«جعفر الفرج» جوان عربستانی است که در زندان آگاهی مورد شکنجه شدید قرار گرفته و ناخن هایش کشیده شده و ضربه به چشم او سبب خون مردگی در آن شد و سیلی محکم به گوش هایش او را از شنوایی محروم کرد و زیر شکنجه توان راه رفتن و ایستادن را از دست داد.
در گردونه موارد نقض حقوق ساکنان القطیف و الاحساء به دست مسئولان امنیتی آل سعود، نام اداره کل آگاهی با آدم ربایی، دستگیری، شکنجه، شوک الکتریکی ، کشیدن ناخن، اتاق های شکنجه همراه است که در آن زندانیان در تاریکی بدترین درد و رنج را تجربه می کنند تا جایی که نقض حقوق آنان فراتر از موارد نقض حقوق در زندان گوانتانامو است.
سیاست رعب و و حشت در العوامیه
همزمان با حمله وحشیانه نظامی علیه شیعیان در شهرک "العوامیه" زادگاه شهید نمر باقر النمر در دهم می 2017، نیروهای آگاهی نیز با استفاده از بدترین راهها در صدد ایجاد ترس و وحشت برآمدند تا مردم را مجبور کنند به مجموعه اتهامات ساختگی سرویس های امنیتی و اطلاعاتی سعودی اعتراف کنند تا از این طریق سیاست حمله مداوم علیه شیعیان توجیه شود.
جعفر الفرج 395 روز را در زندان سپری کرده و همچنان در سلول انفرادی اداره آگاهی سعودی در بند است، بدون اینکه جرمی مرتکب شده باشد.
سران سعودی دست سرویس های امنیتی را برای اجرای سیاست حمله ناگهانی و مداوم به منازل مسکونی و دستگیری های پراکنده باز گذشته اند تا از اهالی منطقه العوامیه انتقام بگیرند.
در این شرایط جوانان این منطقه به طعمه ای برای سرویس های امنیتی تبدیل شده اند و هر کس را که تصادفا در مسیر زره پوش های آنان قرار بگیرد، چه کودک وچه جوان ربوده و بدون حکم بازرسی و بدون هیچ توجیهی خانه و یا محل کار و یا زمین او را مورد بازرسی قرار می دهند.
دست های جعفر الفرج در دستبند
اینگونه بود که جعفر الفرج خود را اسیر دستبند و زنجیر دید که به ضرب سلاح به محل نامعلومی در زندان های تاریک هدایت می شد، تا جایی که هیچ خبر واثری از او باقی نماند ودر آنجا زیر شکنجه هایی قرار گرفت که جان دهها نفر از زندانیان را گرفته و یا آنان را گرفتار ناتوانی و بیماری کرده بود.
روز سه شنبه 29 مارس 2017 تیم نظامی سعودی مجهز به سلاح و مهمات گرم، زمین کشاورزی خانواده الفرج در العوامیه از توابع القطیف را مورد حمله قرار دادند و هرچه را که در مسیرشان بود نابود کردند و در فاصله چند ساعت این مزرعه تخریب شد و خانواده الفرج نیز در وحشت زده بودند.
دستگیری جوان سعودی زیر چکمه نیروهای امنیتی
در این شرایط جعفر محمد الفرج با تهدید سلاح و زیر مشت و چکمه سربازان دستگیر شد و از همان لحظه دستگیری تا تهیه این گزارش متحمل شکنجههای وحشتناکی شده است و در سلول انفرادی و کوچک که حتی جایی برای نشستن یک نفر نیست ، از نور خورشید و هوای آزاد محروم مانده است، حال آنکه نه او و نه هیچ یک از اعضای خانوادهاش دلیل این دستگیری و ظلم و شکنجه و سرنوشت نامعلوم را نمی دانند.
کشیدن ناخن مجازات خودداری از اعتراف به جرم نکرده
در یکی از همین روزها در سلول انفرادی او به شکل وحشتناکی به صدا در آمده و چند فرد با صورت های پوشیده او را به اتاق شکنجه بردند و او را برای امضای اعترافات و جنایت های امنیتی در تاریخ هایی که در زندان به سر می برد، تحت فشار قرار دادند و وقتی جعفر از این کار خودداری کرد، یکی از نیروها با یک جسم آهنی بسیار تیز ناخن شش انگشت دست او را کشید تا جایی که از شدت درد بیهوش شد و زندانبان برای به هوش آوردن او آب سرد روی صورتش ریخت.
پس از آن چند ساعت در حالی که خون از انگشتان لاغرش می چکید، از پا به سقف اتاق شکنجه آویزان شد و شکنجه گران با مشت و لگد به جانش افتادند و قسمت های مختلف بدنش را با سیگار سوزاندند و این شکنجه ها تا پای جان او پیش می رفت تا جایی که پس از بارها بیهوش شدن، آرزوی مرگ می کرد.
شوک الکتریکی یکی از راههای شکنجه
شوک الکتریکی یکی از راههای شکنجه او بود و شدت سیلی هایی که به او زده شد،سبب پاره شدن پرده گوش او و در نتیجه از دست دادن قدرت شنوایی اش شد و ضربه سنگین به صورتش موجب خون مردگی و التهاب یک چشم و از دست رفتن قدرت بینایی او شد.
شکنجه الفرج با بدن برهنه یکی دیگر از شیوه های آزار و اذیت او است و با وجود وضعیت اسفناک از حق درمان محروم شده است؛ اقدامی که با تمام منشورهای حقوق بین المللی در تعارض است.
خانواده الفرج از دیدن وضعیت اسفناک او شوکه شدند
خانواده الفرج بعد از 350 روز از زندانی او توانستند با او ملاقات کنند به این ترتیب که اداره آگاهی با آنان تماس گرفته و اعلام کرد امکان ملاقات با او فراهم است. هنگامی که برادران و خواهرانش او را دیدند از وضعیت وحشتناک برادرشان شوکه شدند، زیرا گوشهایش نمی شنید و بسیار لاغر شده و نیمی از وزن خود را از دست داده بود.
وقتی از او درباره دلیل این وضعیت سوال کردند، گفت صدایشان را نمیشنود و آنان مجبور شدند سوالشان را با صدای بلند تکرار کنند تا جعفر الفرج متوجه شود.
کمتر از یک ساعت بعد زندانبان او را با یک صندلی چرخ دار به سلول انفرادی منتقل کرد و اینجا بود که معلوم شد وی قادر به ایستادن و راه رفتن نیست.
جعفر الفرج از زمان دستگیری در مارس 2017 تا امروز محاکمه و تفهیم اتهام نشده است و هیچ وکیل مدافعی ندارد و به این ترتیب از سادهترین حقوق زندانیان بر اساس قوانین داخلی و بین المللی محروم مانده است.