امانوئل مکرون یک سال پیش با پیروزی بزرگ خود در انتخابات فرانسه، رئیس جمهور این کشور شد. وی که به عنوان نماد امید و تجدد شناخته شده بود، به نظر میرسد اکنون به منبع نارضایتی مردم فرانسه تبدیل شده است.
مکرون اوایل ماه مِه سال گذشته میلادی با کسب 66.1 درصد از آرا در انتخابات ریاست جمهوری فرانسه پیروز شد. پیروزی وی، یکی از قاطعانهترین نتایج انتخابات در تاریخ جمهوری پنجم فرانسه محسوب میشود. وی یک ماه پس از آن، در انتخابات پارلمانی فرانسه نیز پیروز شد و اکثریت کرسیهای پارلمان این کشور را به دست گرفت.
مکرون با این نتایج به عنوان جوانی بسیار موفق شناخته شد. این تازه وارد 39 ساله که «شگفتی سیاست» فرانسه و «جوانترین سیاستمدار از زمان ناپلئون بناپارت» لقب گرفته است، تعهد کرد در فرانسه تغییرات مثبتی ایجاد و این کشور را متحد کند.
با این حال، یک سال پس از تحلیف وی، همچنان مشخص نیست مکرون بتواند به تعهدات خود عمل کند. تصور عمومی مردم از وی به شدت خدشه دار شده است؛ به طوری که بسیاری از مردم از مکرون ناامید شده و وی را «رئیس جمهور ثروتمندان» و «بیانصاف» خوانده و اعلام کرده اند او اهمیتی به نیاز شهروندان متوسط جامعه فرانسه نمیدهد.
رئیس جمهور ثروتمندان
برخی از اصلاحات پیچیده مکرون به منظور بهبود اقتصاد فرانسه و افزایش برتری رقابتی این کشور در صحنه بینالمللی انجام شد. این اصلاحات، درباره قوانین کارگری و مزایای اجتماعی انجام شد که اساس ساختار اجتماعی و اقتصادی جامعه فرانسه به شمار میروند و برای دههها بیتغییر باقی مانده بودند و مورد حمایت اتحادیههای صنفی قرار داشتند. این اصلاحات همچنین به منظور کاهش نرخ بالای بیکاری در فرانسه انجام شد.
مکرون که پیش از این در بانکداری فعالیت کرده بود، تلاش کرد به کارفرمایان قدرت بیشتری برای مذاکره درباره شرایط استخدام با کارمندان اعطا کند که به این صورت، استخدام و یا اخراج کارکنان سادهتر بشود و حقوق کارمندان نیز محدود باقی بماند. این اقدامات جدید همچنین شامل کاهش تعداد کارکنان و ثابت نگه داشتن حقوق کارمندان دولتی در بخش آموزشی، حمل و نقل و دادگاهها شد. این اقدام به سرعت موجب اعتراض بخشهای گستردهای از جامعه فرانسه شد؛ به طوری که برخی آن را «حمله به حقوق کارگران» توصیف کردند. برخی دیگر نیز توضیح دادند رئیس جمهور فرانسه تصمیم گرفته است به جای مبارزه با بیکاری، با بیکاران مبارزه کند.
دیری نگذشت که نارضایتی از سیاستهای رئیس جمهور فرانسه تبدیل به تظاهرات گسترده در این کشور شد. این تظاهرات اغلب به درگیری میان تظاهرکنندگان معترض و نیروهای پلیس انجامید.
در این میان، کارمندان راهآهن دست به اعتصاباتی زدند که به شدت خدماترسانی حمل و نقل در سراسر این کشور را با اختلال روبرو کرد.
در حالی که نارضایتیهای عمومی شدت گرفته است و نشانی از کاهش آنها نیز دیده نمیشود، مکرون در تلاش خود برای انجام این اصلاحات ثابتقدم باقی مانده است.
اصلاحاتی که به طور معمول برای حصول نتیجه از آنها زمان بسیاری نیاز است، تا همین جا نیز نتایجی برای رئیس جمهور فرانسه حاصل کرده است. وی توانسته است نرخ بیکاری را به پایینترین سطح خود در 9 سال اخیر برساند؛ رشد تولید ناخالص داخلی فرانسه را اندکی افزایش دهد و سرمایهگذاریهای خارجی را وارد اقتصاد این کشور کند.
این در حالی است که مردم فرانسه همچنان مکرون را به تعدی به حقوق کارگران و مساعدت با «روسای شرکتهای بزرگ» به ازای زیان دیگران متهم میکنند.
به نظر میرسد با اینکه مکرون گفته است «فرانسه به صحنه جهانی بازگشته است»، در بحث سیاست خارجی به موفقیتهای زیادی برای به رخ کشیدن دست نیافته است. افزون بر سفر بحثبرانگیز وی به غرب آفریقا، میتوان به تلاش ناکاماش برای متقاعد کردن دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، به باقی ماندن در توافق هستهای ایران و شرکت در حمله مشترک آمریکا و انگلیس علیه اهدافی در سوریه اشاره کرد.
این حملات که به بهانه ادعای استفاده از تسلیحات شیمیایی در دومای سوریه و پیش از آغاز هرگونه تحقیقات درباره این گزارش ادعایی انجام شد، نگرانیهایی را درباره مداخله فرانسه مطرح کرد. علاوه بر این، مکرون در پارلمان اروپا نیز مورد سرزنش قرار گرفت. حین سخنرانی وی در این پارلمان، بیش از 10 نماینده اروپایی نشانههایی در دست گرفته بودند که روی آنها نوشته شده بود: «جنگ را در سوریه تمام کن» و «دست از سوریه بردار».
رئیس جمهور فرانسه که تعهد کرده بود چهره فرانسه را هم در داخل و هم در خارج تقویت کند، اکنون یک سال پس از رسیدن به قدرت، با محبوبیت رو به زوال خود دست و پنجه نرم میکند. حمایت مردمی از مکرون به 44 درصد کاهش یافته است و 55 درصد شهروندان فرانسه اعلام کرده اند از عملکرد رئیس جمهور این کشور «ناراضی» اند.