دو اتفاق عجیب در دو نقطه از جهان جریان دارد که از قضا، شباهتهای عجیبی هم با هم دارند؛ تحولات «غزه» و «الحدیده» یمن. در هر دو نقطه مسلمانان مظلومی ساکنند که اشغالگران موی دماغشان شدهاند. در هر دو تربیتیافتگان مکتب امام در حال نبرد با اشغالگرانند، هر دو نقطه از هوا و زمین و دریا محاصره شده آن هم از سوی رژیمهایی که ریشه تشکیل هر دویشان به یک نقطه میرسد. هم خاندان سعودی و هم رژیم جعلی اسرائیل ساخته و پرداخته انگلیساند!
نحوه مبارزه در این دو جبهه نیز بیشباهت با یکدیگر نیست. در هر دو جبهه دستهای خالی در برابر ارتشهای مجهز به سلاحهای مدرن قرار دارند. حمایتهای سازمان ملل و ابزارهای فریبکارانه دیپلماتیک را هم به سلاحهای مدرن جبهه اشغالگر در این دو نقطه اضافه کنید. همینطور حضور استراتژیستهای زبده نظامی، حمایتهای ویژه تسلیحاتی، نیروهای وارداتی و اجارهای و ...
اسرائیل اگر با جمعآوری سیاهپوستان اتیوپیاییتبار و یهودیان از سراسر دنیا برای تشکیل ارتش و کشور در حال جنایت علیه فلسطینیان است، سعودیها با جمعآوری نیروهایی از کشورهای فقیر آسیایی و آفریقایی در حال جنایت در یمن هستند. غرب هم در هر دو جبهه تمام قد حضور دارد.
با دو دو تا چهارتای زمینی اگر محاسبه کنی، امروز نباید از جبهه مظلوم چیزی باقی مانده باشد. فلسطینیها امروز در غزه با بادبادک به جنگ جنگندهها، پهپادها و تک تیراندازان صهیونیست میروند و نتیجه هم میگیرند. تمام مناطق مسکونی و مزارع نزدیک به مرزهای غزه در سرزمینهای اشغالی با همین بادبادکهای آتشزا، به جهنم تبدیل شده است. وقوع 24 آتشسوزی بزرگ و کوچک طی یک روز(شنبه گذشته) در این سرزمینها از سوی منابع رسمی صهیونیست تایید شده است. یعنی هر یک ساعت یک آتشسوزی. نتانیاهو، گفته ادامه این وضع غیر قابل تحمل است و آن را «کابوس واقعی برای اسرائیل» دانسته و «لیبرمن» وزیر جنگ این رژیم هم گفته، اگر این بادبادکها جمع نشود، جوخههای ترور را در غزه به کار میبرد!
اما الحدیده. هنوز یک هفته از حملات بیسابقه و گسترده ائتلاف سعودی، فرانسه، انگلیس، رژیم صهیونیستی و امارات به این شهر بندری نگذشته که خبر میرسد، الحوثیها با پای برهنه و ابتداییترین سلاحها پوزه جبهه سعودی, عبری و غربی را به خاک مالیدند. تا همین سه روز گذشته میگفتند، الحدیده به محاصره ائتلاف سعودی درآمده و به زودی جشن پیروزی علیه انقلابیون را میگیرند. برخی مثل العربیه، بیبیسی و آسوشیتدپرس حتی تیتر زدند، الحدیده و فرودگاه مهمش به دست ائتلاف عربی افتاد! یعنی، علاوه بر حملات زمینی، دریایی، هوایی به انقلابیون، جنگ رسانهای تمامعیاری هم علیه انقلابیون به راه افتاده بود. اما سه روزه ورق به نفع انقلابیون برگشت و جبهه ظلم از این «جنگ سرنوشتساز» هم جز رسوایی، خسارات و تلفات سنگین هیچ طرفی نبست.
«سرنوشتساز» از این جهت که، در صورت شکست انقلابیون، کار برای ادامه مبارزه برای آنها خیلی سخت میشد. بندر الحدیده تنها نقطه ارتباطی انقلابیون یمن با خارج از این کشور است. ائتلاف سعودی برای حفظ روحیه مرده متحدانش هم که شده، به یک پیروزی ولو موقت در این بندر نیاز دارد. راز مشارکت مستقیم و عیان این همه کشور ریز و درشت در این نبرد، همین است. اما اوضاع امروز در این بندر کاملا تغییر کرده. اکنون که در حال مطالعه این وجیزهاید، جانشین رئیسستاد مشترک ارتش امارات در الحدیده کشته شده، نیروهای ویژه فرانسوی با قایقشان به اسارت انقلابیون در آمده، 100 نظامی آمریکایی، اسرائیلی، اماراتی و انگلیسی کشته شده، 163 نظامی ائتلاف اسیر و 153 نظامی این ائتلاف عربی هم کشته شدهاند. چندین گردان تا دندان مسلح در اطراف شهر بندری الحدیده زمینگیر شده و لحظه به لحظه در حال دادن تلفاتند، محاصره شهر توسط همین انقلابیون و پابرهنگان شکسته شده، سازمان ملل وارد میدان شده تا طبق روال همیشه، با سوء استفاده از «حقوق بشر» مانع از تکمیل رسوایی بزرگ «جبهه ظالم» شود. به طور کلی وعدهای که انصارالله در شروع این جنگ داده بود لااقل تا این لحظه، تحقق یافته است. انقلابیون وعده داده بودند الحدیده را به باتلاق ائتلاف غربی، عبری و عربی تبدیل کنند. همه این اتفاقات طی همین سه روز گذشته رخ داده است!
سعودیها قرار بود ظرف یک یا حداکثر دو هفته، نهضت انصارالله و انقلابیون یمن را جمع کنند اما این جنگ 4 سال به طول انجامیده و جبهه عظیم دشمن را به سخره گرفته است. اسرائیلیها هم
70 سالی میشود که به دنبال شکست مقاومت و فلسطینیها و تامین ابتداییترین نیاز تشکیل یک کشور یعنی «امنیت» هستند. اگر نبود خیانت ارتجاع عرب شاید این رژیم جعلی سالها پیش با همان سرعتی که ساخته شد، از روی زمین محو میشد.
راز این پیروزیها در چیست؟ چگونه میشود با بادبادک و بالن، با سنگ و چاقو، با این سلاحهای ساده و ابتدایی، پوزه آمریکا و فرانسه و انگلیس و اسرائیل و آلسعود و امارات و .... را با هم به خاک مالید؟
اینکه انصارالله و قبایل یمنی در جنگهای چریکی و زمینی تبحر دارند و فلسطینیها به دلیل 70 سال مقاومت، مقاومت را خوب آموختهاند قبول. اینکه یک یا حداکثر دو کشور یا یکی دو جنبش از مقاومت حمایت میکنند هم قبول. اما قطعا اینها، دلایل اصلی پیروزی انقلابیون پابرهنه نیست. یک دنیا در حال حمایت پنهان و آشکار از جبهه ظلم است اما این جبهه نتیجه نمیگیرد. میگیرد؟! پس دلیل اصلی کجاست؟
گفتیم این دو جبهه تربیتیافتگان مکتب نورانی خمینی کبیر هستند پس قطعا به پیروزی خویش در سایه نصرت الهی و وعده او که فرموده «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنوا إِن تَنصُرُوا اللَه یَنصُرکُم وَیُثَبِّت أَقدامَکُم» ایمان دارند. هیچ صاحب اعتقادی نمیتواند وجود نصرت الهی را در این پیروزیها انکار کند. اگر نصرت الهی باشد، اسرائیل و آلسعود که هیچ، میتوان «دنیا» را به دست گرفت.
«معتقدین به اصول انقلاب اسلامی ما در سراسر جهان رو به فزونی نهاده است و ما اینها را از سرمایههای بالقوه انقلاب خود تلقی میکنیم و هم آنهایی که با مرکب خون طومار حمایت از ما را امضاء میکنند و با سر و جان دعوت انقلاب را لبیک میگویند و به یاری خداوند کنترل همه جهان را به دست خواهند گرفت. امروز جنگ حق و باطل، جنگ فقر و غنا، جنگ استضعاف و استکبار و جنگ پابرهنهها و مرفهین بیدرد شروع شده است.» (صحیفه امام، ج 21، ص 85)
امام «نقشه راه» را نشان داده و هر کس با این نقشه حرکت کرده، نتیجه گرفته. فقط یمنیها و فلسطینیها نیستند که با این «نقشه راه» حرکت میکنند و نتیجه میگیرند. عراق، لبنان، سوریه، نیجریه و... هم با چنین نقشه راهی طعم شیرین پیروزی را یا چشیدهاند یا به زودی خواهند چشید. مگر شکستن کمر داعش با آن عقبه عظیم و پیچیده، کار همین حشدالشعبی، پابرهنگان، مدافعان حرم و تربیت یافتگان مکتب امام نبود؟!
امروز بسیج پابرهنگان و هستههای مقاومت همانطور که
امام راحل میخواست، در بسیاری از کشورهای دنیا به وجود آمده است: «باید بسیجیان جهان اسلام در فکر ایجاد حکومت بزرگ اسلامی باشند و این شدنی است. چرا که بسیج تنها منحصر به ایران اسلامی نیست. باید هستههای مقاومت را در تمامی جهان بوجود آورد و در مقابل شرق و غرب ایستاد.» (صحیفه امام، ج 21، ص 195)
این پیروزیهای شیرین با وجود تمام سختیها و موانع در همه حوزههای سیاسی، نظامی، اجتماعی و حتی اقتصادی حاصل میشود اگر، با این نقشه حرکت کنیم. انشاءالله.
جعفر بلوری