روزنامه واشنگتن پست در مطلبی نوشت: همانگونه که محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی تلاش می کند تا از عواقب ناشی از قتل جمال خاشقجی، روزنامه‌نگار منتقد آل سعود، فرار کند، نیم نگاهی نیز به آنهایی دارد که سعی دارند قدم پیش گذاشته و به او کمک کنند.
در این میان، سران برخی کشورهایی که همواره سعی داشته‌اند سیاست‌های خود را بر مبنای سیاست های پرخطای عربستان هماهنگ کنند، حمایت خود از ریاض را در جریان ماجرای خاشقجی اعلام کردند. مقامات کشورهای عربی و در صدر آنها عبدالفتاح السیسی، رئیس جمهور مصر یکی از همین فرصت‌طلب‌ها بود.
پس از آن، بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی بود که علی‌رغم انتقادات اروپا و جهان غرب از قتل خاشقجی، خود را دوست دوران سختی بن سلمان معرفی کرد و سعی بر این داشت که ایران را خطری بس بزرگتر از ماجرای قتل خاشقجی نشان دهد.
گزارش ها حاکی از آن است که یک ماه پس از کشته شدن جمال خاشقجی در داخل کنسولگری عربستان سعودی در استانبول، رژیم صهیونیستی که در این مدت آشکارا سکوت کرده بود لابی‌گری خود را آغاز کرد. نتانیاهو طی تماسی با کاخ سفید به لابی‌گری برای بن سلمان پرداخت. او در اظهاراتی صریح گفته بود «آنچه در کنسولگری عربستان در استانبول اتفاق افتاده بود وحشتناک بود و باید با آن برخورد شود. اما برای جهان بسیار مهم است که ثبات در عربستان حفظ شود.»
در همان حال، «ران درمِر»، سفیر رژیم صهیونیستی در واشنگتن به وضوح اعلام کرد آمریکا نباید در این شرایط شاهزاده را رها کند.
واشنگتن پست در ادامه این گزارش به توضیح علت حمایت های بی پایان رژیم صهیونیستی از ولیعهد سعودی و بی گناه جلوه دادن او در جریان قتل خاشقجی پرداخت و نوشت: از نظر نتانیاهو، ماجرای کشته شدن خاشقجی و انتقادات به عربستان، یک استراتژی بزرگ منطقه‌ای را که با دقت و با همکاری دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا و محمد بن سلمان، ولیعهد 33 ساله سعودی تنظیم شده است، بی اثر می‌کند.
بن سلمان به عنوان یکی از ذی‌نفع‌ها، باید از طرح به اصطلاح صلح خاورمیانه یا معامله قرن که ترامپ معرفی کرده است، حمایت کند تا با اعمال فشار بر فلسطینی ها شرایط را برای پیشبرد خواسته های رژیم صهیونیستی فراهم کند.
در پایان این گزارش آمده است: رژیم صهیونیستی سابقه طولانی در پرورش و حمایت از دیکتاتورها و همچنین مستاجران کاخ سفید دارد. با این حال به نظر می رسد او این بار با دو بازیگر ناپایدار و متزلزل یعنی ترامپ و بن سلمان که هریک به دنبال قطبی کردن سیستم سیاسی خود است، شرط بندی کرده است. اگر محمد بن سلمان از فشارهای ناشی از ماجرای قتل خاشقجی رهایی یابد و دولت ترامپ به وعده هایش وفادار بماند، او با ضعف و احتیاط بیشتری ادامه خواهد داد و چه بسا از عهده هماهنگ کردن فلسطینی ها برای پیشبرد طرح به اصطلاح صلح خاورمیانه ترامپ بر نیاید.
از سوی دیگر، این احتمال وجود دارد که کنگره آمریکا کمک های خود به ریاض را برای جنگ در یمن قطع کند. در اینجاست که افزایش بهای نفت به عنوان اقدام تلافی‌جویانه عربستان احساس می‌شود. ترامپ نیز یکی دیگر از مهره‌های ضعیف نتانیاهو است. او توسط اقدامات نمایندگان دموکرات -که اکثریت اعضای مجلس نمایندگان را تشکیل می‌دهند- تضعیف می شود. همچنین بر اساس نظرسنجی‌ها میزان حمایت دموکرات ها از نتانیاهو برخلاف سال 2012 به شدت کاهش یافته است و به کمتر از 18 درصد رسیده است. در این شرایط، امکان پیشبرد سیاست های نتانیاهو با دو مهره ضعیف دشوار است.
