طبق تأیید «ذبیحالله مجاهد» سخنگوی طالبان، سومین دورِ مذاکرات رسمی اعضای دفتر سیاسی طالبان با نماینده ویژه واشنگتن (زلمی خلیلزاد) در امارات (ابوظبی) روز دو شنبه ۲۶ آذر برگزار شد که در این نشست نمایندگانی از پاکستان و عربستان سعودی نیز حضور داشتند.
پیش از این قرار بود که دور سوم مذاکرات امریکا با گروه طالبان در اسلامآباد برگزار شود، اما به گفته «نظرمحمد مطمئن» مقام سابق طالبان، گفتوگوهای طالبان با خلیلزاد باید در «دوحه» انجام شود و اگر در کشور دیگری از جمله پاکستان صورت بگیرد، نتایج مثبتی در پی نخواهد داشت، زیرا باعث پیچیدگی بیشتر در روند صلح خواهد شد.
تقریباً از دهه دوم قرن بیستویکم به بعد (۲۰۱۰)، موضوع صلح یکی از دغدغههای اصلی حکومت افغانستان بوده است. امریکا و ناتو که خود را متولّی ایجاد صلح و امنیت در افغانستان معرفی میکنند، برای فرار از شکست در مبارزه با تروریسم، رویکرد «مذاکره» را در کنار «مبارزه»، توأمان پیش میبرند و به همین جهت نیز با فشار به پاکستان، خواهان آن هستند که اسلامآباد طالبان را ترغیب به انجام مذاکره کنند و به همین جهت نیز، چندین دور نشست چندجانبه را در کابل و اسلامآباد برگزار کردند، اما عملاً نتیجهبخش نبود.
اعلام خبر مرگ «ملاعمر» در ۲۰۱۵ عملاً نشستهای صلح را تحت تأثیر خود قرار داد و چند دسته شدن طالبان بر سر رهبری بین ملااختر منصور، ملادادالله و ملارسول، نیز موجب شد نشستهای صلح به تعویق بیفتد و حملات طالبان در بین سالهای پس از مرگ ملاعمر تا کنون، شدت گرفته، به طوری که اکنون گفته میشود طالبان بیش از ۵۰ درصد خاک افغانستان را تحت نفوذ و کنترل خود دارد. روی کار آمدن دونالد ترامپ در امریکا و تعیین استراتژی جدید در جنوب آسیا که عمدتاً به فشار نظامی و سرکوب طالبان بیشتر تأکید شده بود، طی یک و نیم سال گذشته عملاً نتیجه معکوسی داشت.
به این معنی که با افزایش حملات هوایی امریکاییها بر مواضع طالبان، طالبان نیز حملات خود را گستردهتر کرد که نتیجه آن این شد که امریکا اکنون خواهان مذاکره مستقیم با نمایندگان اصلی طالبان است و چهار دور گفتوگوی «رودررو» با نمایندگان طالبان در دوحه قطر داشته است و اخیراً نیز «زلمی خلیلزاد» را به عنوان نماینده صلح امریکا در افغانستان تعیین کرده است که سومین دورِ رایزنیهای خلیلزاد با کشورهای مختلف در دوم دسامبر ۲۰۱۸ (۱۱ آذر ماه ۱۳۹۷) شروع و تا ۲۰ دسامبر (۲۹ آذر) سال جاری ادامه خواهد داشت.
در واقع نشست خلیلزاد با اعضای دفتر سیاسی طالبان در ابوظبی امارات، ادامه نشستهایی است که تقریباً از دو سه ماه پیش شروع شده است و دیدارهایی با کشورهای مختلف منطقه از جمله روسیه، ازبکستان، ترکمنستان، قطر، پاکستان و عربستان سعودی داشته است.
بدون شک جزئیات نشستهایی که خلیلزاد با نمایندگان کشورهای مذکور در خصوص صلح با طالبان داشته است، کمتر رسانهای شده است و تحلیل این نشستها بیشتر بر اساس مواضع قبلی طرفین، صورت میگیرد، اما آنچه مسلم است اینکه امریکاییها مذاکره میکنند تا خواستههای خود را بر طالبان تحمیل کنند. (اساساً اگر از دید امریکاییها به قضیه صلح نگریسته شود، منطقی به نظر نمیرسد که پس از ۱۸ سال اشغال افغانستان و هزینه میلیاردی برای احداث پایگاههای دائمی نظامی، حاضر به خروج نیروهایش از افغانستان شود و شروط طالبان را قبول کند.)
امریکاییها برای تداوم اشغال افغانستان و تأمین منافع کلان خود در منطقه، حاضرند دولت اشرفغنی و حتی دستاوردهای ۱۸ ساله پس از سقوط طالبان را هم قربانی کنند و به همین جهت طرح «ایجاد مناطق امن برای طالبان» یا «طرح عقبنشینی نیروهای امنیتی افغانستان از مناطق دورافتاده» را پیشنهاد میکنند یا از «خصوصیسازی جنگ» در افغانستان سخن میگویند.
اما مسئلهای که طالبان تاکنون از پیششرطهای خود عقبنشینی نکرده و مدام بر آن پا فشاری میکند، خروج نیروهای امریکا و ناتو از افغانستان است. همچنین تغییر قانون اساسی افغانستان، آزادی فرماندهان طالبان، برگزاری انتخابات آزاد و خارج شدن از فهرست سیاه سازمان ملل از جمله خواستههایی است که طالبان بهطور مکرر در نشستهای بینالمللی بدان تأکید کرده است و اساساً حضور طالبان در نشستهای صلح برای اعلام مواضع و برای کسب مشروعیت جهانی است.
در چنین وضعیتی که طرفین (امریکا و طالبان) بر مواضع خود اصرار میورزند و نگاه تاکتیکی به مذاکره دارند، نمیتوان چشمانداز روشنی برای مذاکرات صلح امریکا با طالبان متصور بود، بهویژه اینکه بازیگران مؤثری، چون روسیه و ایران در مذاکرات صلح کمتر حضور دارند و بازیگران داخلی افغانستان اعم از دولت کابل و سران احزاب سیاسی، بر بینالافغانی بودن صلح تأکید و عنوان میکنند که هر نشست بینالمللی که برگزار میشود باید با رهبری خود افغانها باشد نه امریکا، پاکستان یا روسیه.
اسماعیل باقری