نیکولای سارکوزی پیش از آن که کلید کاخ الیزه را به فرانسوا اولاند تحویل دهد، گفته بود که «ملت راه خود را ادامه میدهد. این ملت قدرتمندتر از سرنوشت مردانی است که به آن خدمت میکنند.» شاید این درست ترین تعبیر برای مردم فرانسه باشد. تاریخ سیاسی این کشور با انقلاب بنا نهاده شده است.
فرانسوی ها با این که به خیابان ها بیایند غریبه نیستند. آن ها در چهار هفته اخیر نیز در قالب جنبش «جلیقه زردها» موجب اختلال گسترده در این کشور شده اند، اعتراضاتی که نمونه مشابه آن برخی رهبران سابق فرانسه را به زانو درآورده است.
روزنامه فرانسوی لیبراسیون درباره اولین جرقههای اعتراض مینویسد که دو راننده بین شهری جوان اهل سنه مرن، شهری نزدیک به پاریس، روز دهم اکتبر در صفحهای در فیسبوک فراخوانی برای راهبندان سراسری در اعتراض به افزایش مالیات بر سوخت به راه انداختند. فراخوانی که بیش از ۲۰۰ هزار نفر در شبکه اجتماعی «فیسبوک» قول شرکت در آن را دادند.
پس از آن بود که روز هفدهم نوامبر اولین اعتراض سراسری در فرانسه با شرکت ۲۸۰ هزار نفر برگزار شد. با گسترش اعتراضات، دولت فرانسه طرح افزایش مالیات بر سوخت را که قرار بود سال 2019 اجرایی شود، لغو کرد اما این اقدام نه تنها باعث نشد که آن ها به خانه هایشان بازگردند،بلکه به تعداد مطالبات آن ها نیز افزوده شد. معترضان این امتیازات را نادیده گرفته اند، آن ها گفته اند که برای اصلاحات خیلی دیر شده است.
بر اساس نظرسنجی موسسه «Elabe» ۷۸ درصد فرانسویها موافقت دولت با تعلیق یک ساله افزایش بهای سوخت را ناکافی دانستند و معتقدند که هزینههای زندگی افزایش خواهد داشت بلومبرگ نیزاز حمایت 75 درصد فرانسویان از اعتراضات خبرداده است.
حالا سوال این است که آیا «وضعیت زرد» برای ماکرون به «وضعیت قرمز» تغییر حالت می دهد؟ و جوان ترین رئیس جمهور تاریخ فرانسه، وداعی زودهنگام با کاخ الیزه خواهد داشت؟ در انقلاب سال 1789 که با شورش «باستیل» آغاز شد، کارگران فرانسوی بیش از مالیات، از نابرابری اقتصادی و تحولاتی که حاکمان کشور از آن بی خبر بودند، رنج می بردند. اکنون به نظر می رسد رئیس جمهور امانوئل ماکرون نیز این حس درونی را احیا کرده است. حسی که نه تنها «جلیقه زرد» ها، بلکه آحاد مردم ناراضی را به خیابان ها کشانده است.
در زمانی که پوپولیستها هرچه میخواهند به زبان میآورند و انجام میدهند، سیاستمداری که نتواند به مردم عادی اطمینان دهد که آن ها را درک میکند، به منجلاب فرو خواهد رفت. تهدیدی که حالا هشتمین رئیس جمهور فرانسه از زمان تاسیس «جمهوری پنجم» توسط «شارل دوگل» با آن روبه روست.
به همین دلیل است که دانش آموزان و دانشجویان، مردان و زنان بازنشسته، اعضای اتحادیه های کارگری، کامیون داران و اعضای اتحادیه کشاورزان، هرچند که جلیقه زرد بر تن ندارند، به خیابان ها آمده اند.
سرعت تغییرات علت نارضایتی مردم
اکونومیست که البته روزنامه حامی لیبرالیسم کلاسیک و بازار آزادی است اخیرا در مقاله ای نوشته که «پیروزی ماکرون در انتخابات ۲۰۱۷ امیدی را برای فرانسه، اروپا و جهان در پی داشت. او از زمان ورود به کاخالیزه اصلاحاتی را در زمینه آموزش و بازار کار اجرایی کرد اما فراموش کرده است که دموکراسی نیاز به رضایت مداوم مردم نیز دارد.» قشر کارگر به دلیل اصلاحات اقتصادی حامی کسب و کار و اجرای طرحی برای کاهش مالیات ثروتمندان ماکرون را «رئیس جمهور ثروتمندان» می نامند.
اگرچه برخی تحلیل گران معتقدند ماکرون با کاهش مالیات ثروتمندان سعی در تشویق به خصوصی سازی و کوچک کردن بنگاه های هزینه ساز دولتی دارد و حتی میزان نرخ بیکاری -اگرچه همچنان بالاست و ۱/۹ درصد را نشان میدهد- نیز در زمان ریاستجمهوری او کاهش یافته است اما این اصلاحات شتاب زده رئیس جمهور فرانسه واکنش قشر متوسط و فقیر فرانسه را در پی داشته است.
بنابراین شاید نتوان همه این نارضایتی را ناشی از ناکارآمدی دولت یک ساله وی دانست بلکه موجی که اکنون فرانسه را فرا گرفته، انباشت نارضایتی هایی است که طی هشت سال گذشته به دلیل اعمال ریاضت اقتصادی مردم را به ستوه آورده و آن ها را به سمت طبقه فقیر سوق داده است.
سرانجام ماکرون چه خواهد شد؟
ماکرون بعد از عقب نشینی مرحله ای از افزایش قیمت سوخت و سپس لغو آن اکنون از ترمیم کابینه و برکناری برخی مقامات سخن به میان آورده است .
پالسی که خیلی ها معتقدند معترضان را به افزایش مطالباتشان تحریک کرده است .ماکرون غیر از بازی متزلزل خود در مقابل معترضان از یک پاشنه آشیل جدی نیز رنج می برد.
وقتی سال گذشته امانوئل جوان بدون تکیه بر هیچ کدام از نیروهای سیاسی سه گانه جامعه فرانسه یعنی احزاب چپ ،راست ها و راست های افراطی با تاسیس حزبی جدید و در شرایطی که جامعه فرانسه خسته از سیاستمداران سنتی در بین انتخاب میان راست افراطی به رهبری مارین لوپن و ماکرون قرار گرفته بودند توانست به کاخ الیزه راه یابد فکر نمی کرد این مسئله بتواند به یکی از نقاط آسیب پذیری او تبدیل شود .وی عملا امروز در احزاب سیاسی فرانسه هیچ حمایتی را پشت خود ندارد .
در عین حال یکی دیگر از مواردی که می تواند ماکرون را به ماندن در کاخ الیزه امیدوار کند پراکندگی طیف مخالفان اوست که امروزه گستره ای از مردم عادی تا راست های افراطی و چپ های دو آتشه و حتی نژاد پرستان ضد مهاجرت را دربر می گیرد چیزی که شاید بتواند به کمک ماکرون بیاید هرچند به نظر می رسد همه این افراد فعلا در یک چیز با هم اشتراک نظر پیدا کرده اند وآن هم مقابله با شرایط بغرنج فقر و درماندگی در مقابل هزینه های زندگی است.
آینده ماکرون اکنون بیش از آن که در دستان خودش باشد به بازی مخالفان او گره خورده است مثلا این که جلیقه زردها تا چه حد بتوانند همچنان موتور محرک این اعتراضات را روشن نگه دارند و طیف های جدید را وارد این کارزار کند یا آمدن تمام قد راست افراطی و رهبرانش از جمله مارین لوپن به میدان که ممکن است بخشی از جامعه فرانسه و معترضان را نگران کند و به خانه بازگرداند همان نگرانی که شاید مهم ترین عامل رای آوردن ماکرون بود .
فرانسه در برهه ای مهم از تاریخ خود قرار گرفته است آیا انقلاب دوباره مرکز انقلابی خواهد بودکه همچون انقلاب کبیر سال 1789 قاره سبز را به لرزه در خواهد آورد؟
نبی شریفی