یک رسانه آمریکایی به مناسبت سالگرد بازداشت صدام حسین در دسامبر ۲۰۰۳ گزارش مفصلی درباره این واقعه منتشر و اسرار او را برملا کرد. مجله آمریکایی اسکوایر، با تعدادی از کسانی که در بازداشت صدام درگیر بودند مصاحبه کرده و جزئیات جدیدی از نحوه دستگیری دیکتاتور سابق عراق افشا کرده است.
به گفته این مجله، نقطه عطف عملیات جستجوی صدام حسین، که چند ماه بدون نتیجه ادامه داشت، در ژوئن ۲۰۰۳ اتفاق افتاد. در این زمان دو تن از بازرگانان عراقی اطلاعات شگفتانگیزی درباره دستگاه امنیتی ریاستجمهوری عراق افشا کردند. دستگاهی که تحت سیطره کامل نزدیکان و خویشاوندان صدام بود.
پس از حمله آمریکا به عراق، آخرین باری که صدام در انظار عمومی ظاهر شد، در ۹ آوریل ۲۰۰۳ بود. پس از آن تا مدتها دیگر دیده نشد. با این حال او همچنان هدف شماره یک نیروهای آمریکایی بود. دستگاههای اطلاعاتی آمریکایی معتقد بودند که صدام در غرب عراق و در یک مزرعه پنهان شده است، اما مکان دقیق مزرعه را نمیدانستند.
نام دو نفر در اطلاعاتی که بازرگانان مزبور ارائه کردند، مطرح شد: حدوشی و محمد ابراهیم المسلط. آمریکاییها به مزرعه حدوشی رفتند. در آنجا ساختمانها و تاسیسات زیادی وجود داشت. آمریکاییها دروازه مزرعه را شکستند و یک زن بداخلاق را در آنجا یافتند. هربار که آمریکاییها از مزرعه رد میشد، بسیار خشمگین میشد. در مزرعه یک حفره جدید توجه آمریکاییها را جلب کرد. زمانی که خاک این حفره را کنار زدند، هشت میلیون دلار آمریکایی نقد در آن پیدا کردند.
اما این تنها اکتشاف آمریکاییها نبود. آنها چهار جعبه بزرگ دیگر، مقداری زیورآلات، اسناد تولد و عقدنامههای ازدواج پیدا کردند که برای آمریکاییها بسیار مهم بود.
اینها هم پایان اکتشافات نبود، سربازان آمریکایی، سه مایل زیر زمین، چیزهایی پیدا کردند که به شدت آنها را غافلگیرد کرد. آنها مقدار زیادی طلا و جواهرات متعلق به ساجده طلفاح، همسر صدام، و میلیونها دلار دیگر پیدا کردند. آمریکاییها ۱۰۰۰۰ هزار بسته اسکناس صددلاری - که با برچسب بانک چیس مانهاتان پیچیده شدهاند- پیدا کردند. علاوه بر این، شش بسته زباله پیدا کردند که مملو از جواهرات همسر صدام بود. این طلاها، شامل مقدار زیادی انگشتر، گوشواره، کاردهای کوچک طلایی و یک کلاشینکوف طلایی بود.
آمریکاییها اندکی بعد، به کمک المسلط -که در این زمان بازداشت بود و با امریکاییها همکاری میکرد - صدام را هم در حفرهای تاریک پیدا کردند. قبل از ورود به حفره، سمیر، مترجم عراقی که همراه نیروهای آمریکایی بود، صدای صدام را شنید که میگفت: «شلیک نکنید، شلیک نکنید.» سمیر به زبان عربی از صدام خواست که بیرون بیاید و صدام هم دستانش را بالا برد و نیروهای آمریکایی هم او را از حفره بیرون آوردند.
در این لحظات، سمیر چندین بار به صدام سیلی زد تا اینکه نیروهای ویژه آمریکایی به سمیر گفتند که آنها نیاز دارند که صدام را زنده بازداشت کنند.