یکی از راهکارهای رژیم صهیونیستی برای تقویت ریشههای موجودیت نامشروع خود در منطقه استفاده از جنگ تبلیغاتی و جا انداختن اصطلاحات و رویکردهای مبتنی بر منافع و اهداف خود در سطح رسانههای بینالمللی است. این تلاشها به ویژه در دهه ۷۰ قرن گذشته میلادی و پس از شکست اعراب در برابر رژیم صهیونیستی خود را نشان داد. اسرائیل با استفاده از عناصر تبلیغاتی وابسته به خود، مفاهیمی از جمله «ارتش شکست ناپذیر»، «اسطوره تانک مرکاوا»، و «سازمان جاسوسی برتر دنیا» را برای ارگانهای نظامی و امنیتی خود استفاده میکرد تا دشمن را در جنگ روانی مغلوب سازد و آنها را به سمت پروژههای عادی سازی روابط با اسرائیل و پذیرش اشغالگری این رژیم در منطقه بکشاند.
گرچه برخی جریانهای مستقل منطقهای و بینالمللی از پوشالی بودن این تبلیغات اطلاع داشتند، اما اثبات این موضوع نیازمند رویکردی واقع گرایانه مبتنی بر تحولات منطقهای بود. پس از تشکیل نیروهای مقاومت منطقهای در لبنان و فلسطین، بویژه در سالهای اولیه هزاره جدید به مرور این شاخص ها بروز پیدا کرد.
شکست ارتش شکست ناپذیر
اولین ابعاد این شکست در سال ۲۰۰۰ با عقب نشینی رژیم صهیونیستی از جنوب لبنان خود را نشان داد، پروپاگاندای تبلیغاتی صهیونیستها گرچه تلاش کرد این عقبنشینی را در راستای تاکتیک نظامی خود توصیف کند، اما بسیاری از تحلیلگران و شخصیتهای سیاسی اسرائیل، آن را فرار اسرائیل از باتلاق لبنان و روز شکست سهمگین نامیدند.
سرهنگ "نوام بن تسفی" فرمانده ارتش صهیونیستی با اشاره به شکست اسرائیل در جنوب لبنان گفت: ما ۲۵ ماه مه سال ۲۰۰۰ از جنوب لبنان عقب نشینی نکردیم، بلکه فرار کردیم.
وی که آخرین افسر صهیونیستی بود که فرماندهی منطقه غربی در جنوب لبنان (منطقه بنت جبیل) را عهدهدار بود، گفت: توصیف صحیح خروج نظامیان اسرائیلی از جنوب لبنان کلمه "فرار" است. خروج ما از جنوب لبنان عقبنشینی و تاکتیک نبود، بلکه فرار از این منطقه بود، نه کمتر نه بیشتر.
وی در تشریح چگونگی خروج از جنوب لبنان گفت: ما فرار کردیم و خودروها، ابزارآلات و تجهیزات جنگی را پشت سر خود در منطقه خروجی "باب فاطمه" رها کردیم و در چنین موقعی حقارت شامل حال اسرائیلیها شد.
کانال ۱۰ تلویزیون رژیم صهیونیستی نیز در گزارشی، ضمن پخش سخنان مشهور «سید حسن نصرالله» دبیر کل حزبالله لبنان در مورد اینکه «اسرائیل از لانه عنکبوت هم سستتر است» اذعان کرد که حزبالله در این معادله پیروز میدان بود و به قهرمان جهان عرب تبدیل شد.
«الون بن دیوید» تحلیلگر مسائل راهبردی و نظامی کانال ۱۰ تلویزیون رژیم صهیونیستی در این باره اظهار داشت: در سراسر خاورمیانه این ذهنیت ایجاد شد که اسرائیل در قبال یک سازمان نه چندان بزرگ توان ایستادگی نداشت و شکست خورد.
سرتیپ «موشه کابلنسکی» فرمانده وقت تیپ الجلیل نیز گفت: عقبنشینی ارتش اسرائیل، جایگاه و اعتبار حزب الله را دو چندان کرد. «گابی اشکنازی» فرمانده منطقه شمالی در زمان عقبنشینی ازجنوب لبنان خاطرنشان کرد: حزبالله این عقب نشینی را شکست بزرگی برای اسرائیل دانست.
جنگ ۳۳ روزه و رسوایی نظامی و امنیتی اسرائیل
در این مرحله گرچه اسطوره ارتش شکستناپذیر رژیم صهیونیستی از بین رفت، اما جنگ ۳۳ روزه در جولای ۲۰۰۶ که صهیونیستها آن را با نام جنگ دوم لبنان میشناسند، مجموعهای از این توهمها را از بین برد. این مجموعه را میتوان در شکست کامل اسطوره ارتش شکستناپذیر، اثبات ناکارآمدی تانک مرکاوا و شکست اطلاعاتی و امنیتی رژیم صهیونیستی و ... مشاهده کرد.
اذعان مقامات رسمی و بخشهای مختلف گزارش کمیته تحقیق رژیم صهیونیستی برای تعیین ابعاد و مسئولان این شکست، تحت عنوان کمیته وینوگراد نشان دهنده ابعاد گسترده این شکست است.
"الیاهو وینوگراد" رئیس کمیته وینوگراد یک سال پس از جنگ، خلاصهای از گزارش این کمیته درباره دلایل شکست رژیم صهیونیستی از حزبالله لبنان در جنگ را قرائت کرد و در آن آمده است که جنگ علیه لبنان در دستیابی به اهداف خود شکست خورد. وی افزود که رژیم اسرائیل در این نبرد پیروز نشد و با وجود برتری نظامی خود نتوانست از شلیک موشکهای حزبالله لبنان جلوگیری کند و تهدید این موشکها متوقف نشد و ارتش جلوی تهدید این موشکها را نگرفت.
رئیس کمیته وینوگراد گفت که ارتش اسرائیل از جان صهیونیستها در مقابل موشکهای حزب الله حفاظت نکرد و در طول جنگ ناکامیها و مشکلات زیادی به وجود آمد وینوگراد همچنین به ناکامیهای رژیم اسرائیل در حفاظت از جبهه داخلی این رژیم اشاره کرد و افزود:
ناکامیها، کوتاهی و نبود تفکر استراتژیک در جنگ وجود داشت و در سطح سیاسی و نظامی، ناکامیهای خطرناکی بود و در طول جنگ نیز سردرگمی در دستگاههای سیاسی و نظامی بود که این سردرگمی به اسرائیل زیان رساند. همچنین تاخیر زیادی برای آمادگی به منظور اجرای عملیات زمینی بزرگ وجود داشت و ارتش برای حمله زمینی گسترده آماده نبود و اسرائیل در رسیدن به اهداف فوری نظامی خود شکست خورد و این ناکامی ها در سطح سیاسی و فرماندهی ارتش بود.
برپایه این گزارش، ورود به جنگ بر اساس مطالعات و بررسی های دقیق صورت نگرفت و ارتش به ویژه در فرماندهی نظامی ناکام بود و دستاوردی را برای سطح سیاسی تامین نکرد و مسئول به طور اساسی ارتش و ضعف هماهنگی با کابینه بود.
وینوگراد گفت: میتوان ناکامیها در جنگ را اینگونه تفسیر کرد که به اسرائیل و ارتش آن لطمه زد و باید در آینده بر چگونگی رویارویی با تهدیدات در صورت جدی بودن تمرکز کرد. این جنگ ناکامی بزرگ و خطرناکی ایجاد کرد و ما وجود شکافهای خطرناک در بالاترین سطوح هرمی سیاسی و نظامی را کشف کردیم.
گزارش مذکور، «ایهود اولمرت» نخست وزیر و شماری از فرماندهان ارتش رژیم صهیونیستی از جمله «دان حالوتس» رئیس ستاد مشترک ارتش و «عمیر پرتز» (امیر پرتز) وزیر جنگ این رژیم را به عنوان یکی از عوامل ناکامی در جنگ توصیف کرد که هر ۳ آنها تاوان سختی پرداخت کردند.
اسطوره تانک مرکاوا چپ کرد!
تانک مرکاوا تا قبل از جنگ لبنان افتخار صنایع نظامی اسرائیل به شمار می آمد و دستگاه های تبلیغاتی اسرائیل میگفتند که این تانک هرگز منهدم نخواهد شد. صنایع نظامی جهان، مرکاوا را یکی از بهترین تانکهایی می شناختند که ساخته شده است. با این وجود در جنگ لبنان جهان از صفحه تلویزیون مشاهده کرد که چگونه ۳۸ دستگاه از این تانکها در حاشیه مرز لبنان در آتش سوختند.
روزنامه یدیعوت آحارونوت رژیم صهیونیستی در این رابطه در گزارشی با عنوان «ترس در تانکها رخنه میکند»، نوشت: الان خدمه این تانکها در صحنه نبرد احساس ترس میکنند و ترس بزرگتر آنها از موشکهایی است که تاکنون مشابه آنها را ندیدهاند، این موشکها تانک ها را به تابوت مرگ نظامیان اسرائیل تبدیل میکند.
«زئیف شیف» تحلیلگر مسایل نظامی رژیم صهیونیستی در زمینه موشکهایی که برای انهدام تانکهای مرکاوا مورد استفاده قرار میگیرد، گفت که حزب الله ۷ نوع موشک در این جنگ به کار برد که ۴ فروند آن از پیشرفتهترین موشکهای دنیا در نوع خود هستند. این موشکها قدرت نفوذ در فولاد با قطر ۷ تا ۱۰۲ سانتی متر را دارند که بعد از نفوذ، قسمت دوم موشک در داخل تانک منفجر میشود.
شکست اطلاعاتی موساد در برابر حزبالله
صهیونیستها همواره موساد را بزرگترین، مخوفترین و قویترین سازمان جاسوسی دنیا بعد از سی آیای معرفی می کردند، اما جنگ ۳۳ روزه یکی از مهمترین سندهای ابطال این ادعا بود. رسانههای صهیونیستی به هیچ یک از ابعاد شکست اسرائیل در جنگ ۳۳ روزه به اندازه شکست اطلاعاتی اهمیت ندادند. بیشتر تحلیلگران صهیونیستی معتقدند که حزبالله نه تنها در فریب سرویسهای جاسوسی اسرائیل موفق عمل کرد، بلکه از نظر جمعآوری بانک اطلاعات حساس در مورد توانمندیهای ارتش اسرائیل و متلاشی کردن تیمهای اطلاعاتی دشمن نیز دست برتر را در اختیار داشت.
ران بن یشای تحلیلگر برجسته نظامی رژیم صهیونیستی در این رابطه می گوید: اطلاعاتی که رزمندگان حزب الله جمعآوری میکردند، بسیار بیشتر از آن چیزی بود که اسرائیل داشت. شکست اطلاعاتی رژیم صهیونیستی بعد از جنگ ۳۳ روز نیز ادامه پیدا کرد و حزبالله لبنان موفق شد شبکههای جاسوسی وابسته به موساد را که در جنوب لبنان و بیروت فعالیت میکردند را با کمک سرویسهای امنیتی لبنان متلاشی کند.
رونین برگمان کارشناس مسائل استراتژیک رژیم صهیونیستی سلسله شکستهای اطلاعاتی اسرائیل در قبل و طول جنگ لبنان را در موارد زیر برشمرد:
- شکست اطلاعاتی در پیشبینی قبلی عملیات کماندویی حزب الله در نفوذ به خاک سرزمینهای اشغالی و اسارت گرفتن دو سرباز اسرائیلی.
- ناتوانی سرویسهای جاسوسی در کسب اطلاعات جدید پیرامون سرنوشت این دو سرباز.
- عجز سرویسهای جاسوسی در کسب اطلاعات لازم پیرامون تعداد و انواع موشکهای ضد زره حزبالله برای ارتش اسرائیل.
- نداشتن اطلاعات لازم از تجهیزات جنگی پیشرفته حزبالله مانند موشکی که ناو ساعر را هدف قرار داد.
- ناتوانی در دستیابی به اخباری در رابطه با سنگرهای مدرن حزبالله در داخل روستاها و عدم اطلاع کافی از تاکتیکهای رزمندگان حزب الله.
- شکست اطلاعاتی در زمینه اطلاعات دقیق برای یگانهای ویژه نظامی قبل از عملیات هلیبرن در بعلبک و صور که به دلیل ارائه اطلاعات نادرست، به شکست مفتضحانه عملیات مذکور منجر شد.
- شکست در ترور رهبران ارشد حزب الله لبنان در طول جنگ و عدم توانایی در نفوذ به مؤسسات تصمیمگیری حزبالله.
گنبد آهنین سوراخ شد!
گنبد آهنین یکی از سامانههای دفاع موشکی رژیم صهیونیستی بود که بعد از جنگ لبنان طراحی و نصب شد، اما در طول تجاوزهای متوالی رژیم صهیونیستی به نوار غزه، آزمایش خوبی پس نداد و نتوانست از پس موشکهای نسبتا قدیمی مقاومت فلسطین برآید.
«آوی دیختر»، وزیر امور داخلی رژیم صهیونیستی در دسامبر سال ۲۰۱۲ میلادی، در اظهاراتی پس از تجاوز هشت روزه رژیم صهیونیستی به نوار غزه گفت که با وجود هزینه هنگفتی که برای تجهیز سیستم دفاعی گنبد آهنین اختصاص داده شد، اما این سامانه نتوانست مانع ورود موشکهای مقاومت شود.
دیختر که در کنفرانسی غیرعلنی و با حضور افسران این رژیم سخنرانی میکرد، گفت طی این جنگ بیش از ۱۵۰۶ موشک از سوی مقاومت به سوی تلآویو و مناطق اطراف آن پرتاب شد که سامانه گنبد آهنین تنها تعداد اندکی از آنها را خنثی کرد. گفته میشود از این تعداد تنها ۲۰۰ موشک رهگیری شده است.
بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی نیز پس از جنگ ۸ روزه اعتراف کرد که اسرائیل نمیتواند از طریق سامانه گنبد آهنین، امنیت فلسطین اشغالی را تامین کند.
«عمیر ایشل» فرمانده نیروی هوایی رژیم صهیونیستی نیز اذعان کرد: «در صورت وقوع جنگ، سامانه گنبد آهنین قادر به محافظت از اسرائیلیها نیست.»
وی گفت: «سامانه گنبد آهنین در قبال حملات موشکی به اسرائیل ضعیف است و نمیتواند به موقع در برابر حملات موشکی و راکتی عکسالعمل مناسب انجام دهد.» ایشل اظهار داشت که سران اسرائیل باید درمحاسبات خود در استقرار سامانه گنبد آهنین تجدید نظر کنند، در غیر این صورت اسرائیل بسیار آسیب پذیر خواهد بود.
سیستم گنبد آهنین تنها توانست ۵۵۸ موشک از کل ۳۲۴۵ موشک گروههای مقاومت فلسطینی را که در این جنگ به سوی اسرائیل پرتاب شده را منهدم کند؛ یعنی تنها یک هفتم از موشکها منهدم شدند. ارتش رژیم صهیونیستی با انتشار گزارشی درباره جنگ سوم رژیم صهیونیستی ضد غزه در سال ۲۰۱۴ اعلام کرد:
سیستم گنبد آهنین تنها توانست ۵۵۸ موشک از کل ۳۲۴۵ موشک گروههای مقاومت فلسطینی را که در این جنگ به سوی اسرائیل پرتاب شده را منهدم کند؛ یعنی تنها یک هفتم از موشکها منهدم شدند.
ارتش رژیم صهیونیستی اعلام کرد که طی این جنگ از ۷۰۰ فروند موشک برای هدف قرار دادن موشکهای مقاومت استفاده کرده که هزینهای بالغ بر ۳۵۰ میلیون دلار روی دست صهیونیستها بر جا گذاشته است.
نیروی هوایی؛ آخرین برگ برنده تلآویو
با شکست توهم رژیم صهیونیستی در خصوص بهرهبرداری از ارتش شکستناپذیر، تانکهای مرکاوا، سازمانهای اطلاعاتی قدرتمند و سیستم دفاع موشکی گنبد آهنی، تنها دستاویز مباهات رژیم صهیونیستی که در گزارش وینوگراد و دیدگاههای راهبردی محافل جنگی رژیم صهیونیستی طی یک دهه گذشته نیز به آن اشاره شده، نیروی هوایی این رژیم و برتری مطلق آن در برابر همسایگان خود بویژه عناصر حزبالله و مقاومت فلسطین بود.
با اتفاق اخیر در سقوط جنگنده اف ۱۶ رژیم صهیونیستی توسط سامانه دفاع وشکی محور مقاومت در سوریه تنها برگه برنده رژیم صهیونیستی نیز از دست آنها خارج شد و برتری مطلق این رژیم در حریم هوایی از بین رفت.
شبکه ۲ رژیم صهیونیستی اعلام کرد که بیش از ۲۵ موشک به جنگنده اف ۱۶ شلیک شده که منجر به سرنگونی آن شده است. رسانههای صهیونیست همچنین از سرنگونی یک بالگرد اسرائیلی بر فراز شبعا نیز خبر دادند. این رسانه ها اعلام کردند که دمشق از موشکهای سام ۵ برای انهدام این جنگندهها استفاده کرده است. همچنین تحقیقات بیشتر نشان میدهد که یک فروند جنگنده اف ۱۵ نیز هدف اصابت قرار گرفته، اما در نهایت موفق به فرار شده است.
کارشناسان مسائل نظامی سقوط جنگنده صهیونیستی را آغاز مرحلهای جدید در موازنههای قدرت و جنگ ضد رژیم صهیونیستی میدانند. رژیم صهیونیستی در نتیجه شکست در سوریه میخواست با حملات هوایی، قواعد بازی را تغییر دهد، آما آنچه که تغییر کرد، موازنه قدرت بود که بیش از پیش به نفع محور مقاومت و مطابق اراده ملتهای منطقه سنگینی میکند.
با سقوط جنگنده صهیونیستی بخش گستردهای از توطئههای غربی - صهیونیستی ضد سوریه و سایر کشورهای منطقه که مبتنی بر برتری هوایی اسرائیل و تسلط بی منازعه آن بر آسمان مناطق اطراف بود، از بین رفت. با سقوط جنگنده صهیونیستی بخش گستردهای از توطئههای غربی- صهیونیستی ضد سوریه و سایر کشورهای منطقه که مبتنی بر برتری هوایی اسرائیل و تسلط بی منازعه آن بر آسمان مناطق اطراف بود، از بین رفت. سرکردگان رژیم صهیونیستی با از دست دادن آخرین برگ برنده، خود را در برابر بزرگترین چالش خود میبینند. تلآویو به این ترتیب بخش جداییناپذیر از رویکرد مبارزاتی خود مبنی بر برتری هوایی برای ترساندن دشمنان و حفظ موقعیت رژیم صهیونیستی در تسلیم کردن افکار عمومی عربی را از دست داد.
در همین رابطه روزانا رمال تحلیلگر مسایل عربی در روزنامه البناء نوشت که سقوط جنگنده رژیم صهیونیستی میتواند حجم سرخوردگی مخالفان دولت سوریه را نشان داده و آنها را در تردیدی بزرگ قرار دهد. این در حالی است که رژیم صهیونیستی در گذشته برای پشتیبانی از گروههای مسلح ضد ارتش سوریه و متحدانش وارد عمل شده بود.
به نوشته این مقاله الان دیگر مهم نیست که رژیم صهیونیستی چگونه سعی خواهد کرد بر این فاجعه سرپوش بگذارد و چگونه با تشدید حملات خود به اراضی سوریه مدعی خواهد شد که اهداف بسیار مهمی متعلق به حزبالله و ایران را هدف قرار داده است، بلکه مهم این است که نتیجه نهایی این فرآیند، این رژیم را در برابر مسئولیتپذیری خاصی قرار میدهد. پس از این دیگر در صورت بروز تنش جدید در منطقه، تضمینی برای پرواز ایمن جنگندههای رژیم صهیونیستی بر فراز سوریه و لبنان و فلسطین وجود نخواهد داشت و این جنگندهها تلاش خواهند کرد از آسمان این کشورها دور شوند.
رژیم صهیونیستی که پیش از این نیز با وجود افزایش موقعیت و موفقیتهای محور مقاومت، شرایط خود را برای آغاز حملهای جدید ضد این محور مناسب نمیدید، پس از این حادثه، ملاحظات بیشتری را در مورد هر تجاوز احتمالی به حریم هوایی همسایگان در دستور کار قرار خواهد داد. درست به همین علت بود که نشست امنیتی کابینه رژیم صهیونیستی بعد از این اتفاق، تصمیم به کاهش تنش در مرزها گرفته و اعلام کرد که اسرائیل برای آغاز جنگ جدید آماده نیست.
این واقعه نشان داد که سوریه سامانه دفاع هوایی قوی دارد که برتری هوایی اسرائیل را از بین برده است. سوریه ثابت کرد که هرگونه جنگ افروزی صهیونیستها، درهای جهنم را به روی آنها می گشاید، زیرا سرنوشت این جنگ مشخص نیست. ظرف ۳۰ سال گذشته هیچ جنگنده رژیم صهیونیستی سرنگون نشده بود و تحولی که رقم خورد، تهدید تنها برگ برنده اسرائیل در جنگ آینده را آسان و امکانپذیر کرده است، به ویژه که موشکهای موجود در نزد محور مقاومت قدرت این کار را فراهم میکند.
«عبدالباری عطوان» تحلیلگر مشهور جهان عرب در این باره نوشت که واکنش سوریه نشان دهنده تغییر ریشهای در قواعد معادله است و دیگر حریم هوایی سوریه و لبنان برای جنگندهها و موشکهای اسرائیلی بدون مشکل نیست.
معادله جدید به عنوان یکی از آرزوهای بزرگ حاج عماد مغنیه فرمانده جهادی حزبالله لبنان در دهمین سالروز شهادت وی محقق شد. البته روند تحولات کنونی در شکست توطئه های آمریکایی- صهیونیستی در منطقه و حاشیه قدرت و امنیت محور مقاومت نشان میدهد که شاید برای تحقق آرزوی نهایی وی یعنی نابودی کامل رژیم صهیونیستی یک دهه دیگر زمان نیاز نباشد.