ارتش نازی خدمت میکردهاند و صدها نفر از کسانی که در آن زمان به آنها اصطلاح "کاملاً یهودی" اطلاق میشده، با اطلاع هیتلر و با تایید او در بخشهای مختلف ارتش مشغول خدمت بودهاند. وی در این کتاب با بررسی اسناد و تصاویر به دست آمده از کهنهسربازان یهودی جنگ جهانی دوم و مصاحبه رو در رو با بیش از ۴۰۰ تن از آنان به یهودی بودن حداقل ۱۲۰۰ نفر از درجهداران عالیرتبه ارتش هیلتر از جمله ۱۷ ژنرال پی برده است که به گفته وی مطابق تقسیمات نظامی آن زمان، این افراد فرماندهی بیش از ۱۰۰ هزار نفر از نیروهای ارتش نازی را برعهده داشتهاند.
تحقیقات ریگ همچنین نشان میدهد که از میان نظامیان آلمانی که عالیترین نشان دولتی آلمان یعنی «صلیب شوالیه» را در زمان حاکمیت نازیها دریافت کردند، حداقل ۲۰ نفر آنها به طور قطع یهودی بوده و حتی برخی از آنان در زمان جنگ و در ارتش آلمان نازی به طور علنی مناسک دینی خود را به جا میآوردهاند.
در حالی که ریگ در مقدمه کتاب خود میگوید که قصد او از انتشار این اطلاعات نفی هولوکاست نیست، اما کتاب وی نخستین سند معتبری است که داعیه نسلکشی یهودیان در جنگ جهانی دوم و اعمال سیاستهای تبعیضآمیز علیه آنان را مورد تردید جدی قرار میدهد.
چرا هیتلر ابتدا ارتش خود را پاکسازی نکرد؟!
در واقع، با پذیرش این ادعا که آلمان نازی در طول جنگ جهانی دوم میلیونها یهودی را کشته و این کشتار با هدف از میان بردن کلیه یهودیان صورت گرفته، باید ارتش آلمان نازی را عامل اصلی اجرای این جنایت معرفی کرد. با این فرض انتظار میرود که سیاست پاکسازی نژادی یهودیان ابتدا از خود ارتش نازی آغاز شده باشد، اما اسناد منتشرشده در کتاب سربازان یهودی هیتلر به وضوح گویای حضور یهودیان در بخشهای مختلف ارتش نازی از جمله نیروی هوایی، زمینی و گشتاپو است.
نکته جالب دیگر اینکه برخلاف ادعای حامیان هولوکاست مبنی بر ناشناخته بودن هویت یهودی این افراد، تحقیقات ریگ نشان میدهد که سران حزب ناسیونال سوسیالیست آلمان از هویت یهودی یا نیمهیهودی آنان آگاهی داشته و به همین دلیل، انتصاب تعدادی از یهودیان به مناصب بالا با امضای شخص هیتلر صورت گرفته چراکه به موجب قوانین ارتش نازی، اعطای درجه عالی به نظامیان یهودی و نیمهیهودی صرفا با اجازه فرمانده کل ارتش امکانپذیر بوده است.
بنابراین، با توجه به حضور بیش از ۱۵۰ هزار یهودی و نیمهیهودی در ارتش آلمان نازی که به استناد تحقیقات ریگ، برخی از آنها نظیر ژنرال «ارهارد میلخ» سهم بسزایی در ارتکاب جنایات جنگی ارتش نازی داشتهاند، سیاست تبعیض نژادی آلمان نازی علیه یهودیان را در صورت اثبات نمیتوان یک قاعده کلی قلمداد کرد. برایان مارک ریگ نیز یکی از اهداف انتشار کتاب سربازان یهودی هیتلر را اثبات این نکته اعلام میکند که تمامی یهودیان آلمان را نباید در زمره قربانیان جنگ جهانی دوم برشمرد.
نظر سربازان یهودی ارتش نازی درباره هولوکاست
نکته مهم دیگری که در کتاب سربازان یهودی هیتلر مورد اشاره قرار گرفته، عدم آگاهی سربازان یهودیتبار ارتش نازی از وقوع همزمان حادثهای به نام هولوکاست است. ریگ در فصل نهم کتاب خود مینویسد: برخلاف آنچه در ابتدای تحقیقات تاریخی خود از کهنهسربازان یهودی آلمان نازی پیشبینی میکردم، شواهد به دست آمده نشان داد که اکثر قریب به اتفاق آنها در آن زمان از وقوع حادثهای به نام هولوکاست بیخبر بودهاند.
بر اساس مستندات کتاب سربازان یهودی هیتلر، تنها تعداد اندکی از مصاحبهشوندگان در حین خدمت در ارتش نازی گهگاه از نزدیک شاهد اعمال خشونت علیه یهودیان بودهاند که البته این امر نیز با در نظر گرفتن شرایط و استانداردهای زمان جنگ غیرقابلپذیرش نیست، اما اغلب آنها از نابودسازی سیستماتیک میلیونها یهودی به دست ارتش نازی اظهار بیاطلاعی کردهاند و این همان نکتهای است که اکثر متهمین نازی دادگاه نورمبرگ نیز در جریان محاکمات خود بر آن تاکید داشتهاند.
از این رو، با توجه به اثبات حضور سربازان یهودی در ارتش آلمان نازی که تعدادی از آنها پستهای عالی فرماندهی نیز در اختیار داشتهاند، وجود برنامهای از پیش تعیین شده برای کشتار یهودیان در طول جنگ جهانی دوم که دستاویزی برای تشکیل رژیم جعلی اسرائیل در منطقه شد و همچنین رفتار کاملاً منفی هیتلر با یهودیان بیش از پیش با تردید مواجه میشود چراکه نمیتوان باور کرد کشتار سیستماتیک میلیونها یهودی در اردوگاههای کار اجباری بدون اطلاع آنها صورت گرفته باشد.