نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی، روز سهشنبه ۲۹ خرداد، بهطور ناگهانی و بدون برنامه قبلی به اردن رفت و با عبدالله دوم پادشاه این کشور دیدار کرد. نتانیاهو در شرایطی ناگهانی به اردن رفت که قرار بود جارد کوشنر، داماد و مشاور ترامپ برای اجرای طرح «معامله قرن» به این کشور برود. اما نتانیاهو بر کوشنر سبقت گرفت و خود را زودتر به اردن رساند. این اقدام نتانیاهو، اقدامی کمسابقه است که در گذشته در مواردی صورت گرفته است که منافع کوتاهمدت صهیونیستها در خطر قرار گرفته است. این بار نیز دلایلی وجود دارد که نخست وزیر رژیم صهیونیستی را با وجود همه ادعاهایش ناگهان به اردن کشیده است.
۱. نقش کلیدی اردن در معامله قرن
براساس اخباری که تا کنون از معامله قرن منتشر شده است اردن یکی از طرفهای اصلی در این طرح دولت ترامپ است. آنچه اردن باید برای موفقیت این طرح آمریکایی انجام دهد، سپردن تولیت مکانهای مقدس فلسطین به صهیونیستها است. پیش از اشغال فلسطین، اجداد عبدالله دوم در بازسازی و نگهداری بیت المقدس نقش داشتهاند. پس از اشغال قدس در سال ۱۹۶۷، برای آنکه فلسطینیها در فلسطین نقشی نداشته باشند، تولیت مکانهای مقدس فلسطین را به خاندان هاشمی اردن دادند و تا امروز اردن متولی آن شناخته میشود.
از زمانی که صهیونیستها پس از تحولات منطقه غرب آسیا و در جریان بیداری اسلامی بهسمت بلعیدن کامل شهر قدس رفتند، تولیت اردن بر این مکانهای مقدس یکی از موانع آنها بهشمار میرود، حال صهیونیستها قصد دارند با کمک آمریکاییها اردن را به رها کردن تولیت مکانهای مقدس مجبور کنند، در حقیقت نقش اردن در معامله قرن رضایت برای رها کردن نقش قبلیاش در فلسطین است که برای عبدالله دوم بسیار گران تمام خواهد شد.
۲. پاککردن افتضاح سفارت اسرائیل در اردن
سال ۲۰۱۷، یک مأمور امنیتی سفارت اسرائیل در اردن با کشتن دو شهروند بیگناه اردنی در ساختمان مسکونیاش سبب بحران در روابط اردن و رژیم صهیونیستی شد. مردم اردن به خیابانها آمده خواستار محاکمه مأمور سفارت صهیونیستها شدند، اما با زدوبندهای پنهانی عبدالله دوم، دولت اردن اعضای سفارت رژیم صهیونیستی را اخراج کرد و با این کار مأمور مجرم صهیونیست و تیم سفارت را فراری داد. افکار عمومی اردن از آن زمان منتظر به فرجام رسیدن این پرونده هستند. چند ماه قبل با دادن غرامت به خانوادههای دو جوان کشتهشده، غائله را بهنفع صهیونیستها ختم کردند. نتانیاهو از این فرصت استفاده کرد و با سفر ناگهانی، پادشاه اردن را در عمل انجامشده قرار داد تا برای افکار عمومی کشورش توجیه مناسبی در راستای ازسرگیری رابطه با صهیونیستها داشته باشد.
۳. عملیات دولت سوریه و مقاومت در جنوب سوریه و جولان
چند روز پایانی هفتهای که گذشت دولت سوریه با فراخوان یک لشکر خود به منطقه جنوب سوریه در نزدیکی سویدا، درعا و قنیطره و انتقال تجهیزات سنگین نشان داد قصد عملیاتی فراگیر در این منطقه را دارد. این اقدام ارتش سوریه، زمانی که با فراخوانی لشگر ببرهای ارتش سوریه بهفرماندهی سهیل حسن همراه شد گمانها را برای قطعیت تصمیم ارتش سوریه در حملهای جدی به تروریستهای منطقه جنوب قویتر کرد. سهیل حسن تاکنون به مناطقی فراخوانده شده که پس از مدتی نهچندان کوتاه تروریستها را بیرون رانده است.
از سوی دیگر روسیه طی دو هفته گذشته از یک سو تلاش کرده تروریستهای منطقه جنوب را به مذاکره با دولت و خروج از این منطقه دعوت کند و از سوی دیگر با گفتگوهایی که با آمریکاییها و صهیونیستها انجام میدهد، سعی میکند راهحلی مسالمتآمیز برای حل مسئله جنوب بیابد.
همه اینها حکایت از این دارد که عزم دولت قانونی سوریه در آزاد کردن مناطق جنوب سوریه که هممرز با اردن و جولان اشغالی است، ارادهای جدی است، منطقهای که ۷۰ درصد از آن، از زمان آغاز بحران در سوریه در سال ۲۰۱۱ تا کنون در اختیار گروههای مختلف تروریستی بوده است.
در این شرایط نتانیاهو که بهخوبی میداند در صورت حاکمیت دولت قانونی سوریه در مناطق جنوبی سوریه همپیمانانش در محور مقاومت نیز بهراحتی به این مناطق دسترسی خواهند داشت، بهسمت اردن میشتابد تا از طریق این همسایه جنوبی سوریها اهدافی را در راستای منافع رژیم صهیونیستی محقق کند.
از زمان آغاز بحران سوریه، مرز اردن یکی از مناطق انتقال تسلیحات، اطلاعات و نیرو به سوریه بوده است، از سویی این منطقه با وجود گذرگاههایی که از طریق آنها انتقال کالاهای اقتصادی به اردن صورت میگیرد یکی از منابع درآمدی اردن محسوب میشود که اردن در شرایط بحران اقتصادی کنونی نمیتواند بهراحتی از این منبع درآمدی صرفنظر کند، لذا باید گفت: نتانیاهو قطعاً با مشوقهای اقتصادی و تهدیدهای امنیتی بهسراغ پادشاه اردن رفته است تا ماهی خود را زودتر از همه از این منطقه بگیرد.
جمعبندی
اردن بهعنوان کشوری که بیشترین مرز را با فلسطین اشغالی دارد و این مرزهای طولانی بیشترین خطر امنیتی را بهدلیل نداشتن عمق استراتژیک بر امنیت رژیم صهیونیستی میتواند بگذارد یکی از نقاط مهم و حساس برای صهیونیستها است. در مقطعی که اردن بهدلیل مشکلات اقتصادی به درآمد حاصل از ترانزیت کالا از طریق سوریه نیاز مبرم دارد این نیاز میتواند برای صهیونیستها یک بحران غیر قابل جبران ایجاد کند، بحرانی که اگر به ثبات روابط اقتصادی و درآمدهای حاصل از آن با سوریه منجر شود میتواند یک فاجعه برای صهیونیستها باشد، لذا صهیونیستها بهشدت بهدنبال از پیش بردن این هستند که این فضا را هرطور شده بهنفع خود مدیریت کنند.
صهیونیستها مدتها است بهدنبال ایجاد خط آهن حیفا به امان هستند که از طریق بیسان به اردن متصل شود، این خط آهن میتوانست تا حدی درآمدهای ترانزیت سوریه به اردن را جبران کند، اما پیش از آنکه اجرایی شود به آزادی جنوب سوریه و رها شدن خط ترانزیت سوریه ــ اردن ختم شد و خطری را که صهیونیستها از آن میترسیدند پیش از موعد ایجاد کرد.
از سوی دیگر آمریکا و رژیم صهیونیستی برای اجرای طرح یکدولتی خود که هیچ رئیس جمهور دیگری در آمریکا حاضر به اجرای آن نبوده است بهشدت به اردن نیاز دارند. در این زمان، بهترین فرصت برای حل افتضاح دیپلماتیک صهیونیستها در سفارتشان در اردن نیز بهدست آمده است.
همه اینها مجموعه دلایلی شد که نتانیاهو را قانع کند یکشبه به امان راهی شود.