مصر پس از شکلگیری ائتلاف عربی به رهبری عربستان سعودی در مارس 2015 همواره حضوری "اسمی" در این ائتلاف داشته و بسیار محتاطانه رفتار کرده و از اعزام نیروی زمینی برای جنگ در یمن سرباز زده است. احتمالا یکی از دلایل این تردید و احتیاط مصریها، خاطره تلخ آنها از دخالت نظامی در یمن در جریان انقلاب 26 سپتامبر 1962 در این کشور باشد. هر چند در نهایت، جمهوریخواهان مورد حمایت جمال عبدالناصر بر سلطنتطلبان مورد حمایت عربستان و بریتانیا پیروز شدند، اما دخالت نظامی ارتش مصر هزینههای انسانی، مالی و نظامی هنگفتی را بر قاهره تحمیل کرد. از این رو، ارتش مصر به خوبی میداند که ورود زمینی به جنگ در یمن به این آسانی نیست.
البته در کنار عامل پیشگفته، خودداری مصر از ورودی جدی به جنگ یمن دلایل دیگری هم داشت. مصریها خود را رهبر جهان عرب میدانند و برای آنها افت دارد که زیر پرچم کشور دیگری حتی عربستان سعودی بجنگند؛ کشوری که مصر در دهه شصت در یمن با آن جنگید و امروز نمیخواهد در کنار آن و تحت فرماندهیاش بجنگد.
با این وجود، روابط نزدیک عبدالفتاح سیسی رئیس جمهور مصر با محمد بن زاید و در درجه بعدی با محمد بن سلمان پای مصر را به ائتلاف عربی تحت رهبری ریاض کشاند، اما سطح ورود و مشارکت قاهره تاکنون برای سعودیها رضایتبخش نبوده است.
دوشنبه گذشته عبد ربه منصور هادی به مصر سفر کرد و با عبدالفتاح سیسی و دیگر مقامات مصری دیدار و گفتگو کرد. خود سیسی به استقبال منصور هادی در فرودگاه نرفت و وزیر آموزش عالی خود "خالد عبدالغفار" را فرستاد. این سطح پایین استقبال از اهمیت این سفر نمیکاهد. منصور هادی در حالی به مصر میرود که قاهره به شدت نگران تحولات باب المندب و به خطر افتادن فعالیت کشتیرانی در این تنگه راهبردی پس از حمله موشکی حوثیها به کشتیهای عربستانی در پنجم مرداد ماه است. هر گونه وقفه و خللی در فعالیت باب المندب مستقیما بر کانال سوئز اثر میگذارد که سالیانه حدود 6 میلیارد دلار برای اقتصادِ بیمار مصر درآمد دارد. اینجاست که مصر توجه شایانی به امنیت باب المندب میکند و واکنش فوری به حملات موشکی نشان داده و در کنار آمریکا، عربستان و امارات در تمرینهای نظامی مشترک در دریای سرخ از 26 جولای تا 4 آگوست شرکت میکند.
در همین حال هم به گفته منابعی، دولت مصر بر عربستان فشار آورده است تا از تصمیم خود برای تعلیق صادرات نفت از طریق این گذرگاه استراتژیک عدول کند و هر چه سریعتر صادرات خود را از سرگیرد.
استقبال قاهره از عبد ربه منصور هادی در این وضعیت حامل این پیام میتواند باشد که مصر میخواهد نقش فعالتری در مساله یمن ایفا کند. به نظر میرسد که ریاض با تعلیق فعالیت کشتیهای خود در باب المندب و لو برای مدتی کوتاه موفق شده است تا اینجای کار توجه مصریها را به جنگ یمن جلب کند و آن را به علت خطرات امنیتی و اقتصادیاش برای مصر به عنوان یک اولویت بر سیاست خارجی قاهره تحمیل کند. البته فاکتورهای دیگر نیز مطرح است. با این وجود، بعید است که مصر فعلا بخواهد "نقش فعالتر آتی" خود در مساله یمن را در بعد نظامی پیگیری کند؛ مگر این که حملات در باب المندب افزایش یابد و عملا امنیت این آبراه و به تبع آن کانال سوئز به صورت جدی به خطر بیافتد. در این صورت، احتمال میرود که حضور مصر در ائتلاف عربی دیگر جنبه اسمی و تشریفاتی نداشته باشد.
در این راستا، عبدالفتاح سیسی در جریان کنفرانس خبری با منصور هادی اشاره مستقیمی به آزادی کشتیرانی در دریای سرخ و باب المندب داشت و امنیت یمن را دارای اهمیتی فوق العاده برای امنیت ملی مصر و کل منطقه برشمرد. وی نامی از ایران نبرد، اما گفت: «مصر قاطعانه مخالف این است که یمن به محل نفوذ قدرتهای غیر عربی یا مکانی برای تهدید امنیت و ثبات کشورهای عربی برادر یا آزادی کشتیرانی در دریای سرخ و تنگه باب المندب تبدیل شود.»
با این حال، ادبیات سیاسی سیسی همچنان محتاطانه بود و نه نامی از ایران برد و نه از حوثیها و بر راه حل سیاسی بحران یمن تاکید داشت. به گفته منابع رسانهای، مصر مدتی است تماسهای پنهانی با برخی رهبران حوثی برقرار کرده و به موازات آن با حزب کنگره ملی در ارتباط بوده است. احتمالا سفر منصور هادی نیز در این راستا است. مصر معتقد است جنگ نمیتواند به بحران یمن پایان دهد و تداوم آن امنیت باب المندب و دریای سرخ و کانال سوئر را تهدید میکند. از این رو مصلحت را در پیشبرد راهحل سیاسی از طریق رایزنی با کلیه طرفهای بحران میداند و اینگونه نقش فعالتر خود در آینده مساله یمن را در قامت یک میانجی و لو طرفدار ائتلاف عربستان بازی میکند.
اکنون چشمها به مذاکرات ششم سپتامبر در ژنو میان طرفهای بحران یمن دوخته شده؛ که اگر هم این مذاکرات برگزار شود، بعید است دود سفیدی از آن برخیزد.